متاورس داشتیم وقتی مد نبود (طنز)
راضیه حسینی
«مشاور وزیر جهاد کشاورزی خبر داد: ورود دولت به بازار سیب زمینی وبرنج/ توزیع اینترنتی سیب زمینی آغازشد.»
این خارجیها هم فکر کردهاند متاورس را اول آنها درست کردهاند. خبر ندارند ما همیشه در دنیایی مجازی زندگی میکردیم. فقط برایش اسم نگذاشته بودیم. در آن دنیا همه چیز ارزان است. میتوانید سیبزمینی را کیلویی ۹۸۰۰ تومان بخرید. خط فقر چهار، پنج میلیون است. مردم از مسئولان راضیاند.
چندین سال پیش بود که برای اولین بار با متاورس وطنی آشنا شدیم. همان موقع که فهمیدیم نزدیک خانه رئیسجمهور، گوجه خیلی ارزان است. هر چه گشتیم مکان گوجهفروش را پیدا نکردیم. ولی بعد از مدتی فهمیدیم اصلاً این مکان واقعی نیست. کل حرفهای مسئولان، مربوط به همان متاورس خودمان است.
در آنجا گرسنهای وجود ندارد. میتوانیم کلی موادغذایی ارزان بخریم. میتوانیم با پول پراید، یک پرادو بخریم (در نمایشگاه نزدیک خانه رئیسجمهور) مشکلی به نام باز نشدن ایربگ هم اصلاً وجود ندارد.
آنقدر مشکلات مردم کم است که نیازی به نامه نوشتن به رئیسجمهور ندارند. همه مسئولان جمعآوری نامهها هم میتوانند سر کیف ناهار بخورند. تازه دسر بعد از ناهار هم بهشان میدهند.
حتی قبر هم در مدل وطنی فروخته میشود. خیلی ارزانتر از واقعیت. بعضیها مجازی قبر خریدهاند. مجازی مردهاند و مجازی برایشان مراسم ترحیم برگزار کردهاند. درست است که در واقعیت هنوز زندهاند. منتها چون چیزی برای خوردن، پوشیدن و خرج کردن ندارند، ترجیح دادند در متاورس وطنی، خودشان را بمیرانند و از دنیای پس از مرگ آنجا لذت ببرند. اینطوری حس میکنند تمام مشکلات دنیای واقعیشان تمام شده.
ما مدتهاست همه چیزمان مجازی شده. مثلاً وقتی گرسنه شویم میرویم در متاورس وطنی. یک کیلو گوشت میخریم، و کتلت درست میکنیم. در فضای حقیقی همه سیر میشویم. شاید باورتان نشود ولی حتی آروغ واقعی هم میزنیم.
شغل هم که تا دلتان بخواهد در متاورس خودمان ریخته. فقط با یک میلیون تومان میتوانیم یک شغل درست و حسابی ایجاد کنیم و حالش را ببریم.
اینجا همه چیز آرام است و ما چقدر خوشبختیم.