هنر نزد مسئولان است و بس

راضیه حسینی
تشکری هاشمی، عضو شورای شهر: «هنر ما فقط این است که تا روزهای خفقانآور هوای تهران فرامیرسد، اقدام به تعطیلی کنیم؛ این در واقع نوعی فرار از مسئولیتها است.»
این هم خودش کم هنری نیست. کجای دنیا را سراغ دارید که اندازهی ما تعطیلی داشته باشند و مسئولان بهراحتی و برای هر چیزی مملکت را تعطیل کنند؟ این قدرت تصمیمگیری، برای تعطیلی را، دستکم نگیرید. خارجیها برای هر روز کارنکردن، کلی اما و اگر میآورند، مینشینند حسابوکتاب میکنند تا ببینند چقدر ضرر میکنند، اما مسئولان ما باقدرت، و بدون هیچ ابهام و نگرانی از ضرری هرچه قدر دلشان میخواهد تعطیل میکنند. اگر این هنر نیست پس چیست؟
تازه این که چیزی نیست. مسئولان ما هنرمندتر از این حرفها هستند. گاهی روزهای خفقانآوری برای جنگلها و حیواناتش به وجود میآید که با تعطیلی هم برطرف نمیشود، اگر مسئولان کشورهای دیگر بودند از بس هول میکردند و میترسیدند، همان اول کار، کلی بودجه را برای اطفای حریق حیفومیل میکردند، ولی مسئولان ما با آرامش و درایت و صبر تا جایی که میتوانند معطل میکنند تا شاید طبیعت خودش دستبهکار شود و بیخودی پول هدر ندهند. این یعنی هنر واقعی مدیریت بحران!
مسئولان ما از هر انگشتشان یک هنر میچکد. از مدیریت خشکسالی و آلودگی، تا فرونشست و آتشسوزی جنگلها. تازه، پکیجی از هنرهای ویژهی صرفهجویی دارند که از همه جذابتر و کارآمدتر است. مثلاً هر وقت هر جا آب، برق یا گاز کم آمد، با این هنر همه چیز را مدیریت میکنند. درست است بعضی اسمش را میگذارند، قطعی، ولی در واقع هنر مدیریت درست منابع است!
متأسفانه ما مردمان بیهنری هستیم که هیچ بهرهای از هنرمندی مسئولان نبردهایم و در این زمینه استعدادی نداریم، ولی خوشحالیم که جزئی از اثر هنرمندانهی آنها بهحساب میآییم و میتوانیم برای آیندگان تعریف کنیم این اثر هنری چطور و چگونه به وجود آمد، البته بهشرط وجود!








