هوش مصنوعی و تأثیر آن بر بازارهای مالی و ثبات مالی
مهنوش صالحی؛ کارشناس ارزیابی اقتصادی
پیشرفتهای هوش مصنوعی (AI) با سرعت زیادی در حال گسترش است. در سالهای آینده، این فناوریهای جدید که به رایانهها و ماشینها امکان شبیهسازی یادگیری، درک و حل مسئله انسانی را میدهند، بیشتر با زندگی روزمره ما در هم تنیده خواهند شد.
مطمئناً بخش مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در آنجا، این فناوریها، به ویژه پیشرفتهای جدید و چشمگیر در هوش مصنوعی مولد، آمادهاند تا بر بازارهای مالی تأثیر بگذارند. امروز، من در مورد برخی از این تحولات اخیر و بالقوه گسترده و همچنین تأثیر بالقوه آنها بر ثبات مالی صحبت خواهم کرد.
هوش مصنوعی، همانطور که باید به طور گسترده درک شود، سالهاست که بر بازارهای مالی تأثیر میگذارد. این بخشی از اقتصاد است که دهههاست از دادهها و روشهای تحلیلی پیچیده برای بهبود بهرهوری و افزایش بازدهی سرمایهگذاران استفاده میکند و از بسیاری جهات، هوش مصنوعی مولد، تنها آخرین ایستگاه این سفر است.
میتوان تأثیر هوش مصنوعی بر بازارهای مالی را در ۳ حوزه مشاهده کرد.
اول، بهرهوری: در بخش مالی، مانند بسیاری از صنایع دیگر، هوش مصنوعی، و به ویژه هوش مصنوعی مولد، برای افزایش بهرهوری با سرعت بخشیدن و خودکارسازی بسیاری از وظایف فعلی استفاده میشود.
از مشاهدات و تعاملات ما، میبینیم که امور مالی صنعتی است که به ویژه آماده بهرهبرداری از این پیشرفتها است، زیرا پردازش کارآمد دادهها از قبل در بیشتر فعالیتهای مالی مرکزی است. بنابراین، از عملیات پشتدستی گرفته تا رابطهای رو به مشتری و از تحقیق تا ساخت مدلهای تحلیلی، انتظار داریم این روند به سرعت پیشرفت کند.
دوم، بهبودهای تکاملی: هوش مصنوعی، به شکل یادگیری ماشینی و شبکههای عصبی، حداقل ده سال است که توسط شرکتهای سرمایهگذاری پیشرو استفاده میشود و به درک ما، اکنون نقش مهمی در معاملات خودکار و پر سرعت دارد که بر بسیاری از بازارهای با نقدینگی بالا و عمیق در جهان تسلط دارد.
تازگی این است که مدلهای بزرگ زبانی که ستون فقرات چشمگیرترین سیستمهای هوش مصنوعی مولد را تشکیل میدهند، اکنون به سرمایهگذاران امکان میدهند تا حجم بسیار زیادی از دادههای بدون ساختار، اغلب مبتنی بر متن، را پردازش کنند تا ابزارهای تحلیلی قدرتمند خود را تقویت کنند.
این پیامدهایی در حوزههایی دارد که میتوانند از استخرهای عمیقتر اطلاعات بهرهمند شوند، از جمله تقویت قدرت پیشبینیهای گسترده و گسترده، بلکه همچنین برای توانایی سرمایهگذاران کمی برای تجزیهو تحلیل سریع اسناد پیچیده مانند قراردادهای اوراق قرضه یا انتشارات درآمد شرکتها، در نتیجه بهبود کشف قیمت در سراسر کلاسهای دارایی.
علاوه بر این، از طریق افزایش بهرهوری ناشی از استفاده از کدگذاری، جمعآوری داده و تجزیهو تحلیل سرمایهگذاری با کمک هوش مصنوعی، احتمالاً هوش مصنوعی مولد موانع ورود سرمایهگذاران کمی به کلاسهای دارایی با نقدینگی کمتر، مانند بازارهای نوظهور و بدهیهای شرکتها را کاهش خواهد داد.
این باید منجر به بهبود نقدینگی بازار در این کلاسهای دارایی شود، اما همچنین میتواند برخی چالشهای ثبات مالی را ایجاد کند که به زودی به آنها خواهم پرداخت.
