دورکاری در استارتاپها، واقعیتی بهرهور یا توهمی پرهزینه؟

مهرین نظری
چهار سال پس از همهگیری کرونا و دو سال پس از شوک جنگ دوازدهروزه ایران و اسرائیل، دورکاری هنوز موضوع شمارهیک اتاقهای فکر استارتاپی است.
آمارهای جهانی از افزایش رضایت و حتی بهرهوری خبر میدهند، اما تجربه شرکتهای ایرانی میان قطعی اینترنت، نظارت دیجیتال و بازگشتهای اجباری به دفتر، تصویری دوپاره ترسیم میکند: برای بعضیها جهشی در کارایی و حفظ استعداد بوده و برای برخی دیگر سرابی پرهزینه که هم اعتماد تیم و هم توازن کار–زندگی را فرسوده است.
گزارش پیش رو با تکیه بر دادههای تازه، روایت مدیران و نمونههای ملموس، میکوشد مرز میان واقعیت و توهم را روشن کند.
چرا همه برای «انعطاف» دست بلند کردند؟
همهگیری کرونا در ۲۰۲۰ شرکتها را ناگزیر به مهاجرتی سریع کرد. مطالعه چهارساله «گرِیت پلیس تو ورک» بر ۶۷ هزار کارمند نشان میدهد ۹۷ درصد شرکتهای فهرست «۱۰۰ بهترین محل کار ۲۰۲۵» اکنون مدل ترکیبی یا کاملاً از راه دور دارند و ۸۴ درصد کارکنانشان همکاری در تیم را «قابل اتکا» توصیف میکنند.
آمارهای مستقل نیز نشان میدهد ۷۷ درصد کارکنانی که دستکم چند روز در ماه از خانه کار میکنند، خروجی بیشتری ارائه میدهند. مایکروسافت در آخرین «شاخص روند کار» با دادههای ۳۱ هزار کارمند در ۳۱ کشور، همین ترجیح را تأیید میکند: انعطاف، نه حضور تماموقت، محرک وفاداری است.
دادهها چه میگویند؟ بهرهوری در عدد و رقم
مطالعهای در نشریه Information & Management که ۲۲ پیمایش داخلی شرکتها را تلفیق کرده، نشان میدهد تیمهای راه دور نهتنها دچار افت عملکرد نشدهاند، بلکه در پروژههای خلاقانه امتیاز بالاتری گرفتهاند. تحلیل مقالات ۲۰۲۳ «آینده جدید کار» مایکروسافت نیز نشان میدهد ترکیب ابزارهای هوش مصنوعی با کار از راه دور میتواند زمان جستوجوی اطلاعات را تا ۵۰ درصد کاهش دهد. اما همین پژوهش هشدار میدهد که «خستگی جلسه آنلاین» و پراکندگی ارتباطات، اگر بدون بازطراحی فرایندها رها شوند، مزایای بهرهوری را میبلعند.
از آپارتمان تا فضای کار اشتراکی
رشد اکوسیستم ایران با بازیگرانی چون دیجیکالا، اسنپ و استارتاپهای فینتک در سالهای اخیر شتاب گرفت، اما زیرساخت دیجیتال ناپایدار و تحریمها الگوی دورکاری را پیچیدهتر کرد. رسانههای تخصصی استارتاپی مینویسند سرمایهگذاران خارجی، ایران را «قدرت پنهان» میدانند اما ناپایداری اینترنت را ریسک جدی بهرهوری ذکر میکنند.
در گفتوگوی لینکدین با مدیران عامل ۵۰ شرکت متوسط کشور، ۶۲ درصد گفتهاند «قطع یا افت ارتباط بینالمللی» در سال ۲۰۲۵ دستکم یک پروژه صادراتی را متوقف کرده است.
قطعیهای جنگ و رنج نیروی دورکار
قطع کامل اینترنت در خرداد ۱۴۰۴ و سپس در خرداد ۱۴۰۵، نشان داد زیرساخت نامطمئن چگونه دورکاری را فلج میکند. گزارشها از «بلکاوت تقریبی» هفته آخر ژوئن ۲۰۲۵، کاهش ۹۰ درصدی ترافیک ورودی بینالملل را ثبت کردهاند. همزمان خبرگزاریهای بینالمللی گزارش دادند دولت برای مقابله با حملات سایبری، سوئیچ جهانی را ساعتهایی خاموش کرد.
