نقطه پایان بحران انرژی کجاست؟
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران: راه نجات، انقلاب در تعویض کولر و بخاریهای کشور است

سکینه مهرائی
رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، به چالش تکرارشونده کسری برق و گاز در فصول گرم و سرد پرداخت و راهکار برونرفت از این بحران ملی را در تعویض جدی تجهیزات قدیمی سرمایشی و گرمایشی، اصلاح مدلهای تصمیمگیری، و مشارکت فعال دولت و بخش خصوصی دانست.
او تاکید کرد کلید حل بحران انرژی در تعویض گسترده کولرها و بخاریهای کمبازده و سرمایهگذاری هدفمند دولت و بخش خصوصی نهفته است.
در ادامه، مشروح گفتوگوی عصر اقتصاد با آرش نجفی، رئیس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران را میخوانید. جایی که او با نگاهی دقیق به مهمترین چالشهای انرژی کشور و راهحلهای قابل اجرا، به پرسشهای خبرنگار ما پاسخ داده است.
هر ساله کشور در زمستان با کمبود گاز و در تابستان با بحران برق روبهروست. به نظر شما دلیل تکرار این ناترازی چیست و چرا برطرف نمیشود؟
ما هر ساله دو بحران جدی داریم؛ در زمستان کمبود گاز و در تابستان کمبود برق. این نشان میدهد ریشه اصلی بحران، تفاوت اقلیمی و عدم بهرهوری در سیستمهای سرمایشی و گرمایشی است. ما همچنان وابسته به کولرهای آبی و بخاریهای گازی قدیمی هستیم، درحالیکه دنیا بیشتر این تجهیزات را کنار گذاشته و سیستمهای جدیدتر و بهینهتر را جایگزین کرده است.
آیا تحولی در تجهیزات سرمایشی یا گرمایشی کشور اتفاق افتاده است؟
اخیراً اقداماتی برای بهینهسازی کولرهای آبی با موتورهای BLDC انجام شده که میتواند مصرف برق را تا نصف کاهش دهد. اما در کل، هنوز بخش عمده مصرفکنندگان، از کولرها و تجهیزات قدیمی استفاده میکنند.
کیفیت پایین بخاریهای گازی چه تاثیری بر مصرف گاز دارد؟
ما ۲۱ میلیون بخاری گازی با گرید F وG داریم که روزانه هرکدام ۷ تا ۸ مترمکعب گاز به خاطر راندمان پایین هدر میدهد. یعنی از ۱۲ تا ۱۵ مترمکعب مصرف روزانه، پنجاه درصد آن پرت میشود. اگر کولر های قدیمی با سیستمهای اینورتر و بخاری های مرسوم با بخاری های گرید A جایگزین شوند، مصرف برق و گاز تا پنجاه درصد کاهش مییابد.
دولت تاکنون برای حل این چالش ساختاری چه اقداماتی انجام داده است؟
متاسفانه دولت تا امروز اقدام قاطعی در حوزه بهبود سیستمهای برودتی و حرارتی نداشته و عمده تمرکزش را روی افزایش تولید گذاشته است. این موضوع باید ترکیبی باشد؛ یعنی هم توسعه تولید و هم ارتقای کیفیت و بهینه سازی مصرف انرژی. مثلا، حتی با واردات تجهیزات برای احداث ۷ هزار مگاوات نیروگاه خورشیدی جدید، فقط ۱۵۰۰ مگاوات برق پایدار تولید خواهد شد؛ در حالی که نیاز واقعی کشور ، کمبود ۵ تا ۶ هزار مگاوات برق است.
نجفی: سیاست تمرکز بر بهینهسازی کولر و بخاری میتواند مصرف برق و گاز را به طور چشمگیری کاهش داده و صنایع را از خاموشی و تعطیلی مصون کند
اگر بخاریهای گازی قدیمی جایگزین شوند، چه صرفهجویی حاصل خواهد شد؟
اگر کل بخاریهای قدیمی تعویض شوند، میتوان روزانه تا ۱۰۰ میلیون مترمکعب گاز در دوره فصل سرد صرفهجویی کرد. این میزان میتواند کل نیازهای پتروشیمی و بخش عمده صنعت فولاد و سیمان را تامین کند. شرکت ملی گاز اعلام کرده در دوره اوج مصرف ۳۰۰ میلیون مترمکعب کمبود داریم؛ پس این مقدار صرفهجویی اهمیت بالایی دارد.
