راضیه حسینی
هوا که گرم میشود مسئولان نگران گرمازدگی و آسیب به پوست حساس مردم میشوند. البته نه همۀ مردم. بهصورت کاملاً اتفاقی آنهایی که در ادارات مشغول به کارند و نبودشان باعث خاموششدن کولرهای زیادی میشود. البته اصلاً فکر نکنید این ربطی به ناتوانی در تأمین برق کشور دارد.
مگر در زمستان که مدارس تعطیل شد بهخاطر مشکل کمبود گاز بود؟ معلوم است که نه. مسئولان نگران دانشآموزان بودند و نمیخواستند در سرما، کلۀ سحر بلند شوند و به مدرسه بروند. تاب نمیآوردند سوز زمستان، پوست حساس بچهها را اذیت کند و از سرما انگشتانشان یخ بزند.
میترسیم این نگرانی سر آخر کار دست کشور بدهد. از بس مسئولانِ دلرحم و مهربانی داریم ممکن است از ۳۶۵ روز سال، نهایتاً سی، چهل روز کشور باز باشد و در باقی موارد نیمهتعطیل شود. زمستان که سرد است، تابستان هم گرم. میماند بهار و پاییز که آن هم گاهی به علت آلودگی هوا و گاهی ورود گردوخاک، برخی شهرها تعطیل میشود. با این حساب مسئولان ما وسط تعطیلیها گاهی هم کار میکنند!
البته لازم به ذکر است که این تعطیلیها معمولاً ربطی به برخی آدمهای معمولی که روزگار، پوستشان را کلفت کرده است ندارد. مثلاً کارگران که در محیطهای بدون کولر به سر میبرند نیازی به تعطیلی ندارند.
رانندههای تاکسی، پیک موتوری و غیره که کف خیابان و در گرمای مستقیم نور آفتابند هم به خودشان مربوط است بمانند یا بروند خانه. نهایتاً مسئولان میتوانند تذکر دهند که موقع بیرون ماندن یک چتر با خودشان حمل کنند. ایدهای که کاملاً کاربردی است. کارگران هنگام کار میتوانند افرادی را در کنار خود داشته باشند که بالای سرشان چتر نگه دارند و هر دو ساعت یکبار تذکر دهند که کرم ضد آفتابشان را تجدید کنند!
کرم ضد آفتابی که وسط چین و چروکهای پوست صورت بعضیها گم میشود. در حفرۀ خطهای روی پیشانیشان فرومیرود و از خجالت، دیگر بیرون نمیآید. شرمنده میشود که کاری از دستش برنمیآید و راه را برای عرقهایی که از روی پیشانی سرازیر میشوند باز میکند.