مشکل آدم از اول هم یک سیب بود
تعرفه واردات آیفون در صورت لغو ممنوعیت، 96 درصد تعیین شد.
راضیه حسینی
تبریک به جماعت آیفون دوست. بالاخره قرار است انتظارها به سر برسد و آیفون آزاد شود! تعرفۀ ۹۶ درصد هم که برای عاشقان آیفون چیزی نیست. میخواستند یکی بخرند، حالا تقریباً دو تا میخرند! حتی میتوانند مراسم «آنباکسینگ» (همان باز شود دیده شود خودمان) را در کنار مسئولان انجام بدهند. بالاخره ۹۶ درصد خودش یک آیفون است.
به نظرمان بهتر است برای هر آیفون روبان قرمز و قیچی در نظر گرفته شود. خریدار یک طرف و آیفون داخل سینی طرف دیگر قرار گیرد. وسط این دو ربانی قرمز، مسئولی خندان و یک قیچی خسته حضور داشته باشد. به محض اینکه فیلمبردار حرکت را اعلام کرد، مسئول ربان را ببرد و خریدار را به آیفون برساند! میشود برای ایجاد تعلیق و دراماتیک شدن صحنه، قیچی کمی من و من کند، یا چندباری خبر تغییر قانون لغو ممنوعیت اعلام شود. مثلاً بگویند «تعرفه به نود و نه ممیز نود ونه صدم درصد تغییر کرد.» یا «اصلاً پشیمان شدیم میرویم سر خانۀ اول.» بعد از اینکه خریدار میان تعلیقها، چندتایی سکته زد، بالاخره قیچی ببرد و عاشق و معشوق به هم برسند! آینههای آسانسورها محل ثبت عکسهای عاشقانۀ یهویی با سیب گاززده شوند وسلفیها جانی دوباره بگیرند.
مسئولان به عکسها نگاه کنند، نفسی از سر آسودگی بکشند و خوشحال شوند از اینکه موجبات شادی مردم را فراهم کردند. مردمی که همه چیزشان روبهراه بود، بنز و فراریشان در پارکینگ خاک میخورد و فقط منتظر آزادسازی آیفون بودند. آینههای قدی در خانههای لوکسشان خاک میخورد و در حسرت یک عکس با آیفون روز را به شب میرساند. شام و ناهارشان در رستورانهای لاکچری به راه بود، ولی هیچ عکسی از میز و غذا در فضای مجازی پخش نمیشد، چون آیفون نبود. یعنی بود، ولی کم بود. اصلاً به همین خاطر بعضی فکر میکردند مردم ندارند! درصورتیکه مشکلشان نداشتن آیفون بود، نه مایحتاج اولیۀ زندگی!
اما حالا دیگر به لطف مسئولان، بزرگترین مشکل مردم، با بهترین تعرفۀ واردات، قرار است حل شود. دیگر مهم نیست کالابرگ چند ماه تمدید شده و یارانهها کی واریز میشود.
مشکل آدم از اول هم یک سیب بود!