سوم، تحول انقلابی: در حالی که تغییرات تکاملی در حال انجام است، جهش بسیار بزرگتر از ورودیهای مدل تولید شده توسط هوش مصنوعی به عوامل مالی بسیار پیچیده و خودکار مبتنی بر هوش مصنوعی هنوز دور به نظر میرسد.
بسیاری از ناظران بازار و دانشگاهیان در حال پیشبینی سناریوها و تولید مقالاتی در مورد هوش مصنوعیهای خودکاری هستند که بدون نظارت انسانی معاملات را تولید و اجرا میکنند، اما شرکتکنندگان بازار هنوز با این ایده راحت نیستند.
در حال حاضر، شرکتکنندگان بازار به دنبال استراتژیهای تولید شده توسط هوش مصنوعی نیستند که به تجزیهو تحلیلهای «جعبه سیاه» متکی باشند که منجر به الگوهای معاملاتی غیرقابل توضیح میشوند. علاوه بر این، اکثر شرکتکنندگان نظارت انسانی را به عنوان بخشی ضروری از هر استراتژی مبتنی بر هوش مصنوعی به دلایل نظارتی، مدیریت ریسک، مسئولیت و اخلاقی میدانند. با این حال، این حوزه بسیار سریع در حال تکامل است و ما باید چشم باز نگه داریم.
با توجه به همه این تغییرات، پیامدهای آن برای ثبات مالی چیست؟
ابتدا باید بپذیریم که هوش مصنوعی میتواند از نظر ثبات خبر خوبی باشد. برای موسسات مالی، هوش مصنوعی میتواند فرصتها و مزایای جدیدی مانند افزایش بهرهوری، کاهش هزینه، بهبود انطباق نظارتی یا RegTech و پیشنهادات متناسبتر به مشتریان را به ارمغان آورد.
در بازارهای مالی، فناوری کار خارقالعادهای در بهبود کشف قیمت، عمیقتر کردن بازارها و اغلب کاهش نوسانات در مواقع استرس انجام داده است. و هوش مصنوعی نیز احتمالاً این روندها را ادامه خواهد داد.
با این حال، ما همچنین شاهد برخی تأثیرات منفی محدود معاملات کمی در برخی از اختلالات ناگهانی بازار بودهایم و نگرانیهایی وجود دارد که این خطرات با استفاده از هوش مصنوعی افزایش یابد.
ما همچنین باید دائماً مراقب این باشیم که چگونه هوش مصنوعی میتواند کانالهای سنتی ثبات مالی مانند پیوستگی، نقدینگی و اهرم را تشدید کند. خوشبختانه، تنظیمکنندهها از این مسائل کاملاً آگاه هستند و پس از بحران مالی جهانی، ابزارهای لازم را در جای خود قرار دادهاند و مقررات مناسب را برای مقابله با این سوالات وضع کردهاند. از این رو، انعطافپذیری سیستم مالی به طور چشمگیری افزایش یافته است.
آیا چارچوبها و ابزارهای نظارتی موجود کافی هستند؟
سطح آمادگی هوش مصنوعی در کشورهای مختلف و همچنین چارچوبهای موجود برای رسیدگی به این مسائل بسیار متفاوت است. برای سیاستگذاران مهم است که درجه آمادگی را اندازهگیری کنند تا بتوانند حوزههای بهبود را شناسایی کنند و نیاز به ابزارهای جدید را ارزیابی کنند.
با این حال، من چند حوزه حیاتی را که باید از آنها آگاه باشیم، برجسته میکنم:
از دیدگاه ساختاری، بازارها همچنان سریعتر حرکت میکنند و ما باید اطمینان حاصل کنیم که آنها آماده هستند تا با سرعتهای حتی بیشتری که ممکن است با هوش مصنوعی همراه باشد، کنار بیایند.
فروش ۵ آگوست در بازارهای سهام ژاپن و ایالات متحده در اینجا یک مثال بسیار آموزنده است. در حالی که مشخص نیست تا چه حد مدلهای پیچیده هوش مصنوعی در اینجا نقش داشتهاند، آشفتگی ظاهراً توسط صندوقهای تهاجمی پیچیده تقویت شده بود که همگی به طور همزمان و در یک جهت عمل میکردند، زمانی که الگوریتمها روندهای نزولی واضح و افزایش نوسان را مشاهده کردند. بنابراین، میتوان یک قسمت حتی چشمگیرتر را تصور کرد که در آن مدلهای هوش مصنوعی به طور گستردهتری استفاده میشوند.