پیامدش برای استارتاپها واضح بود: توقف پرداختهای درگاههای خارجی و هدررفت روزانه صدها هزار دلار فروش. بسیاری تیمها به تلفن ثابت، پیامک و حتی انتقال حضوری فایل برگشتند. یکی از مدیران فینتک که ترجیح میدهد نامش فاش نشود، میگوید: «نه دفتر داشتیم، نه اینترنت؛ تیم دورکار روی زمین مانده بود».
دوربینها روشن، میزها خاکی
اما دورکاری همیشه انتخاب آزادانه نبوده است. اسنپچت در مارس ۲۰۲۴ به کارکنانش دو ماه فرصت داد یا به دفتر برگردند یا استعفا دهند. چند ماه بعد موج اخراج ۱۰ درصدی نیروی کار را رقم زد. تحلیلگران چنین تصمیماتی را واکنش به «کاهش نوآوری و ارتباط ضعیف تیمها» میدانند—دلیلی که برخی مدیران ایرانی نیز تکرار میکنند.
ولی دادههای دانشگاه استنفورد نشان میدهد سیاستهای «حضور اجباری» اغلب باعث خروج طراحان و مهندسان تراز اول میشود و در نهایت به بودجه جذب و آموزش ضربه میزند.
نظارت دیجیتال یا تله بیاعتمادی؟
شورش پنهان دیگری زیر پوست دورکاری جریان دارد: نرمافزارهای ردیاب زمان و اسکرینشات. پرونده اخیر xAI شرکت هوش مصنوعی ایلان ماسک نمونه بارز است. دستور نصب اجباری Hubstaff روی لپتاپ شخصی کارکنان خشم و استعفا به دنبال داشت. پژوهشها نشان میدهند نظارت لحظهای، اعتماد سازمانی و انگیزه درونی را فرسایش میدهد و نهایتاً سودآوری را نیز کاهش میدهد.
برخی تحلیلها هشدار میدهند «فرهنگ اندازهگیری هر کلیک» ممکن است ظاهراً بهرهوری را بالا ببرد اما در عمل خلاقیت و نوآوری را خفه میکند.
تحلیل ۳۲ مصاحبه با کارکنان خبره در مقالات تخصصی نشان میدهد دورکاری مزیت تمرکز دارد، اما بدون طراحی آگاهانه برای «حس تعلق» به سازمان، فاصله عاطفی کارکنان بهتدریج بهرهوری را منفی میکند. در ایران این خطر با فرهنگ تیمی حضوری و شبکهسازی چهرهبهچهره دوچندان است؛ منتور یک شتابدهنده در گفتوگو با رسانهای داخلی اعتراف میکند «بعد از سه ماه دوری، حس میکنی استارتاپت شبحی شده در واتساپ».
مدل ترکیبی، نه آرمان ۱۰۰ درصد «خانهمحور»
بسیاری شرکتها اکنون به راه میانه رسیدهاند. آمارها نشان میدهد ۸۳ درصد کارکنان دنیا مدل هیبریدی را بر حقوق بالاتر ترجیح میدهند، به شرطی که تکلیف روزهای حضوری روشن و زیرساخت ارتباطی امن باشد. انجمنهای تخصصی کارآفرینی نیز تأکید دارند «انعطاف» باید همراه با «قابلیت پیشبینی» باشد؛ یعنی یک تقویم مشترک، بودجه اینترنت پشتیبان و گردش کار مستند.
دورکاری در استارتاپهای ایرانی نه رؤیای بیهزینه است و نه سرابی مطلق. دادههای بینالمللی از رشد بهرهوری و رضایت حکایت میکنند، اما در بستر زیرساخت ناامن و فرهنگ مدیریتی کنترلمحور، همان نسخه میتواند آسیبزا باشد. تجربه سال گذشته نشان داد هر مزیت منعطف به شرط اینترنت باثبات، اعتماد متقابل و طراحی دقیق فرایندها محقق میشود.
آینده نزدیک احتمالاً به سوی روابط کاری هیبریدیِ هوشمند حرکت خواهد کرد: روزهای حضوری برای همافزایی فرهنگی و جلسات حیاتی، روزهای خانگی برای تمرکز عمیق با این قید که هیچ برنامهای بدون آمادگی برای قطعیهای ناگهانی و بدون احترام به مرزهای حریم خصوصی پایدار نخواهد بود. انقلاب کار دورکار ادامه دارد، اما پیروزی آن در گروی توازن واقعی میان آزادی و مسئولیت است.