سیاستهای سوخته، شبکه خاموش

پویا درودی
بحران ناترازی برق از یک معضل فصلی به زخمی دائمی بر پیکر اقتصاد ایران بدل شده است؛ بیبرنامگی، توقف پروژهها، بیاعتمادی سرمایه گذاران و سیاست گذاری ناکارآمد، آیندهای پرخاموشی را برای صنعت و زندگی ایرانیان رقم میزند، مگر اصلاحات جدی آغاز شود زیرا برخلاف تصور رایج، این بحران نه از کمبود منابع انرژی که از بی برنامگی در مدیریت و بیاعتمادی در سرمایه گذاری ریشه میگیرد.
در گفتوگوی حاضر با ابراهیم خوشگفتار، عضو هیات تنظیم بازار برق و دبیر کمیته تولید برق اتاق بازرگانی ایران، تصویری روشن از دلایل اصلی ناترازی برق، وضعیت بغرنج پروژههای متوقفشده، چالشهای قراردادهای نیروگاهی، فرصتهای ازدسترفته در حوزه انرژیهای نو و لزوم اصلاحات ساختاری در نظام برق کشور ترسیم شده است.
زخم عمیق در ساختار توسعه نیافته
ابراهیم خوشگفتار با اشاره به ناترازی جدی تولید و مصرف برق در کشور، میگوید در حال حاضر بیش از ۶۵۰۰ مگاوات کمبود برق در ساعات اوج بار وجود دارد. این کمبود، عمدتاً در پیک شبانه اتفاق میافتد و چنانچه اقدام مؤثری برای توسعه زیرساختها صورت نگیرد، این عدد تا سال آینده میتواند به بیش از ۱۰ هزار مگاوات افزایش یابد.
بیش از ۶۵۰۰ مگاوات کمبود برق در پیک؛ احتمال عبور از ۱۰ هزار مگاوات در سال آینده؛ انرژی خورشیدی راهحل شتابزده نیست؛ نیاز به سیاستگذاری واقعنگرانه و تحلیل فنی وجود دارد.
او تأکید میکند که در دهه گذشته، نهتنها سرمایهگذاری جدیدی در مقیاس مورد نیاز انجام نشده، بلکه پروژههای نیمهتمام نیز یکییکی از مدار خارج شدهاند یا به حالت تعلیق درآمدهاند.
پروژههایی که متوقف ماندند؛ ظرفیتهایی که خاک میخورند
خوشگفتار با اشاره به سرمایهگذاریهای انجامشده در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵، میگوید آن دوره، یکی از معدود بازههایی بود که بهواسطه ضمانتنامههای دولتی و حمایت از بخش خصوصی، نیروگاههای متعددی وارد فاز اجرا شدند. اما در سالهای بعد، با بیثباتی اقتصادی، جهش نرخ ارز و عدم ایفای تعهدات دولت، طرحهایی با مجموع ظرفیت بیش از ۱۵ هزار مگاوات متوقف شدند.
به گفته او، بسیاری از سرمایهگذاران اکنون تحت فشار بانکها هستند و عملاً امکان ادامه پروژه یا آغاز طرح جدید را ندارند. حتی تمدید قراردادهای خرید تضمینی برق (ECA) که میتوانست امیدی برای بازسازی اعتماد باشد، با بیتوجهی وزارت نیرو و صندوق توسعه ملی همراه شده است.
برق خورشیدی؛ راه نجات یا انحراف در مسیر؟
در سالهای اخیر، پیشنهادهایی برای توسعه سریع انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی، مطرح شده است. اما خوشگفتار این نگاه را سادهانگارانه میداند: او معتقد است سیاستگذاریها در حوزه انرژی تجدیدپذیر باید با واقعنگری و مبتنی بر تحلیل دقیق از زمان مصرف، نیاز واقعی و ظرفیت جذب در شبکه انجام شود. در غیر این صورت، این پروژهها نیز به سرنوشت سرمایهگذاریهای ناموفق دچار خواهند شد.
یکی از مهمترین انتقادات خوشگفتار به ساختار فعلی صنعت برق، نبود شفافیت در نظام قیمتگذاری و بیاثر بودن سیاستهای اصلاحی محدود است. او اشاره میکند که فروش توافقی برق به صنایع، اگرچه به ظاهر فرصتی برای تولیدکننده ایجاد کرده، اما در عمل تأثیر اندکی بر ناترازی شبکه و بهبود درآمد نیروگاهها داشته است.
او با تأکید بر ضرورت هوشمندسازی مصرف میگوید: «ما هنوز تفاوتی بین برق مصرفی در ظهر تابستان با نیمهشب زمستان قائل نیستیم، و این یعنی اتلاف منابع.»
وقت اصلاح گذشته است
در بخش پایانی گفتوگو، خوشگفتار نسبت به آینده صنعت برق هشدار جدی میدهد و خواستار بازنگری جدی در سیاستهای توسعهای، اصلاح مدل قراردادها، اعتمادسازی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی، و بهکارگیری تجربه جهانی در راهاندازی بازار برق واقعی است.
توقف ۱۵ هزار مگاوات پروژه نیروگاهی بهعلت بیثباتی اقتصادی و خلف وعدههای دولتی
آنچه در گفتوگوی حاضر مرور شد، صرفاً بیان مشکلات نیست؛ بلکه روایت یک روند فرسایشی و تدریجی است که از دل بیبرنامگی و بیاعتمادی متولد شده است. صنعت برق ایران، با همه ظرفیتهای فنی و مهندسی، گرفتار قفل سیاستگذاری و اقتصاد دولتی شده است.
خروج از این بنبست، بیش از هر چیز، نیازمند تصمیمگیری شفاف، سیاستگذاری پایدار، و سرمایهگذاری اعتمادمحور است.
تا زمانی که ساختار قیمتگذاری، قراردادهای تضمینی، نظام پشتیبانی ارزی و بازار مصرف اصلاح نشوند، نهتنها بحران برق پابرجا خواهد ماند، بلکه صنایع کشور نیز در مسیر رکود انرژیمحور حرکت خواهند کرد.