مدیریت بحران به شیوه پت و مت (طنز)
راضیه حسینی
مدیریت بحران در کشور ما معنی متفاوتی نسبت به باقی دنیا دارد. ما بحران را طوری مدیریت میکنیم تا حداقل از داخلش دو سه تای دیگر بزند بیرون. یعنی اگر کلاً بحران را ولش کنیم به حال خودش باشد، کمتر خسارت به بار میآورد.
نمونهاش عملیات جابهجا کردن واگنهای قطار مشهد_ یزد. میزان مدیریت، آنقدر زیاد بود که دستگاه کشنده، خودش چپ کرد و واژگون شد. در کار مدیران ما، بررسی بیمعنی وسوسولبازی است.
چه معنی دارد اول ببینند دستگاه قدرت کشیدن را دارد یا نه. بررسی کنند چطور و از چه زاویهای باید کار انجام شود؟ در واقع اصل بر «هرچه پیش آید خوش آید» است و باقی مهم نیست.
احتمالاً شش ماه بعد در خبرها میخوانیم:
«عملیات نجات زیردریایی، بی نتیجه ماند و غرق شد. این زیردریایی برای نجات کشتی به گل نشسته آمده بود. بعد از اینکه مسئولان تصمیم گرفتند بیابان طبس را تبدیل به دریا کنند تا عملیات نجات تانک، دستگاه کشنده، هلیکوپترهای افتاده وسط دستگاه و تانک، و در نهایت واگنهای قطار مشهد_یزد راحتتر انجام شود، کشتی را به آب انداختند. متأسفانه کشتی هم بعد از کلی تلاش به گل نشست.
قرار است مسئولان مدیریت بحران به منطقه بروند تا از نزدیک بر عملیات پاکسازی نظارت داشته باشند.»
اصلاً نمیخواهیم بگوییم که مدیریت بحران در کشور ما به صورت پت و متی است. ولی همهاش ذهنمان به سمت این برنامه میرود. احتمالاً ایراد از ذهن بیمار ماست؛ وگرنه بین حل مشکلات توسط مسئولان، و پت و مت هیچ شباهتی وجود ندارد.
لطفاً نگویید اگر شیوه پت و متی نیست پس چیست؟ ما خودمان هم نمیدانیم. شاید یک جور مدیریت جدید جهانی در راه است که نظیرش را هیچجای دیگر دنیا ندیدهاید.
حتی در جزیرههای ناشناخته و خالی از سکنه. مدیریتی که قرار است دنیا را دگرگون کند.
کلاً بریزد و از نو، اگر شد، بسازد.