لبخند فراموش نشود
«چینیها برای دندانپزشکی به ایران میآیند/ تداوم رشد 30 درصدی تجارت تهران- پکن.»
راضیه حسینی
اما ایرانیها برای رفتن به دندانپزشکی در کشور خود، باید وام بگیرند. دو عدد ضامن معتبر پیدا کنند، مراحلی که کم از هفتخوان رستم ندارد را طی کنند تا تازه بتوانند چندتایی دندان خراب را درست کنند. البته تا رسیدن به وام موردنظر، چند تا دندان دیگر به لیست پوسیدهها اضافه میشود و هزینههای دندانپزشکی هم بهصورت کاملاً معقول و بهجا بالا میرود.
وام فوق مثل آب در آبکشی میشود که تا به دست صاحبش برسد ارزشی ندارد و نهایتاً بشود چند تا دندان رو به موت را، از بیخوبن کشید! در همان دندانپزشکیای که چینیها مشغول انجام انواع و اقسام اعمال، روی دندانهای خود هستند. یکی کامپوزیت میکند، آن یکی لمینت، و دیگری ایمپلنت. ما با دهانی که هر بار بیشتر از قبل خالی از سکنه میشود، به رفتوآمدشان زل میزنیم و پانسمان روی دندان کشیده شده را بیشتر از پیش فشار میدهیم. خودمان میدانیم دیگر خونی قرار نیست بند بیاید، ولی باز هم فشار میدهیم.
درحالیکه چینیها با لبخند زیبا و دندانهای مروارید مانند به روی ما میخندند، ما با دهان بسته سعی میکنیم احترام را رعایت کنیم و حتماً جواب لبخندشان را بدهیم، هر چه باشد مهمان ما هستند. در واقع مهمان که نه، صاحبخانهاند! ما آدمهای مبادیآدابی هستیم و هرگز کاری نمیکنیم چینیها ناراحت شوند، حتی اگر با همان دندانهای سفید که برقش چشم آدم را میزند، بگویند جزایر سهگانه مال امارات است، ما باز هم باید به رویشان لبخند بزنیم و سکوت کنیم!
حتی اگر هر چه جنس بنجل و فیک دارند در بازار ایران پخش کنند ما باز هم باید سر تعظیم فرود بیاوریم و تشکر کنیم. به روی خودمان نیاوریم بعضی نامها و برندها را تابهحال نشنیدهایم. بازار برندهایی مثل «سونیا» و «نانانی» را بهجای «سامسونگ» و «سونی» بپذیریم و باز هم لبخند بزنیم!
حتی وقتی دیگر دندانی در دهان نماند و لبها چروکیده شد. وقتی دیگر هیچ وام و قرضی نتوانست از پس حتی کشیدن دندان برآید، لبخند را فراموش نکنیم!