روح اسکندر مقدونی شاد شد (طنز)
راضیه حسینی
یکی از خبرنگاران بخش گردشگری در صفحه اینستاگرام خود فیلمی از چند جوان منتشر کرد که در تخت جمشید مشغول پارکور بودند.
اصلاً باورکردنی نیست که چند جوان در میان بناهای تاریخی چندهزارساله تخت جمشید پارکوربازی کردهاند. هنوز باورمان نمیشود که چطور ممکن است پارکورکارها به تخت جمشید راه پیدا کنند ولی ورزشهای دیگر نه!
تا چه زمانی این تبعیضها باید بین ورزشها اعمال شود؟ دوچرخهسواری، صخرهنوردی، والیبال، هندبال و… چه چیزی کمتر از پارکور دارند که هنوز به تخت جمشید راه پیدا نکردهاند؟
به نظر ما بهتر است برای از بین رفتن این تبعیض، دروازه و کاخهای باقیمانده از تخت جمشید به روی تمامی ورزشها باز شود.
حتی میتوان از بناهای تاریخی اطراف هم استفاده مطلوب کرد.
مثلاً «نقش رستم»، جان میدهد برای صخرهنوردی.
فضای باز پاسارگارد و آرامگاه کورش هم خوراک «گل کوچیک» است.
اما هیچجا پتانسیل تخت جمشید را ندارد.
اصلاً چرا فقط ورزش؟ میتوان از این مکان به عنوان یک سیرک بزرگ استفاده و انواع حرکات نمایشی جذاب را اجرا کرد.
برای مثال بین دوستون طنابی گذاشته شود، موتورسواران از ستونها بالا بروند و بعد روی طناب حرکات خاص نمایشی اجرا کنند.
همزمان بر بلندای پیکرههای عظیم ورودی، با موزیکی ملایم، هنرمندی، پرواز خیال را انجام دهد.
آتش و شمشیربازی هم که جزء جدانشدنی نمایشهای سیرک است.
به این ترتیب کار نیمهتمام مرحوم اسکندر مقدونی را هم به اتمام میرسانیم و روح آن خدابیامرز را قرین شادی و آرامش میکنیم.
البته کار به اینجا ختم نمیشود.
ما میتوانیم اجازه بدهیم دنیا از ایده تازه و خاصمان الگوبرداری کند.
فقط یادمان باشد حتماً باید اول آن را به نام خودمان به ثبت برسانیم و بعد در اختیار عموم مردم دنیا قرار دهیم.
تصور کنید موتورسواران روی اهرام مصر بالا و پایین بروند و پارکورکارها وسط «استون هنج» مشغول بازی شوند.
تصور کن اگر حتی تصورکردنش سخته.