
فاطمه حاج علی
در آستانه بازگشایی بازار سرمایه پس از تعطیلات چندروزه، همه نگاهها به شنبهای دوخته شده که شاید نه تنها آغاز هفته، بلکه سرآغاز فصل تازهای برای بورس ایران باشد.
بازاری که در سهشنبه تلخ ۱۳ خرداد، یکی از فرسایشیترین و بیرحمترین روزهای خود را پشت سر گذاشت، اکنون در تلاقی دو مسیر قرار گرفته؛ یکی مسیر تحلیلهای هیجانی و منفی ناشی از اخبار ضدونقیض سیاسی و دیگری نشانههایی از ثبات نسبی در بازارهای هوشمندتر مانند ارز که میتواند بارقهای از امید به بازگشت عقلانیت باشد.
گزارشهای اخیر از اظهارات دونالد ترامپ و منابع نزدیک به محافل دیپلماتیک آمریکایی از جمله اکسیوس، بیانگر فضایی از چانهزنیهای جدی اما غیرقطعی است که اگرچه بازار سرمایه به سرعت و اغراقآمیز به سمت منفیترین سناریوها واکنش نشان داد، اما بازار ارز همچنان آرام و بعضاً کاهشی باقی ماند.
این واگرایی دو بازار میتواند نشاندهنده تحلیل هیجانی و احساسی بورس در برابر فضای سیاسی باشد، در حالی که بازیگران ارزی که عموماً دقیقتر و محتاطترند، فعلاً تصمیم به تغییر موقعیت نگرفتهاند.
از سوی دیگر، فشارهای ساختاری مانند کاهش ضریب اعتباری صندوقهای اهرمی، کمعمقی بازار، نرخ بهره بالا و ناتوانی در جذب پولهای خرد باعث شدهاند حتی خبرهای خوب هم اثرگذاری محدودی داشته باشند.
با این حال، از شنبه با ورود به یک بازه ۶ هفتهای تعیینکننده، بازار با سه متغیر کلیدی مواجه است: اظهار نظرهای رسمی درباره سیاستهای اقتصادی وزیر جدید اقتصاد، انتشار گزارشهای مالی شرکتها، و روند مذاکرات سیاسی که به گفته بسیاری، ممکن است تکلیف برخی تحریمها یا حداقل چشمانداز آنها را روشنتر کند.
اگر شاخص کل بتواند در روزهای آینده با حجم و ارزش معاملات قابل قبول داشته باشد، میتوان امید به برگشت آرام بازار داشت؛ البته به شرطی که بازیگران بزرگ بهویژه مدیران صندوقهای اهرمی از لاک سکوت و انفعال خارج شوند و سازمان بورس نیز نقش نظارتی خود را فعالتر ایفا کند.
شنبه، نه فقط آزمونی برای قیمتها، بلکه محک اعتماد به آینده است؛ بازاری که اگر قرار است برخیزد، باید از درون خود انگیزه برخاستن را پیدا کند.