پایان تیر، زیر آوار ترکشها

فاطمه حاج علی
با پایان یافتن یکی از پرحادثهترین ماههای تاریخ بورس، بازار سرمایه امروز سهشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴ آخرین روز ماهی پر از ترکشهای سیاسی و اقتصادی را پشت سر گذاشت؛ ماهی که با آغاز تنشهای شدید منطقهای و جنگهای ناگهانی در روزهای ابتداییاش، فضای بازار را بهطور کامل در حالت ریسک گریزی فرو برد و سایه نااطمینانی را بر سر معاملهگران انداخت.
اما در هفتههای پایانی، روزنههایی از امید با انتشار گزارشهای مالی سهماهه و برخی اخبار مثبت، توانستند بخشی از ترس حاکم بر بازار را کاهش دهند.
بازار در این ماه شاهد خروج حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی بود و ارزش بازار نیز افتی محسوس را تجربه کرد، اما دو عامل مهم توانستند از عمق بیشتر سقوط جلوگیری کنند: نخست، ورود و تزریق تدریجی نقدینگی توسط صندوقهای حمایتی، و دوم، انتشار گزارشهای مالی مناسب از برخی صنایع بزرگ و مهم نظیر پالایشیها، غذاییها، نیروگاهیها، داروییها و حتی برخی تکسهمها. این گزارشها، هرچند نتوانستند همه نگرانیها را از بین ببرند، اما حداقل توانستند نقش تثبیتکننده قیمتها را در بسیاری از نمادها ایفا کنند.
بازار همچنان در کشاکش دو سوی سکه؛ گزارشها در برابر سوزن سیاسی
همانطور که روز گذشته نیز اشاره شد، بازار در روزهای اخیر درگیر تقابل دو نیروی اصلی است؛ از یک سو اخبار مثبت و گزارشهای قوی شرکتها که تلاش میکنند موتور بازار را دوباره روشن کنند و از سوی دیگر سایه سنگین جنگ، ریسکهای سیاسی و بحرانهای ساختاری اقتصاد که همچون سوزنی در کمین ترکاندن بادکنک انتظارات مثبت هستند. این دو نیرو به صورت روزانه بازار را بین صعود و نزول جابهجا میکنند و همین امر سبب شده تا بازار همچنان بیثبات و پرنوسان باقی بماند.
نکته مهمی که باید به آن توجه شود، آن است که گزارشهای سهماهه منتشر شده عمدتاً مربوط به بازه زمانی پیش از شروع بحرانهای اخیر هستند. بهویژه بحران ناترازی برق که تأثیرات جدی بر صنایع گذاشته و نیز بحران عمیقتری که با آغاز جنگ پدید آمد، هنوز در صورتهای مالی شرکتها انعکاس کامل نیافتهاند. به همین دلیل، گزارشهای ماهانه تیر که در روزهای آینده منتشر میشوند، میتوانند آزمونی واقعی برای سنجش میزان تابآوری شرکتها در برابر تحولات اخیر باشند.
بازاری که با ترس آغاز شد، حالا به کمک صورتهای مالی قوی، به دنبال تعادل است؛ اما ریسکهای سیاسی همچنان در کمیناند
تحلیلگران معتقدند در صورتی که ثبات سیاسی در کشور برقرار شود و بازار از فشار ریسکهای حاد خارج گردد، پتانسیل رشد برای بیش از ۱۵۰ نماد در بازار وجود دارد؛ رشدی حتی تا دو برابر قیمتهای فعلی. اما تا زمانی که سایه ریسکهای غیراقتصادی بر بازار سنگینی کند، گزارشها صرفاً میتوانند نقش تثبیتکننده داشته باشند و رشدهای بازار عمدتاً در محدودههای کوتاهمدت و محدود باقی خواهند ماند.
گزارشها کفساز شدند اما بازار هنوز دنبال امید میگردد
گزارشهای منتشر شده تاکنون توانستهاند نقش خود را در سه سطح در بازار ایفا کنند. نخست، طیف گستردهای از نمادها که به واسطه گزارشهای قابل قبول و اصلاح قیمتی مناسب، به یک ثبات نسبی دست یافتهاند. این گروه که در حال حاضر افت بیشتری را تجربه نمیکنند، به نوعی کفسازی کردهاند و در صورتی که وضعیت سیاسی بدتر نشود، پتانسیل رشدهای تدریجی را دارند.
دسته دوم، سهمهایی هستند که شرایط ایدهآلتری دارند؛ هم گزارشهای فصلی خوبی ارائه دادهاند، هم اصلاح قابلقبول داشتهاند و هم از لحاظ نسبت قیمت به سود (P/E forward) در وضعیت جذابی قرار گرفتهاند. اگر گزارشهای ماهانه تیر نیز در این دسته عملکرد مناسبی داشته باشند، میتوان انتظار جهشهایی حتی فراتر از سقفهای پیش از بحران را از این سهمها داشت. این گروه از نمادها برای کسانی که به دنبال بازدهی کوتاهمدت ۱۰ تا ۱۵ درصدی هستند، فرصتهای قابل توجهی خواهند بود.
اما دسته سوم، همانهایی هستند که با ضعف بنیادی، ریسک سیاسی، و عملکرد ضعیف، در موقعیت سختی قرار دارند. سهامدارانی که در این نمادها باقی ماندهاند، بیش از دیگران تحت فشار روانی و مالی قرار دارند. شاید بهترین راه برای عبور از این وضعیت، استفاده از حمایتهای موردی صندوقهای تثبیت و خروج تدریجی از این نمادها به سمت گزینههای با پتانسیل بالاتر باشد.
کفسازی در برخی نمادها دیده میشود، اما بدون ثبات سیاسی، جهشها مقطعی و اصلاحها همیشگی خواهند بود
نکته کلیدی آنجاست که حتی اگر فضا به ثبات برسد، باز هم آن سهمهایی که بنیاد قویتر، گزارش بهتر و اصلاح بیشتر داشتهاند، پیشتاز بازار خواهند بود. این یعنی فرصتها از بین نرفتهاند، اما باید با نگاه دقیقتر و تحلیلیتر سراغ بازار رفت.
در پایان باید گفت که تیرماه ۱۴۰۴ هرچند تلخ و سخت به پایان رسید، اما بازار نشان داد که هنوز ظرفیت ترمیم دارد؛ البته نه در فضایی که بیثباتی سیاسی هر لحظه ممکن است همه رشتهها را پنبه کند.
شاید جنگ تمام شود، شاید همنظری میان سیاستگذاران اقتصادی بالاخره بهوجود بیاید، اما تا آن زمان، فعالان بازار باید با هوشیاری، انتخاب دقیق نماد و نگاهی واقعگرایانه مسیر خود را انتخاب کنند.
امید اگرچه کمرنگ است، اما هنوز زنده است… مشروط به آنکه عقلانیت سیاسی به اقتصاد بازگردد و فرصتهای پیشرو قربانی تصمیمات هیجانی نشوند.