پیامدهای بازگشت آمریکا به برجام برای صنعت نفت
در زمینه تولید و صادرات نفت، به دلیل ظرفیتهای خالی در صنعت نفت ایران، بلافاصله بعد از رفع تحریمها، امکان افزایش تولید و صادرات وجود دارد اما برخلاف دور قبل تحریمها، بازگشت کامل ایران به بازار نفت چندان آسان نخواهد بود
مجید محمدپور، رئیس هیات مدیره استصنا
همزمان با روی کار آمدن دولت ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷، زمزمههای خروج آمریکا از برجام به گوش رسید. دونالد ترامپ، مطابق با وعدههای انتخاباتی خود، درتاریخ ۸ می ۲۰۱۸، خروج از برجام را رسما اعلام کرد با این اقدام، اعمال تحریمها آغاز شد.
در ۵ نوامبر ۲۰۱۸، خزانهداری آمریکا رسما بازگشت همهجانبه تحریمهای آمریکا را اعلام و اوفک بیش از ۷۰۰ فرد، موسسه، هواپیما و کشتی ایران را در فهرست تحریم قرار داد. در این میان، صنعت نفت از مهمترین بخشهای اقتصادی ایران بود که مورد تحریم قرار گرفت و دولت ترامپ درصد آن برآمد که درآمدهای صادراتی ایران را به صفر برساند. برخی تغییرات بنیادی در بازار نفت نیز موجب میشد که آمریکا برای تحریم بخش نفت و کاهش شدید صادرات آن با مشکل زیادی مواجه نشود. از جمله این عوامل، افزایش شدید تولید نفت شیل آمریکا، در راستای دستیابی به استقلال انرژی و وجود مازاد عرضه نفت در بازار جهانی بود. بنابراین اگرچه تولید نفت تا قبل از روی کار آمدن ترامپ روند افزایشی داشت، در دوره ۴ ساله دولت او، بر شدت آن افزوده شد تا جایی که تولید نفت این کشور در ماههای پایانی سال ۲۰۱۹ به بیش از ۸/۱۲ میلیون بشکه در روز افزایش یافت.
بنابراین برخلاف تحریمهای سال ۲۰۱۲ که کشورها میتوانستند در مقابل کاهش واردات، به خرید نفت از ایران به صورت محدود ادامه دهند، در دوره ترامپ، به دلیل افزایش تولید نفت آمریکا و مازاد عرضه در بازار، قطع صادرات نفت ایران دنبال شد و به ۸ کشور که جزء مشتریان اصلی نفت ایران بودند، اجازه داده شد که تنها تا ۲ می ۲۰۱۹، به خرید نفت از ایران ادامه دهند؛ اما پس از این تاریخ میبایست خرید نفت از ایران را به یکباره قطع کنند.
برای پرهیز از هرگونه اخلال در عرضه نفت و تأمین امنیت انرژی کشورهای مصرف کننده، عربستان، امارات و کویت نیز مأمور شدند تا تولید نفت خود را افزایش دهند. مجموعه این اقدامات موجب شد که با خارج شدن نفت ایران از بازار نفت، شوک اساسی به بازار وارد نشود و این بازار با خروج ایران کنار آید. در کنار تحریم صادرات نفت ایران، ایالات متحده ۲۶ نهاد مرتبط با شرکت ملی نفتکش را نیز تحت تحریمها قرار داد و علاوه بر بازگرداندن ۲۹ کشتی به تحریمها، ۱۷۰ کشتی جدید، از جمله ۵۳ فروند مرتبط با شرکت ملی نفتکش را تحریم کرد. این عوامل موجب شد که بعد از اعمال تحریمهای گسترده، صادرات نفت ایران به کمتر ۵۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یابد؛ حال آنکه در نیمه نخست سال ۲۰۱۸ میلادی، اتحادیه اروپا، چین، هند، به عنوان بزرگترین مشتریان نفتی ایران، روزانه به ترتیب ۶۸۹، ۶۵۰ و ۵۵۰ هزار بشکه نفت از ایران خریداری میکردند و میزان خرید کره جنوبی و ژاپن نیز در مجموع به ۳۷۰ هزار بشکه میرسید.
از سوی دیگر، راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ موجب شد که تقریبا تمامی شرکتهای بینالمللی که با توافق برجام به صنعت نفت و گاز ایران آمده بودند، از فعالیت در ایران انصراف دهند که این موضوع در کنار کاهش درآمدهای شرکت ملی نفت باعث شد سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز ایران بهشدت کاهش یابد؛ حال آنکه وزیر نفت در مصاحبههای خود، بر نیاز بیش از ۱۳۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری در بخش بالادست صنعت نفت و گاز ایران تأکید کرده بود.
اگر بخواهیم ابعاد اقتصاد کلان تحریمهای آمریکا را بررسی کنیم، میتوانیم وضع تولید ناخالص داخلی، سرمایهگذاری کل، درآمدهای دولت، اشتغال و بودجه عمرانی را که به نوعی تعیینکننده وضع اقتصاد کلان هستند، مثال بزنیم. بررسی آمارها نشان میدهد که به دلیل وابستگی اقتصاد ایران به نفت، بعد از آغاز تحریمها، اکثر متغیرهای کلان اقتصادی ایران بهشدت کاهش یافته است. در نمودار شماره ۱، تنها آثار تحریمهای آمریکا بر رشد تولید ناخالص داخلی کل (نفتی و غیرنفتی)، رشد ارزش افزوده بخش نفت و تشکیل سرمایه ناخالص نشان داده شده است. بر اساس این نمودار، رشد تولید ناخالص داخلی کل و رشد ارزش افزوده بخش نفت ایران در بهار ۱۳۹۷ به ترتیب ۳/۲ و ۲/۵ درصد بود که با اعلام آغاز تحریمهای دولت ترامپ (می ۲۰۱۸ مصادف با اردیبهشت ۱۳۹۷) شروع به کاهش کرد؛ به گونهای که تا فصل دوم ۱۳۹۹، رشد ارزش افزوده بخش نفت همواره منفی بوده و رشد تولید ناخالص داخلی کل نیز در اکثر فصلها، ارقام منفی را نشان میدهد. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (ماشین آلات و ساختمان) شاخص دیگری است که تلاش یک کشور را برای ایجاد ظرفیت تولید نشان میدهد. همانگونه که مشاهده میشود، پس از اعمال تحریمهای آمریکا در سال ۱۳۹۷ تا فصل دوم ۱۳۹۹، تشکیل سرمایه ناخالص ایران منفی بوده و تنها در فصل سوم ۱۳۹۸ اندکی مثبت شده است. بررسی دقیقتر این شاخص نشان میدهد که حتی در سال ۱۳۹۸ برای نخستین بار، رقم موجودی سرمایه خالص واقعی، افت پیدا کرده است. این افت حاکی از آن است که میزان استهلاک از انباشت سرمایهگذاری پیشی گرفته که پیامد آن منفی شدن رشد موجودی سرمایه بوده است. به سخن ساده، باید گفت که تحریمها، موتور سرمایهگذاری که محرک اصلی رشد (از طریق ایجاد تقاضای موثر، افزایش بهرهوری و توان رقابتپذیری) در کشور است را متوقف کرده است.
بنابراین میتوان نخستین پیامدهای بازگشت آمریکا به برجام را بهبود شاخصهای کلان اقتصادی دانست که به واسطه تحریمها بهشدت تضعیف شدهاند. برای مثال، در زمینه تولید و صادرات نفت، به دلیل ظرفیتهای خالی در صنعت نفت ایران، بلافاصله بعد از رفع تحریمها، امکان افزایش تولید و صادرات وجود دارد؛ کما اینکه در ماههای اخیر نیز نشانههایی از بهبود اوضاع در شاخصهای تولید و صادرات نفت دیده شده است. همانگونه که در نمودار شماره ۲، قابل مشاهده است، بر اساس آمارهای ثانویه اوپک، از آگوست سال ۲۰۲۰ روند تولید نفت ایران پس از ماهها روند نزولی، افزایشی شده است. در ماه مارس ۲۰۲۱، میزان تولید نفت ایران به ۲.۳۰۴ میلیون بشکه در روز افزایش یافته که نشان میدهد تولید نفت ایران برای اولین بار از ماه می ۲۰۱۹ که مصادف با آغاز سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ بود، بیشتر شده است. در حوزه صادرات نفت نیز خبرها از افزایش صادرات حکایت دارد.
