کد خبر: 02129916478
روزنامهعصر انقراض (طنز)مسئولیت های اجتماعی (کرونا)

کاش من هم یک هنرمند بودم (طنز)

راضیه حسینی

رئیس روابط عمومی سازمان نظام پزشکی در نامه‌ای به وزارت بهداشت، برای هنرمندان درخواست اختصاص سهمیه ویژه واکسن کرونا کرده است.

مجری برنامه تلویزیونی: «دخترم خجالت نمی‌کشی که بابات یه راننده تاکسیه؟»

«دست رو دلم نذارید آقای مجری. واقعاً خجالت می‌کشم. اصلاً روم نمی‌شه تو مدرسه به بچه‌ها شغل بابام رو بگم. هر چی بهش گفتم پدر من، عزیز من این راهش نیست که همین‌طور ساکت بری و بیای و سرت تو کار خودت باشه. نگاه کن، از هنرمندها یاد بگیر.

 آقای مجری بابای ما از اول هم روحیه هنری نداشت. بهش گفتم باید بری وسط خیابون شلوغ، بری رو سقف ماشین، هی جیغ بکشی و بگی «خسته شدیم. وااای، آآآآی، این واکسن کوفتی رو بخرید دیگه. چقدر باید منتظر بمونیم؟ خدایا مرگ از این زندگی بهتره اااااا، اااااا و…» بعدش هم برای زیاد شدن پیازداغ ماجرا یه پیت نفت رو خودت خالی کنی و بگی یا به ما واکسن می‌دید یا خودم رو همین الان کز می‌دم.

اخ اگه این کار رو می‌کرد، همه راننده تاکسی‌ها هم‌زمان با کادر درمان واکسن می‌گرفتند.

کاش من هم یه هنرمند بودم. می‌دونم که خیلی سخته و بعد از کار تو معدن سخت‌ترین کار دنیاست، مخصوصاً بازیگری، ولی وقتی بتونی قبل از کارگرای معدن، راننده‌های تاکسی و اتوبوس، معلم‌ها، کارگرها، کارمندها، مغازه‌دارها و… واکسن بزنی ارزش اون همه سختی و کار طاقت‌فرسا رو داره. واقعاً کارتون خطرناکه. این‌ همه هنرمند از بین رفت فقط واسه این‌که برای ما برنامه بسازن.

راستی آقای مجری، این برنامه‌های تازه از کدوم شبکه‌ها پخش می‌شه؟ آخه ما هر شبکه‌ای رو می‌زنیم یا تکرار تکرار یه سریال و فیلم قدیمیه، یا سریال‌های کره‌ای، ژاپنی پخش می‌کنه. ولی خداوکیلی پایتخت رو پونصد بار هم بده باز هم جذابه نه؟

البته به لطف این تکرارها بابامون موفق شد سریال نون خ رو واسه اولین بار ببینه. خیلی خوشش اومد. از بس سر کاره، نمی‌رسه زحمات شما هنرمندها و بازیگرها رو بینه.

آقای مجری می‌شه بگید چه‌طوری می‌تونم یه هنرمند بشم؟ بعد بیام بشینم روبه‌روی مهمان‌ها بگم: پسرم تو خجالت نمی‌کشی بابات شوفره، شاگرد مکانیکه، دست‌فروشه، رفتگره و… بعدش هم تو اولویت واکسن کرونا قرار بگیرم؟»

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا