کد خبر: 0206991990
اقتصاددولتمجلس

عسکری آزاد: مجلس با قانون دولت را مکلف به اجرای نظام بودجه‌ریزی عملیاتی کند

عصر اقتصاد: در سال پایانی دولت یکی از حساس ترین فصول را می‌توانیم فصل بودجه بدانیم. بودجه سال ۱۴۰۰ را دولت دوازدهم تنظیم می‌کند، در مجلس یازدهم تصویب می‌شود و در دولت سیزدهم به اجرا گذاشته خواهد شد. فشارهای اقتصادی سنگین از یکسو، کم تجربگی نمایندگان حاضر در ترکیب مجلس یازدهم در نخستین بودجه‌ای را که باید آن را به تصویب برسانند، اضافه کنید به این آخرین بودجه‌ای است که در دولت دوازدهم تقدیم می‌شود؛ چراکه به صورت سنتی دولت‌ها حساسیتی بر مفاد بودجه‌ای که خود مجری آن نیستند، ندارند.

با توجه به نکات فوق و حساسیت بالایی که برای فصل بودجه سال جاری وجود دارد،  در روزنامه عصر اقتصاد تلاش می‌کنیم طی یک سلسله گفت‌وگو با مدیران پیشین سازمان برنامه و بودجه و کارشناسان با سابقه و نخبگان برنامه‌ریزی در کشور به چالش‌های پیش روی این فصل حساس بپردزیم، نخستین گفت‌وگو در این باره با محمود عسکری آزاد انجام شده است. وی در بخشی از این گفتگو تاکید دارد نمایندگان مجلس باید دولت را به شکلی قانونی مکلف به اجرای کامل نظام بودجه ریزی عملیاتی کنند. گزیده‌ای از این گفت‌وگو در ادامه تقدیم می‌شود و مشروح آن را می‌توانید در سایت عصر اقتصاد به صورت تصویری مشاهده کنید.

– در سال پایانی دولت بودجه با هدف اجرا در دولت آینده، تدوین خواهد شد؛ برای آنکه بودجه سال ۱۴۰۰ به گونه‌ای باشد که دولت بعد در نخستین سال فعالیت خود بتواند بدون مشکل این بودجه را اجرا کند، چه توصیه‌ای دارید؟

 کلیت چارچوب و نظام بودجه بستگی به نگاهی دارد که دولت ها به نظام بودجه دارند. در گذشته بودجه به عنوان سند دخل و خرج دولت تلقی می شد ولی الان عنوان می‌شود بودجه برنامه یک ساله است که مشخص می‌کند در یک سال ما قصد چه اقداماتی داریم و این دو نگاه با هم خیلی متفاوت است.

– یعنی بودجه از یک سند حسابداری به یک سند برنامه‌ای و اقتصادی تبدیل شده است؟

نگاه اول این است که درآمدها را در نظر می‌گیرد و تقسیم می‌کند بین افراد و دستگاه‌ها و بخش های مختلف، اما در نگاه دوم دیدگاه برنامه‌ای داریم که در هر سال قصد داریم چه برنامه‌هایی رو در کشور اجرا کنیم و متناسب با این، چه درآمدهایی را کسب و چه مبالغی را هزینه کنیم.

این نگاه برنامه‌ای بودجه را متصل می‌کند به برنامه‌های میان‌مدت و بلند مدت و از وضعیت درآمد هزینه صرف خارج می‌کند و بودجه را می‌برد زیرمجموعه نظام برنامه‌ریزی پنج ساله که اکنون آن را داریم و در نهایت متصل می‌شود به برنامه‌های بلندمدت و سند چشم‌انداز.

در واقع، در سند چشم‌اندازبرنامه‌های میان‌مدت و بلند‌مدت به هم متصل می‌شوند و می‌آیند به یک برنامه سالانه می‌رسند که وقتی به این رسید به آن یک قالب برنامه سالانه می‌دهد.

اما وقتی ما بودجه را منفک از برنامه می‌بینیم، به طور طبیعی ردیف‌های بودجه‌ای و ارقام بودجه‌ای براساس چانه‌زنی‌ها و برداشت‌های مدیران هر دوره و نگاه‌های کاملا بخشی تنظیم می‌شوند، چون سند بالادستی ندارد و سند بالادست برای آن تعیین تکلیفی نمی‌کند.

شما می‌دانید که اکنون برنامه‌های پنج ساله ما در کشور تقریبا یک چیز دکوری و تعارفی شده است.

یعنی ما از برنامه چهارم که از رده اجرا خارج شد، دیگر برنامه‌ای به معنی واقعی نداشتیم؟

احسنت؛ در برنامه اخیر که برنامه ششم است، بین دولت و مجلس در محتوای برنامه اختلاف پیش آمد و آقای رئیس‌جمهوری برنامه را ابلاغ نکرد و رئیس مجلس بر اساس قانون اساسی برنامه را ابلاغ کرد و این روند این معنی را داشت که دولت اعلام می‌کرد، برنامه را قبول ندارد.

البته دولت تا حدی هم حق داشت چون تغییرات مجلس در برنامه به حدی بود که عنوان می‌کرد با این برنامه هماهنگ نیست و ابلاغ هم نکردند؛ ولی به هر شکل قانون شده بود، رئیس مجلس ابلاغ کرد و دولتی‌ها هم آنرا کنار گذاشتند. کسی هم نیست که پیگیری کند که چه میزان از این برنامه اجراء شده، چقدر آیین‌نامه‌های آن تدوین یا اهداف پیش‌بینی‌شده در آن محقق شده یا خیر. پس سند بالادست بودجه که برنامه پنچ ساله است وضع نا مشخصی دارد؛ بنابراین بودجه می شود برنامه یک ساله‌ای که سند بالا دستی ندارد.

البته خود آن برنامه پنج ساله هم باید مبتنی باشد براسناد بالادست و سیاست‌های کلی که مقام معظم رهبری ابلاغ می‌کنند مانند سند چشم انداز و دیگر سیاست‌های کلی که آن هم متاسفانه اتصالاتش خوب برقرار نیست؛ البته این یک بحث مبسوطی نیاز دارد که الان فرصتش نیست.

چون بودجه، یک بودجه برنامه‌ای نیست در مورد اینکه چه باید بکنیم و به کجا باید برسیم و اسنادی که مشخص کند برای هر فعالیتی چه قیمت تمام‌شده‌ای باید داشته باشیم، مطلبی وجود ندارد.

بودجه‌های ما براساس یک سری ردیف‌های سنتی که در سنوات گذشته برای دستگاه‌ها پیش‌بینی‌شده، تنظیم می‌شود و همین‌طور به ترتیب، رشد هم پیدا می کند. یعنی کاری را در سالی قرار است، انجام بدهیم در بودجه ردیفی برای آن تخصیص پیدا می‌کند و سال بعد همان پول را با ده درصد افزایش دوباره می‌گیریم و هر ساله این افزایش ادامه پیدا می کند.

جالب اینکه خیلی وقت‌ها یک پولی گرفته شده است برای خرید تجهیزاتی، در فصل خرید تجهیزات خرید انجام و تمام شده است ولی همچنان بودجه به صورت سالانه رشد پیدا می کند و پرداخت می‌شود و دستگاه هم می‌بیند که پول هست در همان ردیف یا در جای دیگر هزینه وارد و هزینه می کند، چرا که کسی به کنه مسئله ورود نمی کند.

  • بودجه ۱۴۰۰ اولین بودجه ای است که باید توسط مجلس یازدهم بررسی و تصویب شود، توصیه شما به نمایندگان در رابطه با بودجه چیه و به نظر شما با چه رویکردی نمایندگان باید به این فرایند ورود بکنند؟

در مورد بودجه عملیاتی که دولت که اقدامی انجام نداده است و امسال هم به نظر نمی رسد اقدام جدی صورت بدهد، از طرف دیگر مجلس هم نمی تواند دربودجه تغییر اساسی صورت بدهد. به نظر من در شرایط فعلی مجلس فعلی که به نظر می رسد علاقه مند هم هست بیاید و وقت بگذارد، طرحی قانونی را مصوب کند و طی آن نظام بودجه ریزی را به دولت ابلاغ کند.

بگوید من بودجه را در این فرمت (قالب) از دولت می خواهم و دولت را موظف کند که بودجه را در این قالب پیاده سازی کند.

  • یعنی به عنوان یک رویکرد قانونی ورود بکند به تغییر ساختار نظام بودجه ریزی؟

بله و بگوید که دولت لایحه را به این شکل ارایه کند و یا نظام بودجه ریزی را به این شکل تغییر بدهد، چون در قانون بودجه ریزی که فکر می کنم در سال ۱۳۳۵ تصویب شده، تنها یک کلیتی بیان شده است و در ان زمان هم این بحث ها در نظامات بودجه ریزی مطرح نشد ه است . البته چنین کاری را دولت ها باید انجام بدهند ولی وقتی دولت ها توجهی به این موضوعات نمی کنند، مجلس باید با کمک به طور مثال مرکز پژوهش های مجلس بیاید و یک چارچوبی را تنظیم بکند و بگوید براساس این چارچوب نحوه تنظیم ردیف ها، درآمدها، بودجه ریزی عملیاتی و دیگر موارد چگونه باشد و بودجه را در این قالب از دولت بخواهد. بعد با دولت تعامل کند تا به این ساختار برسیم.

از طرفی هم بودجه‌های ما مبتنی بر هزینه تنظیم می‌شود نه براساس نتیجه‌ای که به دست می‌آید.

مشروح این گفتگو را در ویدئو زیر مشاهده کنید:

https://www.aparat.com/v/FcD0K

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا