
آیدا برخورداری
شکاف تولید و مصرف انرژی سال به سال بیشتر میشود. کسری گاز در کشور به ۳۵۰ میلیون مترمکعب رسیده و کسری برق هم از مرز ۲۰ هزار مگاوات عبور کرده است.
به گزارش عصراقتصاد، در نبود انرژی واحدهای صنعتی تقریبا یک سوم فرصت زمانی خود را برای تولید از دست داده و فعالان اقتصادی نسبت به تورم ناشی از کاهش تولید و البته افزایش نرخ بیکاری هشدار می دهند.
در این بین درست در شرایطی که دولت مسعود پزشکیان از وفاق میگوید، دو وزارتخانه کلیدی در حوزه انرژی به جان یکدیگر افتادهاند و سعی دارند ناترازی ها و خاموشی هایی این روزها را گردن دیگری بیندازند. اما به نظر می رسد که مشکلات امروز اقتصاد ریشه در سال های دور دارد.
واقعیت این است که میراث سیاستهای ناکارآمد حوزه انرژی به دولت چهاردهم رسیده و به نظر می رسد که آمدن ترامپ شرایط برای حل این بحران سخت تر از گذشته شده است.
از یک سو تحقق درآمدهای نفت با اما و اگر مواجه شده و از سوی جذب سرمایه گذار خارجی سخت تر شده است. در این میان بخش خصوصی هم انگیزه لازم برای سرمایه گذاری را ندارد.
فرشید شکرخدایی رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق ایران ریشه اصلی مشکلات امروز را در حکمرانی بد انرژی می داند، می گوید حکمرانی بد انرژی پالس های اشتباهی را به سرمایه گذاران طی سال گذشته داده و همین مساله باعث شده که الگوی تولید در کشور ما تابعی از انرژی ارزان باشد.
در این الگو نه خبری از استفاده از تجهیزات با مصرف پایین است و نه تجهیزات با راندمان؛ در این الگو حتی خبری هم از تولید محصولات با ارزش افزوده بالای اقتصاد هم نیست.
شدت مصرف انرژی در ایران ۱.۸ برابر میانگین جهانی است و قیمتگذاری اشتباه، انگیزهای برای صرفهجویی باقی نگذاشته است
این فعال بخش خصوصی که شرایط سرمایه گذاری در کشور را به شدت نگران کننده می داند، گریزی هم به سیاست های ضد تولید دولت ها در طی سال های گذشته زد و ادامه داد: برای حل ناترازیها به ۴۰ تا ۶۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم که دولت نمیتواند در این حوزه کاری کند. پس تنها راه، ورود بخش خصوصی است؛ اما بخش خصوصی نگران است به محض اینکه مشکل ناترازی حل شد، مجدد انحصارگریها و تنظیمگریهای دولت از سرگرفته شود. بنابراین همچنان رغبتی برای ورود به این حوزه وجود ندارد.
به گفته او، حکمرانی بد انرژی همواره پالس های اشتباهی را به سرمایه گذاران داده و الگوی تولید در کشور ما تابعی از انرژی ارزان بوده است. از آنجایی که قیمت انرژی در کشور ما ارزان بوده سرمایه گذاران تمایلی به استفاده از تجهیزات به روز با بهره وری پایین نداشتند.
جدای از این نگران هستیم که عمده سرمایه گذاری ها در صنایع با ارزش افزوده پایین محدوده شده است. مصداق این ادعا حجم بالای تولید محصولاتی همچون متانول یا اوره در صنعت پتروشیمی است.
قیمت همه کالاها ۱۰ برابر شد، انرژی همچنان ارزان
«تحریم ها، سیاست گذاری اشتباه، اقتصاد دولتی ، قیمت گذاری دستوری» مهم ترین عوامل ناترازی انرژی است که کارشناسان اقتصادی بدان اشاره می کنند.
هاشم اورعی کارشناس انرژی که معتقد است در شرایط فعلی چاره ای جز اصلاح قیمت ها نداریم، او به عصر اقتصاد گفت: در ایران امنیت انرژی و اساسا سند انرژی وجود ندارد. همین مساله باعث شده که هر یک از دستگاه ها بدون داشتن نگاه ملی تنها امور خود را پیگیری کنند و هنگام بروز مشکل این گونه یکدیگر را مقصر جلوه دهند.
او با اشاره به شدت بالای رشد مصرف در ایران، گفت: در فاصله سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ حدود هفت هزار مگاوات افزایش تقاضا در برق را شاهد بودهایم درحالیکه کل افزایش ظرفیت منصوب ۲۳۵ مگاوات بوده است و این یعنی ما فقط برای یکسوم از افزایش تقاضا ظرفیت ایجاد کردهایم.