با افزایش توانایی بازارها برای حرکت سریع و واکنش به اطلاعات جدید توسط هوش مصنوعی، سرعت و اندازه حرکتهای قیمت ممکن است از آنچه قبلاً تصور میشد فراتر رود. وامدهندگان ممکن است نیاز داشته باشند تا میزان اهرمی را که مایل به ارائه آن هستند، ارزیابی کنند. به طور کلی، ما باید در مورد مسائلی مانند الزامات حاشیه، قطعکنندههای مدار و انعطافپذیری طرفهای مرکزی در پرتو دنیایی که احتمالاً به سرعت در حال تغییر است، فکر کنیم.
از دیدگاه نظارت، ظهور هوش مصنوعی به این معنی است که تنظیمکنندهها به ابزارهایی برای ردیابی تحولات در این بازارهای در حال تغییر و بسیار مهمتر، نهادهایی که در آنها فعالیت میکنند، نیاز خواهند داشت.
هوش مصنوعی میتواند به معنای افزایش مداوم اهمیت غیربانکها، به ویژه دلالان، شرکتهای تجاری، صندوقهای تهاجمی و نهادهای مرتبط باشد که به خوبی برای بهرهبرداری از این واقعیت جدید بدون بار نظارت مزاحم آماده هستند. ما میتوانیم با یک واقعیت جدید از آنها که نقش مهمی در بازارها بازی میکنند بدون درک الزامی از اینکه آنها چه کسانی هستند، چگونه تامین مالی میشوند و چه کاری انجام میدهند، مواجه شویم.
ضمناً اگر سقوط بازار سهام ایالات متحده در ماه مه ۲۰۱۰ و افزایش بازار خزانهداری ایالات متحده در اکتبر ۲۰۱۴ را در نظر بگیریم. پس از این رویدادها، قطعکنندههای مدار جدیدی برای حفظ عملکرد بازار معرفی شد و ما درک بسیار بهتری از نحوه عملکرد این بازار به لطف گزارشدهی و افشای اطلاعات جدید داریم.
علاوه بر این، ارائه خدمات حیاتی هوش مصنوعی در حال حاضر در تعداد کمی از طرفهای ثالث متمرکز است و تنظیمکنندهها باید به وابستگیهای متقابل ایجاد شده توسط این موضوع و اینکه این ممکن است به چه معنا برای عملکرد بازار در صورت وقوع یک اختلال قابل توجه باشد، توجه ویژه داشته باشند.
در نهایت، همه ما از خطر حملات سایبری و دستکاری بازار آگاه هستیم. موارد برجسته پر سر و صدای زیادی در اخبار در مورد “deep fakes” وجود داشته است، اما این ممکن است فقط نوک کوه یخ باشد. بسیار مهم است که تنظیمکنندهها بتوانند با آتش مبارزه کنند و در فناوری نظارتی (به اصطلاح sup-tech ) سرمایهگذاری کنند که میتواند از هوش مصنوعی برای پردازش اطلاعات و شناسایی تقلب و سایر مشکلات بالقوه استفاده کند.
این تکنولوژی در حال حاضر در زمینههای مهم پولشویی و مبارزه با تروریسم به طور مؤثری استفاده میشود، اما با پیچیدهتر شدن مجرمان، افراد خوب نیز باید این کار را انجام دهند.
اجازه دهید با اشاره به فعالیتهای صندوق بینالمللی پول در این زمینه پایان دهم. این صندوق نقش محوری در شکلدهی سیاستهای بخش مالی جهانی ایفا میکند و با سازمانهای بینالمللی و نهادهای استانداردگذار در هنگام ظهور خطرات بالقوه جدید همکاری نزدیک دارد.
علاوه بر این، ما به طور مداوم تحولات را رصد میکنیم و یکی از فصلهای گزارش پیش روی ثبات مالی جهانی، بررسی میکند که چگونه هوش مصنوعی احتمالاً بازارهای سرمایه را متحول خواهد کرد و همچنین به طور گستردهتر بر ثبات مالی تأثیر خواهد گذاشت.
صندوق همچنین به طور فعال به کشورهای عضو خود کمک میکند تا ظرفیتهای خود را برای مدیریت ثبات مالی بسازند و تقویت کنند.
چنین رویکرد همکاری برای مقابله مؤثر با تمام چالشها و فرصتهایی که هوش مصنوعی در سالهای آینده به همراه خواهد آورد، ضروری خواهد بود.