صنعت؛ در پایان قرنی که گذشت…
محمدرضا مودودی
سرپرست سابق سازمان توسعه تجارت ایران و بنیانگذار خانه ترویج تجارت جهانی
توسعه صنعتی و تولید محصولات رقابتپذیر همواره یکی از اصلیترین عوامل در تسریع رشد اقتصادی، ریشهکن کردن فقر، گسترش ضریب نفوذ و دستیابی به اهداف توسعه پایدار بوده است. طی سالهای اخیر رشد جهانی تولیدات صنعتی به علت عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی، تنشهای مداوم تجاری، جنگ تعرفهها و از همه مهمتر شیوع ویروس کرونا بهشدت کاهش یافته است و تنها راهکار و سیاست راهبردی پیشنهادی برای مقابله با بحران اقتصادی پیشرو، از دید دولتهای توسعهگرا، همچنان توسعه صنعتی، گسترش اشتغالزایی، تقویت مهارتهای منابع انسانی، ارتقای توان رقابتپذیری تجاری، افزایش سرمایهگذاری، رسوخ هرچه بیشتر فناوری، توانمندسازی بنگاههای کوچک و متوسط، توسعه نوآوری و کارآفرینی، حفاظت از محیط زیست، دسترسی به انرژیهای پاک برای کاربردهای تولیدی و فرصت شکوفایی به زنان کارآفرین راهبر و جوانان جسور و خلاق تلقی میشود
به عبارت دیگر، هنوز هم دنیا بر این اعتقاد است که تحولات اجتماعی، گسترش آزادی و ارتقای کرامت انسانی، ارتباط مستقیمی با توسعه اقتصادی و صنعتیشدن جوامع دارد و شاخصه بزرگی برای هر ملتی، علاوه بر میراث ارزشمند گذشته، نگاه و نقشآفرینی مؤثر در فرآیند توسعه حال و آینده نیز است؛ توسعهای که فراگیر و انسانی باشد و فرصتهای بیشماری را در بستر رقابتی سالم، نصیب صاحبان اندیشه و سرمایه و نوآوران عرصه تولید و تجارت کند. این بستر مهیا نخواهد شد مگر اینکه نهادهایی رقابتپذیر و قوانینی جهانشمول در فضای کسبوکار ایجاد شود و ساختاری را پدید آورد که در آن به حقوق مالکیت فردی، رقابت سالم و شفاف و روابط بینالملل احترام بگذارد و حاکمیت قانون، گردش نخبگان و برخورد قاطع با رانت و فساد در آن نهادینه شود.
ایران گرچه صنعتیترین کشور نفتی منطقه است، متأسفانه به لحاظ شاخصهای کلان اقتصادی، سهمی از فهرست بهترینها، حتی متناسب با ذخایر و امکانات و ظرفیتهای بالقوه و بالفعلش ندارد و ما در طول نیم قرن گذشته، فرصتهای بیشماری را برای رشد و توسعه و تعالی از دست دادهایم، حتی تصویری شفاف و یکپارچه از علل عقبافتادگی و تحقق نیافتن برنامههای توسعه خود نیز نداریم و مدام با بازگشت به سبد محدود مدیریت و راهبردهای منسوخ گذشته، در تلاش برای پاسخ دادن به مسائلی هستیم که به رویکرد جدید، فنون و دانش امروزی و انرژی تازهنفس نیازمندند. تو گویی نظام و تفکر قبیلهای و عشیرهای از صحرا به سازمانهای ما منتقل شده است و ساختار مدیریت جز این رویکرد را برنمیتابد. چنین نظامی در دل خود مبتلا به استبداد رأی، بیتوجهی به نسل فرهیخته جدید و دانش نوین و نوآوریهاست؛ عواملی که در توسعه نیافتگی ایران و تحقق نیافتن چشمانداز و رشد اقتصادی نقش انکارناپذیری داشته و دارند.
روز صنعت، بیش از آنکه روز تجلیل و تقدیم تندیسها باشد، باید روز اعتراض به وضعموجود باشد،روز پرسشگری در خصوص تحقق نیافتن آمال و آرزوهای توسعه صنعتی در طول دهههای گذشته، روز تحلیل علل ناکامی و پرداختن به راهکارهای قابل اجرا بر اساس واقعیتهای موجود و بالاخره روز تأکید بر ضرورت عقل توسعه به جای شعار آن؛ ضرورتی در تغییر نگاه در طلیعه قرنی که در پیش است و پایان دادن به شیوههای منسوخی که در طول یکصد سال گذشته، ناکارآمدی و ناتوانی خود را بارها ثابت کردهاند.
این انتظاری است که فقط میتوان از نسلی دیگر داشت؛ نسلی متفاوت از گذشته که درک درستتری از تحولات آینده دارد و به رقابت و نوآوری عادت کرده است و در اسارت تفکرات قبیلهای و رانتهای آسان هزارفامیلی نیست. بیتردید اینان پیشرانان واقعی آینده و سرنوشتسازان ایران در قرنی هستند که همچون گذشته در معرض لغزشها، انحطاطها و سقوطهای خطرناک است.