کد خبر: 150604219711
تولید و بازرگانیروزنامهصنعت و معدن

ورشکستگی صنایع کوچک؛ ماشه فروپاشی‌های لایه‌ای در ساختار اجتماعی ایران

دکتر ملیکا ملک آرا؛ پژوهشگر و استراتژیست تجاری و ریسک سازمانی

در ادبیات توسعه، صنایع کوچک و متوسط (SMEs) صرفاً بازیگران اقتصادی نیستند؛ آنها «گره‌های پیونددهنده اقتصاد و جامعه» محسوب می‌شوند.

نقش این صنایع، فراتر از تولید کالا است و در شکل‌دهی به نظم اجتماعی، حفظ سرمایه اجتماعی، و بازتولید هویت محلی نقش به‌سزایی دارند.

 هنگامی که این گره‌ها  با بحران های پیاپی ،یکی‌یکی پاره می‌شوند، اثر آن به‌صورت یک شوک زنجیره‌ای در همه لایه‌های حیات اجتماعی ظاهر می‌شود.

ورشکستگی صنایع کوچک در ایران، به‌ویژه در مناطق تک‌محصولی یا وابسته به یک صنعت خاص، تنها معادل با از دست دادن اشتغال نیست؛ بلکه به معنای فروپاشی پایه های هویت محلی است.

مناطق صنعتی کوچک در ایران، با از دست رفتن صنایع محلی، دچار «مهاجرت اجباری » می‌شوند؛ موجی که نیروی کار ماهر را به کلان‌شهرها یا خارج از کشور می‌برد و جای آن را بخش غیررسمی، بی‌ثبات و کم‌بازده می‌گیرد. این روند، همزمان یک «شکاف مهارتی» و یک «گسست جمعیتی» ایجاد می‌کند که بازسازی آن حتی در سناریوهای خوش‌بینانه بیش از یک دهه طول می‌کشد.

تعطیلی صنایع کوچک، بی‌اعتمادی عمیق نسبت به نهادهای اقتصادی و سیاسی ایجاد می‌کند. مردم شهرهای صنعتی وقتی می‌بینند که نه سیاست‌گذاری صنعتی پایدار است و نه زیرساخت‌های انرژی پاسخ‌گو، حس رهاشدگی و طرد اجتماعی را تجربه می‌کنند و همزمانی ورشکستگی صنایع کوچک با بحران انرژی، تورم مزمن، و تحریم‌های خارجی، یک وضعیت «قفل‌شدگی توسعه» ایجاد می‌کند.

در این شرایط، حتی اگر سرمایه‌گذاری جدید انجام شود، نبود نیروی ماهر، کاهش اعتماد عمومی، و تضعیف شبکه‌های تأمین محلی، بازگشت به سطح قبلی تولید را تقریباً ناممکن می‌سازد.

تحلیل‌های تطبیقی از سایر کشورها نشان می‌دهد که چنین بحران‌هایی می‌تواند در بازه کوتاه‌مدت منجر به افزایش جرائم خرد، اعتراضات صنفی پراکنده، و تشدید تنش‌های خانوادگی شود. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و نشانه‌های اولیه این روند، در مناطق صنعتی نیمه‌تعطیل کشور مشاهده می‌شود.

 در پایان ،ورشکستگی صنایع کوچک در ایران بیش از یک مسئله صرفاً اقتصادی است؛ این پدیده، ماشه‌ای برای فروپاشی‌های لایه‌ای در ساختارهای اجتماعی، هویتی و امنیتی کشور به شمار می‌آید.

با از دست رفتن این صنایع، نه تنها اشتغال و معیشت مردم به خطر می‌افتد، بلکه سرمایه انسانی و اجتماعی نیز تخلیه می‌شود و اعتماد عمومی به نهادهای رسمی و سیاست‌گذاری‌ها به شدت کاهش می‌یابد. این روند، در کنار بحران‌های همزمان اقتصادی و سیاسی، توسعه را قفل کرده و بازگشت به وضعیت پیشین را دشوار می‌سازد.

بدون اتخاذ راهکارهای جامع و پایدار برای حمایت از صنایع کوچک و احیای مناطق صنعتی، خطر تشدید بحران‌های اجتماعی  در ایران جدی است. توجه به این موضوع نه تنها نیازمند اصلاحات اقتصادی، بلکه بازسازی سرمایه اجتماعی و ارتقاء اعتماد عمومی است تا بتوان چرخه فروپاشی لایه‌ای را متوقف کرد و مسیر توسعه پایدار را هموار ساخت.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا