شهر ۱۵ دقیقهای؛ ایدهای برآمده از تغییر سبک زندگی در دوره کرونا
ترجمه: محمود نواب مطلق
سال گذشته با شروع همهگیری کرونا در جهان تغییرات چشمگیری در زندگی مردم به وجود آمد: مدارس بسته شد، دفاتر کار تعطیل شد، حملونقل عمومی بسیار خلوت شد. فعالیت مردم حداکثر به یک محدوده کوچک اطراف محل اقامتشان خلاصه شد. اما با عنایت به ضربالمثل «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» میتوان از هر تهدیدی یک فرصت ساخت. این محدودیتها موجب بازنگری در سبک زندگی شده است. میتوان با سبک جدید زندگی فعالیتهای کاربردیتر و مفیدتری برای مردم به وجود آورد. بر این اساس مفهوم شهر ۱۵ دقیقه ای شکل گرفت.
در این شهر کلیه نیازهای اساسی مردم در زمانی کمتر از ۱۵ دقیقه طی مسافت به صورت پیاده یا با دوچرخه از محل منزل برآورده خواهد شد. بانی اصلی این ایده کارلوس مورنو، متخصص شهرشناسی و استاد دانشگاه پاریس است. کرونا مزید بر علت شد و نیاز به این مفهوم را تقویت کرد. آن هیدالگو، شهردار پاریس نیز از این تفکر حمایت کرد. او سنگبنای اصلی مبارزات انتخاباتی خودر در شهرداری را همین ایده قرار داده بود.
شهر پانزده دقیقه ای چه شهری است؟ کارلوس مورنو در پاسخ به این سوال میگوید: «در این شهر تمامی خدمات مورد نیاز مردم در نزدیکی محل سکونتشان ارائه می شود. هدف ما این است که حداقل جابهجایی انجام شود. حال مقصود از این جابهجایی هر چه میخواهد باشد: کار، خرید، درمان یا تفریح و سرگرمی. در این شهر سه نوع فعالیت مشتمل بر زندگی، کار و فعالیتهای اجتماعی به جای اینکه در محلهای دور ازهم انجام شوند، همگی در یک مکان مشخص نزدیک محل سکونت و کنار یکدیگر انجام می شوند.» پدیده دورکاری ناشی از بحران کرونا موجب به وجود آمدن این تفکر شد که می توان اساسا از این روش به عنوان سبک جدید زندگی استفاده کرد و بدین ترتیب شهر ۱۵ دقیقهای را محقق ساخت.
کارلوس مورنو در ادامه می افزاید: «هدف ما در اجرای این طرح آن است به جای آنکه فرد مجبور باشد مسافتی را طی کند و به محل کار خود برود ودر نتیجه ما شاهد وسایل حملونقل عمومی و یا شخصی پر تراکم باشیم؛ در منزل کنار خانوادهاش بنشیند و با لپتاپ خود کارهایش را انجام دهد. با این شیوه میتوانیم تمرکززدایی در انجام کلیه فعالیتها را نیز محقق کنیم. بسیاری از کارهای خدماتی به آسانی شامل دورکاری میشوند. طی مسافت یکساعته و رفتن به دفتر کار بهتر است یا یک ساعت کارکردن در منزل؟ بدین ترتیب هر مکانی میتواند برای انجام کار مفید واقع شود.»
استفاده چندمنظوره از اماکن یکی دیگر از اهداف کلیدی شهر ۱۵ دقیقهایست. به نظر پروفسور مورنو استفاده چندمنظوره از ساختمانهای موجود در شهر میتواند کارایی آنها را به نحو چشمگیری افزایش دهد. او در این مورد می گوید: «ما در پاریس بررسی کردیم و دیدیم نرخ استفاده از ساختمانها ۳۰ تا ۴۰ درصد است. این بدان معناست که ۶۰ تا ۷۰ درصد اوقات ظرفیت استفاده از این ساختمانها خالی و بیکار است. این تازه در بهترین وضع است. اگر بخواهیم از این ظرفیتهای خالی استفاده کنیم باید به سایر فعالیتهایی که میشود درآنها انجام شود، فکر کنیم؛ فعالیتهایی که شاید از ابتدا پیشبینی نشده بود، میتواند در این ساختمانها انجام شود. به این کار کرونوتوپی میگویند یعنی چند استفاده از هر مکان و آن هم استفادههای نو و جدید.»
از نظر کارلوس مورنو، باید استفاده از اماکن چند منظوره باشد. مدارس می توانند درهنگام تعطیلات نیز محل انجام فعالیتهای فرهنگی باشند. سالنهای ورزشی روازنه میتوانند به محل انجام فعالیتهای آموزشی شبانه مانند آموزش زبان خارجی تبدیل شوند. ساختمانهای دولتی در تعطیلات نیز میتوانند پذیرای اجتماعات و محافل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باشند.
در این حال، برخی نیز معتقدند اگر این تفکر غالب شود ناهماهنگیهای شهری تشدید می شود یا اینکه اگر در شهرها اماکنی باشند که پذیرای فعالیتهای مختلف با رویههای متنوع باشند،توازن شهری را دچار اختلال خواهد کرد. کارلوس مورنو در پاسخ به این افراد میگوید: «کسانی که در حومه شهرها زندگی میکنند، طبیعتا مالک زمینهای ارزانتری هستند. آنها برای رسیدن به محل کار خود ناچارند روزانه حداقل یک ساعت وقت صرف کنند. تازه به آنها میگویند باید خوشحال باشند که کار دارند و بیکار نیستند یا اینکه کسی که برای رفتن به سرکارش صبح زود از خواب بلند می شود خوشبختتراست؛ در حالیکه واقعا در حق آنها ظلم شده است. اما در شهر ۱۵ دقیقهای این قوانین حاکم نیست.»
مورنو معتقد است در شهرهایی مثل پاریس میان کسانی که در حومه شهر زندگی میکنند و آنهایی که در مرکز شهر زندگی میکنند، نابرابری وجود دارد. محلههای ثروتمند با قیمتهای بالا معمولا در اثر تمرکز همه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در مناطقی خاص از مراکز شهرها به وجود میآیند. طبیعتا قیمت اجارهها در این اماکن نیز افزایش می یابد.
کارلوس مورنو بر این باور است که: «امروز شهرها بسیارنابرابر، نا متوازن و ناهمگن هستند. این درحالیست که درشهر ۱۵ دقیقهای تمام این نابرابریها از بین میرود و انسجام و هماهنگی جایگزین آن میشود. به عبارت دیگر، شهرها در این وضع «چندمرکزی» می شوند. با گسترش فضای سبز در این اماکن چندمنظوره و توسعه فعالیتهای ورزشی و فرهنگی به صورت چرخشی در کنار سایر فعالیتهای کاری شاهد از بین رفتن نابرابریها خواهیم بود.»
او میافزاید: «از دیگر ویژگیهای این شهر آن است که مردم دیگر نیاز ندارند برای رفتن به سر کار و یا برآوردن دیگر نیازهای خود یک ساعت از وقت خود را صرف کنند. البته اکنون کسانی که در مرکز شهرها زندگی میکنند امکان دسترسی به خدمات را در زمان کمتری دارند ولی کسانی که در حومه شهرها زندگی میکنند از این امکان محروم هستند و این همان نابرابری است که به وجود آوردن شهر ۱۵ دقیقهای با استفاده از امکانات چندمنظوره و انسجام خدمات میخواهد آن را از بین ببرد.»
منبع: یورونیوز