پنجمین شگفتانگیز

راضیه حسینی
سازمان مدیریت بحران شهر تهران: «گسل شمال تهران میتواند زلزلههایی با بزرگی ۷.۲ ریشتر ایجاد کند. پایتخت هر روز میلرزد، اما مردم آن را احساس نمیکنند. تهران از آنچه که قبلتر فکر میکردیم لرزهخیزتر است.»
چهار شگفتانگیز را بهخاطر دارید؟ مسئولان ما، پنجمی هستند، با قدرتِ نگهداشتن تهران در مشت خود، و رد دادن تمامی زلزلهها!
یعنی طوری از لرزیدن تهران میگویند که ما احساس میکنیم هر روز صبح، وقتی مردم تهران هنوز از خواب بیدار نشدهاند، یک سری مسئول، لباس مخصوص ابر قهرمانی خود را میپوشند، تهران را از جا بلند میکنند، خودشان میلرزند، اما نمیگذارند این شهر بلرزد و در انتهای شب، تهران را سر جایش میگذارند، لباس را در کمد آویزان میکنند و خستهوکوفته به تخت میروند! اگر هم گاهی، جایی از تهران لرزید، احتمالاً ده، بیست ریشتری بوده که تازه با دفعکردن مسئولان، کمی حس کردیم!
با این اوصاف دیگر نگران آتشفشان دماوند نیستیم و این دود، ابر، یا هرچه که بالای دماوند دیده شده، ما را دیگر ذرهای نگران نمیکند چرا که میدانیم مسئولان باز لباس ابرقهرمانی خود را میپوشند، بالای سر دماوند میروند، یک فوت عظیم میکنند و برای هزار سال بعد این آتشفشان را خاموش میکنند.
در حال حاضر تنها نظریهای که میتوانیم داشته باشیم همین است. در واقع اوضاع مملکت ما طوری است که واقعاً نیاز به ابرقهرمانهای هالیوودی یا قهرمانهای بالیوودی داریم. بدون این دو فقط به پایان باز اصغر فرهادی میرسیم و هیچکس نمیداند آخرش چه میشود.
یا باید پنجمین شگفتانگیز، شهر را نجات دهد، یا به هرکداممان یک موز بدهید تا با آن خودمان از پس مشکلات برآییم. مثلاً درحالیکه زلزله در حال تخریب همه جاست و ستونها فرومیریزند، ما یک موز را بهجای ستون قرار میدهیم و کل خانواده نجات پیدا میکنند. یا وقتی آتشفشان دماوند فعال شود، یک موز پرت میکنیم سمت دهانهاش و کل آتشفشان را میبندیم!
خودتان انتخاب کنید. سینمای هالیوود یا بالیوود؟ ما هیچ راه حل دیگری به ذهنمان نمیرسد. انتظار دارید الان که فهمیدیم زلزله خیلی به ما نزدیکتر شده است چه کنیم؟ به کانادا برویم؟ سری به ویلایمان در بین جنگل و کناردریا بزنیم، یا با خیال راحت در خانهی تقویتشده و ایمنسازی شدهمان بمانیم؟