یارانه انرژی بار سنگینی بر دوش اقتصاد گذاشته و بودجه دولت را برای تأمین اولویتهای دیگر خالی کرده است
او با بیان اینکه قیمت حامل های انرژی در ایران واقعی نبوده و در چند سال گذشته به اشتباه سرکوب شده است، اظهار داشت: در چند سال اخیر قیمت نان، شیر، ماست، تخم مرغ و پنیر ۱۰ برابر شده، نرخ دلار بیش از ۱۰ برابر و قیمت خودرو و مسکن ۲۰ برابر شده است. از آن طرف دستمزدها تنها سه برابر شدهاند اما نرخ حاملهای انرژی هیچ تغییری نکرده است.
اورعی ادامه داد: در کشوری که نرخ تورم آن متوسط ۴۰ درصد است وقتی قیمت انرژی ثابت می ماند به معنای این است که ما این کالای مهم اقتصادی را هر سال ارزان تر از سال گذشته توزیع کرده ایم و میل به مصرف آن را بدون ملاحظه بیشتر می کنیم.
رییس دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: سیگنالی که این نظام قیمتگذاری به مردم میدهد این است که میتوانند به جای هر کسری که دچارش شدند در بخش انرژی بیش مصرف باشند. این نحوه قیمت گذاری به مردم این پیام را میدهد که نیازی به پوشیدن لباس و مراعات کردن مصرف انرژی باشید و حتی میتوانید آن را هدر بدهید. صرفه جویی نیاز به انگیزه اقتصادی هم دارد که در وضعیت فعلی چنین چیزی نیست.
دیگر پولی برای حاکمیت باقی نمانده
ثابت ماندن قیمت انرژی در طول سال های گذشته باعث شده که هر سال رقم بیشتری از بودجه را برای پرداخت یارانه کنار بگذارد. مقدار یارانه انرژی که حالا به قدری بزرگ شده که درآمدهای نفتی هم دیگر جوابگوی آن نیست.
شکرخدایی رئیس کمیسیون سرمایهگذاری و تامین مالی اتاق ایران در این باره می گوید: متاسفانه همه ساله حجم بالای یارانه انرژی در کشور پرداخت می شود. اما متاسفانه وقتی به گذشته نگاه می کنیم متوجه می شویم که یارانه های پرداختی و تخصیصهای ارزی در مسیرهای غیرتوسعهای و فاقد اولویت و عمدتاً مصرفی صورت گرفته است.
حالا هم شرایط سال به سال در حال بدتر شدن است. به عنوان نمونه درآمدهای نفتی که زمانی تا ۱۰۰ میلیارد دلار برای دولت تامین اعتبار میکرد امروز به ۳۵ میلیارد دلار رسیده که با آن فقط میتوانیم کالاهای اساسی وارد کنیم.
او ادامه داد: هرچند در بودجه امسال ۱۳/۶ میلیارد یورو و در بودجه سال بعد ۱۱ میلیارد یورو برای واردات کالاهای اساسی و دارو پیشبینی شده اما اگر مبنا را هم گفته وزیر اقتصاد در نظر بگیریم که تمام درآمد نفت صرف واردات کالا میشود، این به مفهوم آن است که باقی مخارج اگر از مالیات تامین نشود باید با استقراض و بدهیتراشی تامین شود.
صنایع ایران به دلیل بحران انرژی در آستانه توقف کامل هستند، و حمایتهای دولتی ناکارآمد بوده است
یک زمانی پول نفت بود که میتوانستیم با آن برق تولید کنیم، آسفالت کنیم، شهرسازی کنیم. حالا دیگر پول نفت نیست و نمیتوانیم دیگر از این کارها انجام دهیم. با این دستفرمان نمیتوان اصلاً جلو رفت.شکرخدایی ادامه داد: اگر سختگیری در مورد فروش نفت بیش از این شود، حتی نمیتوانیم کالاهای اساسی را هم تامین کنیم. باید از این به بعد یکسری چیزهایی را عوض کنیم.
حاکمیت وقتی پول نداشته باشد، طبعاً نمیتواند کاری انجام دهد و راهی ندارد. بنابراین باید اصلاحاتی انجام دهد.
صنایع در نقطه پایان تاب آوری
بحران انرژی بخش مولد اقتصاد را با چالش جدی مواجه کرده است.
گزارشهای آماری نشان میدهد رشد بخش صنعت در تابستان به منفی ۲/۲ درصد و رشد بخش معدن در این فصل به منفی ۱۱/۶ درصد رسیده است. با توجه به اینکه در ادامه سال نیز شرایط تعطیلی صنایع به دلیل کمبود برق و گاز ادامهدار شده، ریزش تولید و رشد بخش صنعت و معدن برای دو فصل پاییز و زمستان قابل پیشبینی است.
اوضاع به قدری وخیم شده که سیدمحمد اتابک، وزیر صمت میگوید: «تابآوری صنایع به انتها رسیده و توانی بیش از این برای ادامه چرخه تولید باقی نمانده است.»
بی شک در صورت ادامه این وضعیت گفته های وزیر صمت که «اگر تولید با وقفه مواجه شود، اشتغال نابود شده و معضلات اجتماعی ناشی از آن گریبانگیر معیشت خانوار خواهد شد.» خیلی زودتر از آنچه تصور می شود؛ گریبان اقتصاد ایران را خواهد گرفت.