بر اساس گزارشهای رویترز، در ۱۹ روز نخست ماه مارس، چین بالغ بر ۶۵۰ هزار بشکه در روز از ایران نفت خریداری کرده که این میزان تقریبا برابر با نیمی از صادرات نفت عربستان در دوماهه نخست ۲۰۲۱ به چین بوده است. رویترز، میزان صادرات نفت ایران به چین در ماه ژانویه و فوریه ۲۰۲۱ را نیز به ترتیب ۴۹۰ و ۷۹۷ هزار بشکه در روز اعلام و پیشبینی کرده است که با ادامه این روند، واردات نفت چین از ایران در ماه مارس به حدود ۱ میلیون بشکه در روز برسد. اگرچه این افزایش صادرات را نمیتوانیم به امضای برجام مرتبط بدانیم، به طور قطع، شکست دونالت ترامپ در انتخابات آمریکا و کاهش اندک فشار حداکثری تحریمها در افزایش صادرات نفت ایران مؤثر بوده است؛ زیرا بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چین به دلیل حجم بالای مراودات تجاری با آمریکا، بدون دریافت تأیید از آمریکا قادر به افزایش واردات از ایران نیست و رفتن ترامپ این مسیر را برای چین و ایران، اندکی باز کرده است.
اگرچه صادرات نفت ایران به آرامی در حال افزایش است، باید این نکته را مدنظر قرار داد که برخلاف دور قبل تحریمها، بازگشت کامل ایران به بازار نفت چندان آسان نخواهد بود و ممکن است چالشهایی به همراه داشته باشد؛ زیرا وضع فعلی بازار نفت متأثر از دو عامل کاهش تقاضا ناشی از شیوع کرونا و توان بالای تولید نفت تولیدکنندگان، با مازاد عرضه مواجه است. از این رو، اضافه شدن صادرات حدود ۵/۲ میلیون بشکهای نفت و میعانات گازی ایران میتواند بر مازاد عرضه در بازار نفت بیفزاید و قیمت نفت دوباره مسیر کاهشی را در پیش گیرد. این اتفاق با وجود افزایش صادرات نفت ایران، اندکی از درآمدهای ارزی ایران را کاهش خواهد داد. نکته دیگر اینکه در زمان تحریمهای دولت اوباما، به دلیل اینکه برخی از کشورها از تحریم واردات نفت از ایران معاف شده بودند، پس از امضای برجام بازگشت به بازار نفت به سرعت انجام شد، اما در دوره ترامپ این معافیت برای هیچ کشوری لحاظ نشد. از این رو، به نظر میرسد که ایران در بازپسگیری سهم بازار خود با مسایل و مشکلات بیشتری نسبت به دوره قبل مواجه شود، خاصه اینکه بازار نفت هماکنون با مازاد عرضه نیز مواجه است.
در پایان باید یادآور شد که رفع تحریمها نویدبخش ورود سرمایهگذاران و شرکتهای بینالمللی بر صنعت نفت و گاز ایران خواهد بود و انتظار میرود که برخی از میدانهای ایران برای توسعه به شرکتهای خارجی پیشنهاد شود. این امر میتواند بخشی از کمبود سرمایه در صنعت نفت گاز ایران را جبران و ظرفیت تولید نفت و گاز به خصوص در میدانهای مشترک را افزایش دهد. مسلما با افزایش سرمایهگذاری در صنعت نفت، بازار کالاها و تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت در ایران نیز رونق میگیرد و این فرصت خوبی برای سازندگان داخلی تجهیزات صنعت نفت خواهد بود.