مستر، گو گو
رحیمی جهان آبادی: «یک وزیر که تغییر میکند از بس همشهریهایش را میآورد، لهجه وزارتخانه هم عوض میشود.»
راضیه حسینی
واقعاً جای تأسف دارد. نمایندگان مجلس باید هرچه سریعتر پیگیر این موضوع باشند. افشاگری لازم، که انجام شد، حالا مانده است حل و فصل قضیه، و اعلام نتیجهی کار. لطفاً همه نمایندگان بسیج شوید و برای رفع مشکل، اقدام کنید. اگر به چند گروه تقسیم شوید و هر گروه یک وزارتخانه را بر عهده بگیرد میتوانید در زودترین زمان ممکن مشکل را برطرف کنید.
پیشنهاد میکنیم گروهها برای هر وزارتخانه چندین استاد زبان استخدام کنند تا روی لهجههای افراد شاغل کار کنند. بهتر است روی لهجهی فارسی و انگلیسی همزمان کار شود. میتوانید نیمی از ساعات کاری را به زبان فارسی و نیمی دیگر را به خارجی اختصاص دهید. اگر ارباب جوعی در این بین آمد، بدون اینکه بگذارید کارمندان وزارتخانه کلمهای حرف بزنند، او را به بیرون هدایت کنید و برای حداقل سه، چهار ماه دیگر وقت بدهید، زمانی که مشکل لهجهی وزارتخانه کاملاً برطرف شده و ارباب رجوع وارد هر وزارتخانهای شود با لهجهای دورگه (ایرانی_انگلیسی) مواجه شود.
البته از آنجایی که کلیهی کارمندان با رفتن یک وزیر کوچ میکنند و افراد جدید میآیند، بهتر است اساتید آموزش زبان را به صورت دائمی استخدام کنید. هرچند ممکن است برخی از این کارمندان به همراه وزیر مربوطه از یک وزارتخانه به وزارتخانهی دیگر کوچ کنند و نیازی به آموزش مجدد نباشد، ولی جهت اطمینان، همیشه چند استاد داشته باشید که یک وقت لنگ نمانید.
درزمینه زبان خارجه نیاز نیست خیلی سختگیری شود. همین که فقط چند کلمه مثل «گو»، «بیکاز»، «مستر» و اینها را یاد بگیرند کافی است. اصلاً هم مهم نیست این کلمات را در کجا و چطور میگویند. مثلاً اگر جایی برای آمدن، از کلمهی «گو» استفاده کردند، اصلاً نگران نباشید. مهم این است که خارجی بلدند، فقط نحوهی استفادهی صحیح از کلمات را هنوز یاد نگرفتهاند.
همین که اصلاً مشخص نمیشود زیر مجموعهی کدام وزیرند کافی است. این که به کجا میروند و مملکت را به کجا میبرند کوچکترین اهمیتی ندارد. اینکه اصلاً هنوز نمیدانند مملکت را دارند میبرند یا میآورند هم به هیچ وجه مهم نیست. مهم این است که قطار، در حال حرکت است.