بخش خصوصی چه ابتکاراتی برای بهینه سازی مصرف و افزایش بهرهوری داشته است؟
پیشنهاد شده اوراق صرفهجویی گاز به سرمایهگذاران واگذار شود تا انگیزه آنها برای تعویض این تجهیزات بیشتر شود و واحدهای تولیدی هم بدون نگرانی از قطع گاز به کار خود ادامه دهند. در کشور، بیش از ۲۵ میلیون کولر گازی، ۱۵ میلیون کولر آبی و ۲۰ میلیون بخاری گازی داریم. اگر تصمیمی تخصصی و متمرکز بگیریم و برنامه تغییر کولر و بخاری را اجرا کنیم، صرفهجویی ۱۰۰ میلیون مترمکعبی گاز و کاهش ۵ مگاواتی برق به دست میآید.
آیا بخش خصوصی پیگیر این تغییر ساختار جدی بوده است؟
بله. ما پیشنهاد تعویض ۱۰ میلیون بخاری را با همکاری سازمان گسترش و ۲ میلیون بخاری را با شرکت ملی گاز دادهایم، اما متاسفانه شرکت ملی گاز همراهی نکرده است. مشکل اصلی نیز نبود سازمان بهنیه سازی مصرف و مدیریت راهبردی انرژیاست که آیین نامه آن در دولت به جمع بندی نرسیده و علی رغم تصویب در برنامه هفتم توسعه، این سازمان تشکیل نشده است.
طرحهای بهینهسازی در تصمیمگیری و اجرا در سطح دولت با چه موانعی روبهروست؟
طرحهای متعددی ارائه شده که مورد استقبال مسئولان قرار گرفته اما در مرحله تصمیمسازی و اجرا دچار مشکل است و فرایند پیش نمیرود. اختلاف نظرهای داخلی و نبود اراده کافی در بدنه دولت باعث شده حتی با تأیید مجلس، سازمان بهینهسازی مصرف انرژی شکل نگیرد و موضوع بلاتکلیف بماند.
برخی معتقدند تشکیل وزارت انرژی میتواند به حل این مشکلات کمک کند. نظر شما چیست؟
ایجاد وزارتخانه راهکار نیست. تجربه دولت خاتمی نشان داد بدون ادغام و تفکیک وزارتخانهها هم میتوان موفق بود، اما با تغییرات ساختاری، مشکلات حل نمیشود. اصل ماجرا تربیت مدیر مبتکر و تصمیمگیری موثر است، نه توسعه ساختار اداری.
سیاست دولتِ خودکفایی صنایع در تامین انرژی را چطور ارزیابی میکنید؟
واگذاری وظیفه نیروگاهداری به صنایع یک خطای راهبردی است. زیرساختهای تولیدی باید حفظ شود تا در بحرانهای مشابه، جامعه دچار ناامنی نشود. صنایع نباید بار تولید انرژی را بر دوش بکشند، بلکه باید با اجماع، سهامدار و سرمایهگذار غیرمستقیم نیروگاههای تجدیدپذیر باشند و دولت نیز بهعنوان ذینفع اصلی پشتیبانی کند.
مدل مطلوب برای عبور از بحران و پایداری انرژی چیست؟
تمرکز تصمیمگیری روی تغییر کولرها و بخاریها، سرمایهگذاری مشترک دولت و بخش خصوصی، صدور اوراق صرفهجویی گاز و برق به بخش خصوصی و سهامداری صنایع در نیروگاههای بزرگ تجدیدپذیر بدون واگذاری اجرا به آنها، مهمترین راهکار است. باید از منابع اقتصادی جدید، FATF و تعامل بینالمللی هم بهره ببریم و شریک خارجی جذب کنیم تا سهم بینالمللی اقتصاد ایران تقویت شود.
اگر این مسیر دنبال نشود، چه پیامدی متوجه صنعت و معیشت کشور خواهد شد؟
اگر این تغییرات کلیدی را پیادهسازی نکنیم، قطعاً با افزایش خاموشیها، زیان بیشتر واحدهای تولیدی و رشد نارضایتی عمومی روبهرو خواهیم بود. دشمن در شرایط اخیر منتظر فرصت است و باید با قدرت تولید، فرصت هرگونه تعرض را از او سلب کنیم. لازمه این امر، تحول بنیادین در سیاستهای انرژی کشور و جذب حداکثری سرمایهگذاری داخلی و خارجی است.