امیرعباس امامی، رئیس هیئتمدیره فینوپیا
یک سبد سرمایهگذاری کامل، باید داراییهای مختلفی را در خود جای دهد. سرمایهگذاری در داراییهای مختلفی مثل بازار سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و ارزهای دیجیتال باعث میشود تا ریسک سرمایهگذار کاهش یابد.
به گزارش فینوپیا، از طرفی، در اکثر مواقع، سرمایهگذاران برای کسب سود بیشتر به سفتهبازی هم روی میآورند. این سفتهبازی در ابتدای قرن بیستم میتوانست گشتن به دنبال چاه نفت باشد و در دهه ۱۹۹۰ میلادی هم ممکن بود به سرمایهگذاری در سهام شرکتهای مبتنی فناوری اینترنت تغییر کند.
در هر حال، امروزه بسیاری باور دارند که سفتهبازان به ارزهای دیجیتال روی آوردهاند.
هنگام بررسی ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری، معاملهگران باید راحتی و ریسک آنها را بررسی کنند و به یک نقطه تعادل برسند. سرمایهگذاری در این طبقه از داراییها نوسانات شدیدی به همراه دارد و علاوه بر تأثیرات روحی و اضطراب شدید، ریسک آنها را هم افزایش میدهد.
هرچند که روند بازار سهام میتواند گیجکننده باشد، اما هرگز بهپای فراز و نشیب موجود در بازار ارزهای دیجیتال نمیرسد. در نتیجه، درک نقاط قوت و ضعف هر یک از این داراییها و نقشی که در سبدهای سرمایهگذاری ایفا میکنند، برای دستیابی به سود و اهداف سرمایهگذار، امری ضروری است.
ارزهای دیجیتال پدیدههای نهچندان قدیمی هستند که در اکثر مواقع موردتوجه رسانهها، سرمایهگذاران مختلف، مؤسسات مالی و دولتی قرار میگیرند. ظهور ارزهای دیجیتال بهعنوان یک دارایی مالی جدید، فرصت جدیدی برای بررسی چندجانبه و کشفنشده آنها ارائه میدهد.
نقش این داراییها در سالهای اخیر بهسرعت رشد کرده و توجه دانشمندان دانشگاهی، رسانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای مالی زیادی را به خود جلب کرده است.
اگرچه ارزهای دیجیتال را میتوان دارایی نسبتاً جدیدی در نظر گرفت، اما رشد آنها در ده سال گذشته بهشدت چشمگیر بوده است.
از طرفی، در چند ماه گذشته، تقریباً تمام بازارهای مالی روزهای سختی را پشت سر گذاشتند. افزایش تورم و مشکلات سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان بسیاری از سرمایهگذاران را با ضررهای هنگفتی مواجه کرده است.
بسیاری از متخصصان همچنان در حال بررسی تأثیر این عوامل بر ارزهای دیجیتال هستند، اما تقریباً همه آنها باور دارند که این تأثیر وجود دارد.
هنگام مقایسه ارزهای دیجیتال و بازار سهام، علاوه بر بررسی نوسانات آنها، میبایست به نکات دیگری هم توجه کرد. برای مثال، سهام نشاندهنده مالکیت بخشی از یک شرکت است.
مؤسسان شرکتها در بدو تأسیس شرکت مالکیت کامل آن را به دست میآوردند و پس از مدتی با رعایت شرایط و قوانین موجود، میتوانند سهام شرکت خود را به معاملهگران بفروشند. حتی بعد از عرضه اولیه عمومی هم شرکتها میتوانند تعداد سهام خود را افزایش دهند.
این انتشار سهام جدید ارزش سهام فعلی را کاهش میدهد، اما شرکت را قادر میسازد تا پول و سرمایه بیشتری جمعآوری کند.
