کسانی که فریاد وزیر صمت را به آسمان بردند، بشناسید
علی پاکزاد
«وزارت صمت مورد هجوم رانتخواران و مفسدان قرار گرفته است»، این عبارت علیرضا زرمحسینی، وزیر صنعت، معدن و تجارت (صمت) یک واقعیت قدیمی است که متاسفانه پیشتر از سوی هیچ مقامی در حد اعضای هیات دولت به این صراحت بیان نشده بود؛ به نظر میرسد رزم حسینی به عنوان وزیری که کل دوران وزارتش در دولت دوازدهم کمتر از یک سال خواهد بود و تلاش دارد با تابوشکنی کلامی خود را ماندگار سازد، کمی قبل هم با صراحت به انحصاری بودن بازار خودرو اذعان کرده بود و حتی تصمیم شورای رقابت را برای کاهش دامنه قیمت گذاری به بهانه تولید رقابتی خودروهای هم کلاس معلق کرد؛ اما باید دید این اظهار نظرها میتواند منشاء اثر باشد یا با ثبت در تاریخ کارشان به اتمام خواهد رسید.
البته در این مقال قصدم تمجید یا انتقاد از وزیر نیست؛ تنها چون صدای وزیر از دیگران بلندتر است، میخواهم به بهانه فریاد وزیر صمت نگاهها را متوجه نقطهای کنم که متاسفانه ریشه دردهای بسیاری است ولی کمتر به آن توجه عملیاتی شده و آن هم ساختار آشفته توزیع در کشور است.
توزیع در مفهوم اقتصاد بخشی است که حدفاصل میان تولید و مصرف را پر میکند و در نگاه عام به آن خدمات هم گفته میشود که به دلیل کلیگویی همه را به بیراهه میبرد چراکه خدمات همزمان ماهیت توزیعی و تولیدی دارد و خود قربانی ضعفهای موجود در شبکه توزیع است.
باید یادآور شوم که شبکه توزیع به شکل کنونی در کشور ایران سبقهای تاریخی دارد و هرگاه در راستای اقتصاد ملی، مردم و برطرف کردن مشکلات حرکت کرده، هم بخش تولید و هم بخش مصرف را منتفع شده و حال اقتصاد کشور خوب بوده است و هرگاه به رانت و مفاسد سیاسی و اقتصادی آلوده شده، تمامی ساختارها را چالش کشیده و دچار بحران ساخته است.
نمونه تاریخی و ملموس این همراهی در دوران جنگ تحمیلی رخ دادکه فارغ از نظارتهای دولتی و حدت و شدت ناشی از محدودیتهای جنگی، اجزای شبکه توزیع با کمترین آسیب بیشترین انتفاع را برای مصرفکننده و تولیدکننده داخلی فراهم و خود نیز سهم منطقی به اندازه ابعاد نقشش در اقتصاد کشور حاصل میکرد.
اما در سالهای پس از جنگ به دلیل خلاءهای قانونی، شتابزدگی در ایجاد رشد اقتصادی و در دهههای اخیر به دلیل تشدید آشفتگیهای ارزی و سونامی نقدینگی، بخش توزیع به محملی برای پولشویی، فرار از مالیات، ارتشا و… تبدیل شده است.
از تبعات این آلودگی، شکلگیری غولهای خاکستری نقدینگی در کشور بود که عامه مردن از آنها با عنوان مافیا یاد میکنند و برخی از کارشناسان بحرانهایی مانند رشد قارچگونه موسسات غیر مجاز مالی و حتی ادغام ناقص وزارت بازرگانی و صنعت را دستساز این پیکرههای عظیم و ناساز در اقتصاد ایران میدانند.
مجموعه این اتفاقات، به معنی افزایش هزینه ها و کاهش کارآمد است که در نهایت به تشدید مشکلات اقتصادی و رشد فقر منتهی می شود و هزینههای انتقالی دولتها را برای جبران این مشکلات به شکل یارانه به شدت افزایش میدهد ، دولتها نیز به دلیل ناتوانی در تامین کسری بودجه، به صورت پنهان و آشکار به چاپ اسکناس روی آورده و سونامی نقدینگی را رقم زدهاند.
اما سوی دیگر این ماجرا تشدید فضای تورمی شکاف طبقاتی است که مدار بسته فقر را ایجاد و تشدید کرده است؛ مشکلی که امروز تمامی ارکان کشور را تهدید میکند؛ چراکه نقدینگی که برای افزایش توان اقتصادی اقشار ضعیف منتشر شده به ضد خود بدل میشود.
اما واکنشها نسبت به این وضعیت، موضوع را تلختر میکند و کسی به آن نمیپردازد؛ بیماری ناشی از آلودگی بخش توزیع به غیر از آلوده کردن ساختارهای حاکمیتی، بخشهای تولیدی کشور را نیز به اعتیاد تورمی دچار ساخته است.
بخش تولید به دلیل آنکه در شرایط تورمی همواره به بخش توزیع بدهکار است امکان خلق ارزش افزوده از محل تولید مولد را از دست داده، بنابراین تنها محل تامین هزینههای تولید و تدام حیات تولیدکنندگان نیز یا شراکت در رانتهای غیر مولد بخش توزیع است، یا همراه شدن با نرخهای تورمی؛ همان اتفاقی که امروز کارشناسان بازار سرمایه متفق القول آن را دلیل رشد سود شرکتهای بورسی در شرایط تشدید رکود تولید می دانند.
این اعتیاد همان زخمی است که فریاد وزیر صمت را به آسمان برده است. به نظر من دلایل مطرحشده از سوی مخالفان با تلاش دولت برای عرضه کامل زنجیره فولاد در بورس کالا را می توان به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول، همانهایی که وزیر آنها را مفسد و رانتخوار خطاب کرده است و در شبکه توزیع لانه دارند و دسته دوم، تولید کنندگانیاند که به فضای رانتی حول و حوش این بازار معتاد شدهاند و میدانند اگر زنجیره شفاف شود، دیگر از محل تورم درآمدی حاصل نمیشود و چون تجربه به ایشان نشان داده است غولهای خاکستری اقتصاد ایران به هرشکل سهم خود را از شبکه توزیع برخواهند داشت، نگران سهمی از این بازار هستند که تداوم حیات ایشان را تضمین میکند، بنابراین در مقابل هر نوع تغییر وضعیتی مقاومت میکنند.
کلام آخر آنکه، آقای وزیر اگر قصد انجام کاری تاثیر گذار دارید، نگرانی این تولیدکنندگان را که به سودهای تورمی معتاد شدهاند، رفع کنید (ترک اعتیاد ایشان نیاز به زمانی بیش از دوره وزارت شما دارد)، خواهید دید که به خودی خود رانتخوارها صدایشان کم خواهد شد.