وحید حاج سعیدی
کشور ایران نیز به دلیل واقع شدن در نواحی خشک و نیمه خشک کره زمین، همانند بسیاری از کشورهای جهان با مسئله کمبود آب مواجه است و این موضوع در سال های اخیر رنگ و لعاب بیشتری پیدا کرده است و چاره اندیشی جدی و غیر کلیشه ای مسئولان و متولیان حوزه آب را می طلبد.

جالب اینکه با وجود همجواری برخی استان نظیر استان های شمالی با دریا و کوه های سر به فلک کشیده البرز و برخورداری از رودخانه ها، چشمه سار ها، اراضی سر سبز، مراتع و جنگل های انبوه، چند سالی است که زنگ خطر جدی کم آبی در این استان ها هم به صدا درآمده است و روند تبدیل مسئله به مشکل و در ادامه تبدیل مشکل به بحران و تبعات دامنگیر آن، که در دانشگاه ها و دوره های مدیریتی تدریس می شوند، به اعلی درجه قابل مشاهده و رصد است.
فلذا اگر متولیان حوزه آب و عزیزان کارگروه رفع تنش آبی منتظر رخداد جدیدی بعد از بحران هستند، باید خاطر نشان کرد تاکنون اساتید علوم اقتصادی و مدیریتی، مرحله یا فاز دیگری را بعد از فاز بحران ثبت نکرده اند و دوستان به همین پارادایم یا الگوی طراحی شده فعلی، بسنده کنند!
دستکاری در طبیعت و قلع و قمع بی رویه درختان و به تبع آن برهم خوردن اکوسیستم منطقه، حفر چاه های غیر مجاز، عدم رعایت الگوی مصرف آب در صنایع، برداشت بی رویه از سفرههای زیرزمینی، عدم رعایت الگوی کشت و معرفی محصولات جایگزین، عدم برنامه ریزی در جهت ذخیره آبهای سطحی، هدر رفت آب به واسطه شبکه فرسوده آبرسانی و انتقال سنتی آب در مزارع و باغات، احداث آب بندان های غیر اصولی و غیر مجاز، غفلت از سرمایهگذاری در بخش تامین آب شرب از منابع سطحی و پایدار ( همانند احداث سد و آب بندان های مجاز و منطقی) و سایر تخلفات ریز و درشت، سوء مدیریت ها و بی برنامگی های نهادهای مرتبط با حوزه آب در سال های اخیر باعث شده تا در استان هایی که در جوار کوه و دریا قرار دارد و بالطبع رودخانه ها و چشمه سارهای طبیعی آن به مراتب بیشتر از بسیاری از استان های کشور است، موضوع کم آبی در بخش کشاورزی، صنعت و آب شرب خانگی به یک بحران جدی تبدیل شود. در حقیقت استان هایی که روزگاری به واسطه دارا بودن اراضی سرسبز، جنگل ها، مراتع و روستاهای آباد آن روزگار زبانزد بود، امروزه در معرض کم آبی شدید، خشکسالی و حتی هجوم ریزگردها قرار گرفته اند!
هر چند تداوم خشکسالیهای شدید و کاهش بارشها در روند صعودی تنش کم آبی در این استان ها موثر بوده ولی باید اذعان داشت فرصت سوزی ها و عدم توجه به تامین منابع جهت توسعه زیرساخت ها در تامین، نگهداری و بهره برداری از منابع آبی نیز از جمله دلایل اصلی بروز بحران بی آبی محسوب می شوند.
اما چاره کار کجاست؟ بپذیریم مدیریت منابع آبی با تصفیه آب و استفاده از آب شیرین کن ها، آموزش و بهره برداری علمی و منطقی از منابع آب زیرزمینی و روزمینی، اصلاح و مدیریت شبکه آبرسانی، اصلاح سیستم توزیع آب و جداسازی آب شرب و غیر قابل شرب، آموزش و اصلاح الگوی مصرف، تکنولوژی جدید ذخیره سازی آب، بازچرخانی و تصفیه پسابهای خانگی و صنعتی، سیستمهای نوین آبیاری در مزارع و باغات، نمک زدایی از آب دریا، بهبود حوزه آبریز با عملیات آبخیزداری، جلوگیری از حفر بی رویه چاه آب، مقابله با تغییرات آب و هوایی با کاهش دخالت بشر در اکوسیستم مناطق و در نهایت تغییر در سبک زندگی و الگوی مصرف آب تنها برخی از راهکار هایی هستند در دنیا به عنوان راهبردهای اساسی مقابله با بحران کم آبی در حال اجرا هستند.
این طرح ها حتی در کشورهای کمتر توسعه یافته با جدیت دنبال می شوند و در کشوری مثل پاکستان که دولت ها همواره با مشکل سیل دست به گریبان بودند، امروز در بخش آبخیزداری و مهار آب های سطحی به پیشرفت های قابل اعتنایی دست یافته اند.
آنچه عیان است داستان کم آبی در کشور نمونه عینی و واقعی بروز یک بحران جدی است که اگر روند مقابله با آن در حد برگزاری جلسه و نشست و کارگروه و ساخت پویانمایی صرفه جویی آب و … باقی بماند و یک رویکرد جدی و غیر کلیشه ای برای حل آن اتخاذ نشود، بی تردید در آینده ای نه چندان دور، تبعات این دست مدیریت غیرمیدانی، دامنگیر همه کشاورزان، صنعتگران و شهروندان خواهد شد و یقیناً صدای پای آب به گوش هیچ کس نخواهد رسید. به هوش …





