مدیریت ریسک در شرکتهای فعال در صنعت ارزهای دیجیتال
آرش فروزان-عضو هیئتمدیره فینوپیا
از زمانی که اولین ارز دیجیتال جهان، یعنی بیت کوین، به عموم مردم معرفی شد، نگرانیهای زیادی درمورد ریسک و مدیریت آن به وجود آمد. در ابتدا بسیاری باور داشتند که تنها معاملهگران پرریسک میبایست نگران این خطرات باشند و مسائل مربوطه ربطی به شرکتهایی مثل بیمه ندارد.
به گزارش فینوپیا، با این حال، گذشت زمان ثابت کرد که مدیریت ریسک در صنعت ارزهای دیجیتال مهمتر از چیزی است که آنها انتظارش را میکشیدهاند.
هدف اصلی بیتکوین ایجاد ابزاری برای مبادلات همتا به همتا بود که بهطور قابلتوجهی بانکداری و شبکههای مالی سنتی را مختل میکند. با وجود این، هماکنون هزاران ارز دیجیتال دیگر ایجاد شدهند که هر کدام امنیت و نوسانات قیمتی متغیری دارند.
در حال حاضر، بیشترین گروهی که حاضر میشوند در بازار ارزهای دیجیتال ریسک کنند، صرافیها، سرمایهگذاران، مؤسسات مالی سنتی و استارتاپها هستند. شرکتهای بیمه هم اکثراً تمایل دارند تا پوششهای خود را به مؤسسات سنتی اختصاص دهند که در این بازار فعالیت میکنند.
در هر حال، شرکتهای زیادی وجود دارند که از ارزهای دیجیتال در مدلهای کسبوکار خود استفاده کردهاند و در این فرآیند، سطوح جدیدی از ریسک را ایجاد نمودهاند که ممکن است طبق استانداردهای امروزی بازار بیمه تعریف نشده باشند.
اولین ریسک بازار ارزهای دیجیتال، نبود قوانین مشخص البته فارغ از قواعد هر شبکه، در آن است. رشد این صنعت تا مدتها به شرکتهای غیرقانونی وابسته بود که چالشهای مهمی را در زمینه سطح نظارت و کنترلهای قانونی ایجاد کرد.
به عنوان مثال، یکی از مهمترین مشکلات قانونگذاران با ارزهای دیجیتال احتمال حضور آنها در فعالیتهای مجرمانه و پولشویی آنها است. در این زمینه، علیالخصوص سردرگمی سرمایهگذاران ایرانی بسیار مشهود است.
علاوه بر این، بسیاری از صاحبنظران نیز نگران فقدان مقررات در بازار عرضه اولیههای ارزهای دیجیتال هستند. در حقیقت، توسعهدهندگان پروژههای مختلف از عرضه اولیهها برای جمعآوری سرمایه خود استفاده میکنند.
پروژههای مذکور در ۵ سال اولیه بازار ارزهای دیجیتال توانستند حدود ۶ میلیارد دلار جمعآوری کنند و بعد از این مدت، ارزش آنها به حدود ۲۵۰ میلیارد دلار رسید.
هرچند که بسیاری از سرمایهگذاران خرد ممکن است فریب این اعداد و داستانهای اینترنتی را بخورند، دادههای کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده آمریکا و بسیاری از قانونگذاران کشور دیگر نشان میدهد که احتمال تقلب و کلاهبرداری در عرضه اولیهها بسیار زیاد است.
کشورهای مختلف از روشهای متفاوتی برای حل این مشکل استفاده کردهاند. برخی تصمیم گرفتهاند که هرگونه استفاده از ارزهای دیجیتال را مسدود کنند و برخی آنها را به مؤسسات مالی خاصی محدود کردهاند.
برخی نیز در حال تدوین مقرراتی هستند که برای برخورد با ارزهای دیجیتال بهعنوان بخشی از صنعت خدمات مالی خود طراحی شدهاند.
این کشورها دستورالعملهایی را اجرا کردهاند که شفافیت و حمایت از مصرفکنندگان را افزایش و امکان پولشویی و سایر فعالیتهای غیرقانونی را کاهش میدهند.
رویکرد مذکور با عادیسازی ارزهای دیجیتال میتواند شرکتهای بیمه را هم ترغیب به فعالیت در صنعت ارزهای دیجیتال کند.
علاوه بر این، برخی از صاحبنظران به این نتیجه رسیدهاند که رشد آینده صنعت ارزهای دیجیتال بهشدت به بهبود و افزایش امنیت پلتفرمهایی بستگی دارد که به ذخیرهسازی گرم و سرد داراییهای دیجیتال میپردازند.
گفتنی است که هرچند نوآوریهای زیادی در صنعت بلاکچین ایجاد میشود، مسائل امنیتی مربوط به آنها به اندازه کافی پویا نیست.
کسبوکارها و سرمایهگذاران بهطور یکسان با ناپدید شدن داراییهای خود، باجافزارهای پیچیده، اخاذی و رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی مواجه شدهاند که تنها با یافتن کوچکترین ضعف و ناآگاهی میتوانند خسارتهای بزرگی ایجاد کنند.
همانند خطر حملات سایبری در صنایع مختلف، هکرها در صنعت ارزهای دیجیتال هم افراد، بخشهای خدماتی و پلتفرمهای ذخیرهسازی را طعمهای آسان میدانند.
هنگامی که شرکتهای ارزهای دیجیتال بهصورت متمرکز عمل میکنند، مانند اکثر شرکتهای سنتی، امنیت ارائهشده توسط فناوری بلاکچین را تا حدودی از دست میدهند.
فناوری بلاکچین میتواند امنیت زیادی فراهم کند، اما از آن جا که تمام شرکتها به غیرمتمرکزسازی کامل دست نیافتهاند، هکرهای باهوش راههایی را برای نفوذ به دیوار الگوریتمها و دادههای آنها پیدا میکنند.
با توجه به اینکه بانکهای مرکزی از ارزهای دیجیتال پشتیبانی نمیکنند، شرکتهای بیمه نگران ریسک سیستماتیک صنعت ارزهای دیجیتال، ریسکهای اعتباری، عدم تبدیل ارز، توانایی شرکتکنندگان برای خروج از بازار و موارد دیگر هستند.
علیالخصوص صرافیهای ارزهای دیجیتالی که درصورت درخواست مشتریان با استفاده از وجوه خود نیاز آنها را برطرف میکنند و بعد برای انجام خریدوفروش وارد بازار میشوند، با ریسک بیشتری مواجه میشوند.
دادههای موجود نشان میدهد که رشد پذیرش ارزهای دیجیتال و ارتباط بیشتر آنها با بخش مالی میتواند خطرات مالی سیستماتیک زیادی ایجاد کند.
برای مثال این اتفاق باعث میشود تا درآمدهای بانکی از سوی رقبای ارزهای دیجیتال ارزانتر، کمتر تنظیمشدهتر و آسیبپذیرتر آنها تهدید شود.
عدم نقدشوندگی ارزهای دیجیتال بهدلیل موانع نظارتی و فنی میتواند شرایط سختی را را ایجاد نماید.
نوسانات بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال نیز تا حدود زیادی کاربرد آنها را بهعنوان ابزاری برای پرداخت کاهش میدهد و به ریسک عدم نقدینگی کمک میکند.
علاوه بر این، مؤسسات شخص ثالثی که ممکن است در انجام تعهدات خود شکست بخورند یا نتوانند نقدینگی موردنیاز کاربران را در اختیار آنها قرار دهند، به این ریسک دامن میزنند.
علاوه بر خطراتی که در بالا ذکر شد، شرکتهایی که با ارزهای دیجیتال درگیر هستند، با ریسکهای غیرتجاری بیشتری هم مواجه میشوند.
با رشد چشمگیر ارزهای دیجیتال، شرکتها و مؤسسات مالی فعال در این بازار زیر ذرهبین قرار گرفتهاند و هر رویداد نظارتی منفی یا نامطلوبی میتواند باعث از دست رفتن اعتماد معاملهگران به ارز دیجیتال شود.
همان طور که صنعت ارزهای دیجیتال به رشد و بلوغ خود ادامه میدهد، نیاز به رفع ریسکهای ذکرشده برای کسبوکارهای فعال در این صنعت افزایش مییابد. اگر کشوری بخواهد از پتانسیل روبهرشد صنعت ارزهای دیجیتال استفاده کند،
باید شرایط موردنیاز شرکتهای کوچک و بزرگ را فراهم کند تا آنها هم بتوانند محصولات جدید را برای رفع نیازهای معاملهگران ایجاد نمایند.
صرافیها و پلتفرمهایی که از کارشناسان فناوری و متخصصان استفاده میکنند، ارزش بیشتری برای صنعت ارزهای دیجیتال و کل کشور به ارمغان خواهند آورد.