از جمله دلایل رایجی که میتوان برای فروش سهام اضافی به آنها اشاره کرد، افزایش سرمایه برای توسعه، استخدام کارمندان بیشتر، افزایش ظرفیت تولید و ایجاد تسهیلات است.
صاحبان سهام نیز به انتخاب اعضای هیئتمدیره و سیاستهای شرکتی که در مجامع سالانه صاحبان سهام ارائه میشود، رأی میدهند.
آنها به طور کلی، کنترل کمی بر نحوه عملکرد روزانه یک شرکت خواهند داشت، اما اگر اکثر سرمایهگذاران بهاندازه کافی با هم متحد شوند، میتوانند روی جهتگیری شرکت تأثیر بگذارند.
از طرفی، ارزهای دیجیتال و به طور خاص بیتکوین، معمولاً بهعنوان یک دارایی معمولی و بسیار پرخطر عمل میکنند. این داراییها، در صورت رشد بازار سهام، معمولاً رشد میکنند و در صورت نزول آنها کاهش مییابند.
از طرفی، از آنجا که ارزهای دیجیتال داراییهای پرخطری محسوب میشوند، کاهش یا افزایش قیمت آنها شدیدتر از روند صعودی یا نزولی بازار سهام است.
دادههای موجود نشان میدهد که همبستگی بین قیمت بیتکوین و بازار سهام در سال ۲۰۲۲ به بالاترین حد خود رسیده است.
تغییرات شرایط کلان اقتصادی از جمله تغییرات تورم و نرخ بهره آمریکا بهشدت بر قیمت ارزهای دیجیتال تأثیرگذار بود.
با این حال، این داراییها با تمام وجود در تلاشاند تا خود را از این همبستگی نجات دهند و به موفقیتهای نسبی هم دست یافتهاند.
به طور کلی، اگرچه ضریب همبستگی بیتکوین و شاخص سهام «S&P500» در گذشته معمولاً حدود ۰.۱۵ بوده، در سال ۲۰۲۲ حتی از محدوده ۰.۵ هم فراتر رفته و پس از مدتی کاهش یافته است.
صاحبنظران هنوز درمورد اینکه آیا این همبستگی ادامه مییابد یا نه، به توافق نرسیدهاند. برخی مانند کوین اولری، تحلیلگر و مجری مشهور آمریکایی، انتظار دارند که در نهایت ارزهای دیجیتال به بخشی از بازار سهام تبدیل شوند و کاملاً در آن ادغام گردند.
برخی نیز مانند چانگ پنگ ژائو، مدیرعامل صرافی بایننس، باور دارند که این همبستگی بهخاطر عرضه محدود ارزهای دیجیتالی مثل بیتکوین در نهایت از بین میرود.
در هر حال، با توجه به ارزش بازاری اندک ارزهای دیجیتال در مقایسه با ارزش بیش از ۱۰۰ تریلیون دلاری بازار سهام، میتوان به این نتیجه رسید که ارزهای دیجیتال هنوز جای زیادی برای رشد دارند.
البته اگر بازار سهام مانند سالهای گذشته با نرخ تورم حرکت کند و همبستگی آن با بازار ارزهای دیجیتال حفظ شود، احتمالاً چالشهای قابلتوجهی برای ارزهای دیجیتال به وجود میآید.
از زمانی که بانک مرکزی آمریکا تصمیم گرفته است با تورم بالای این کشور مبارزه کند و نرخ بهره را افزایش دهد، بازار سهام و بازار ارزهای دیجیتال با روزهای سختی مواجه شدند.
در هر حال، در این برهه از تاریخ هیچکس نمیتواند دقیقاً پیشبینی کند که آینده ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود، چه زمانی ممکن است همبستگی آن با بازار سهام از بین برود، یا اینکه آیا کل اقتصاد جهانی به یکباره سقوط میکند یا نه.
جهان هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی در نقطه چالشبرانگیزی قرار دارد و تنها سیاستهای کاربردی و سریع میتواند آن را نجات دهد.