هنوز مشکلات همان است که خود به عنوان دانشجو یاد گرفتم
فرشاد پرویزیان
عضو انجمن اقتصاددانان ایران
رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران نوشت: دهه ۹۰، دهه از دست رفته اقتصاد ایران است.
در آخرین اظهار نظرها، رئیس اتاق ایران و روسیه حجم مراودات تجاری دو کشور را ۱.۸ میلیارد دلار اعلام کرد و گفت: از این میزان حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار صادرات و مابقی مربوط به واردات است.
طبق آمار معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، کل واردات روسیه در سال ۲۰۱۹ مبلغ ۲۴۲.۸ میلیارد دلار بوده است یعنی کل واردات روسیه از ایران به ۰.۲۵ درصد از کل واردات این کشور نمیرسد. این رقم بسیار ناچیز در حالی است که با اتحادیه اوراسیا توافقنامه تجارت ترجیحی داریم و البته نوع و نزدیکی روابط سیاسی دوکشور نیز کاملا مشخص است.
خبر جالب توجه دیگر به نقل از ایلنا در فضای مجازی منتشر شد که روسیه مانع صادرات گاز ایران به اروپا است. روسیه، اروپا را حیاطخلوت خود میداند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از ورود ایران به این قاره بهکار میبندد.
هنوز از یاد نبردهام زمانی که روابط تجاری آنکارا و مسکو ناشی از بروز تنش جدی سیاسی و نظامی بهشدت تلخ شد و تجار ما نتوانستند از فرصت پیش آمده استفاده مناسب ببرند یا اینکه تجار ما هنگام تحریم قطر از سوی همسایگان عرب، تجار ما چه میزان موفق به افزایش تجارت با این کشور شدند؟ در تصاویر دریافتی از تاتارستان روسیه نیز متوجه صادرات فلهای و بدون بستهبندی مناسب و رفتار تجار عزیزمان میشویم. تجاری که از زبان رایزنان تجاری کشورمان، میشنویم در خارج از کشور مثلا در بازار عمان یا حتی افغانستان، به جای تلاش برای توسعه صادرات، بعضا رقابتهای کودکانه و جنگ قیمت دارند.
در همین ایام، در فضای رسانهای از سبقت گرفتن آنکارا و دوبی از ایران در بازار سوریه، نوشته و تاکید شد با آغاز روند بازسازی سوریه و نیاز به تامین کالا، انتظار میرفت کشورمان جایگاه مناسبتری در عرصه اقتصادی این کشور داشته باشد ولی این موضوع تحقق نیافته و حجم تجاری تهران با دمشق کاهش یافته است. ترکیه، چین و امارات بیشترین مبادلات تجاری با سوریه را دارند و ایران حتی بین ۱۰ کشور اول صادر کننده به سوریه قرار ندارد. اخیرا دکتر دینی ترکمانی در نوشتاری هشدار داده است که: آیا در چشمانداز، عراق را میتوان آذربایجانی دیگر دید؟ با توجه به آنچه ذکر شد بعید نیست ترکیه با سرعت بیشتری در این کشور نفوذ کند و با تامین بهتر نیازهای رفاهی مردم آن، عراق را نیز با خود همراه کند.
از جمهوری آذربایجان سخن گفته شد و به یاد دارم کلاس درس بازاریابی بینالملل و مدیریت صادرات و واردات دکتر منصور صمدی، استاد سالهای دور دانشکده اقتصاد شهیدچمران اهواز، را در سال ۱۳۶۸ که میگفت: فروپاشی اتحادجماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای میانه، بویژه کشورهای مسلمان و هممرز، فرصتی طلایی برای توسعه تجاری و صادرات غیرنفتی ایران است. دکتر صمدی همان با لبخندی تلخ که هنوز به یاد دارم تاکید کرد: البته اگر قدر این فرصت را بدانیم.
در خبری دیگر که بوی تلخ و ترش نفت با با بوی خوش عطر آمیخته بود، خواندم: شرکت لویی ویتون فرانسه فقط از راه فروش عطر و ادکلن و کیف و کفش به سلبریتیها و ثروتمندان جهان ۵۹ میلیارد دلار در آمد داشته و ایران ۲۰ میلیارد درآمد نفتی نداشته است.
در حال مطالعه تلخ این خبرها بودم که نوشته شد: بنگلادش مظهر فقر و عقبماندگی، با ۸ درصد رشد سالانه، در صدر اقتصادهای با رشد سریع جهان است. رشد اقتصادی این کشور در فاصله سال ۲۰۱۰ تاکنون، ۸ میلیون نفر را از فقر نجات داده و درآمد سرانه اش ظرف ۱۰ سال سه برابر شده است.
تلختر این است که بشنویم تاجر افغان، زعفران اصالتا ایرانی را در بازار کلکته و بمبئی، ۳۰ درصد ارزانتر از تاجر ایرانی میفروشد. البته تاجر ایرانی که حتی قرارداد صادرات پیاز، این سادهترین محصول را به هندوستان، از دست داد و خلف وعده کرد؛ همان پیاز که روی دست کشاورز ایرانی ماند. از بیان مشکلات ضعف زبان و بی توجهی به متن اسناد تجاری که اخیرا تاجر هندی در برنامه زنده تلویزیونی از تجار ایرانی بیان کرد، نیز می گذرم.
تلخترین قسمت این روایت این است که امروز در کلاس درس هنگام تحلیل مشکلات توسعه تجاری کشور باید همچنان، نکات تدریسشده دکتر صمدی در بیش از ۳۰ سال پیش را بازگو کنم. هنوز مشکلات همان است که خود به عنوان دانشجو یاد گرفتم.
حال از رئیس مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران میپرسم: متخصص فرصتسوزی هستیم یا دیپلماسی تجاری موثر نداریم یا همکارانتان هنوز نیازمند آموزش واقعی هستند و فکر میکنند روی بار، باید بهتر از زیر بار چیده شود و شاید: همه موارد صحیح است؟