۳ پیششرط تبدیل ایران به بهشت فرصتهای سرمایهگذاری
دولت آينده برای عبور از بحرانها ناگزیر از تمرکز بر سه محور رشد اقتصاد، ثبات اقتصادی و رفاه اجتماعی است
رضا پدیدار-رئیس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق تهران
این روزها در محافل خبری داخلی و خارجی یکی از بحثهایی که بسیار مطرح است، ظرفیــتهای مهــــم توسعه اقتــصادی است. اگر بگوییم که اقتصاد ایــران بهشت فرصتهای سرمایه گذاری است، بیراه نگفتهایم. اما باید اذعان کنیم که گاهی به دلیل نبود سرمایه و یا دانش فنی روزآمد لازم برای فراهم کردن زیرساخت عرضه و گاهی به دلیل نبودن بازار مصرف ناشی از نامطمئن بودن ایران به عنوان یک تامین کننده از دست می رود.
دستیابی به رشد اقتصادی بالا با توجه به تعدد فرصتهای اقتصادی رهاشده در کشور دستیافتنی است. برنامه ریزی واقعی و نه شعاری و از آن مهمتر اراده سیاسی ادارهکنندگان میتواند پشتیبانی لازم را برای کشور فراهم کند.
بهخوبی میدانیم که ایران پتانسیلهای زیادی را در حوزه سرمایهگذاریها بویژه در زمینه انرژی و صنایع وابسته به آن دارد. از سوی دیگر امکانات متعدد و خوبی در کشور وجود دارد که همین موضوع باعث شده است کشورمان یکی از بهترین نقاط برای سرمایهگذاری در دنیا و به دلیل موقعیت جغـــرافیایی خود، بــرخورداری از منابع طبیعی و بازدهی سرمایهگذاری باشد. در نگاه کلی به این مهــم باید گفت که وجود نیروی کار متخصص و با هزینه کم در کشور باعث شده است شرایط سرمایه گذاری خوبی در حوزههای مختلف فراهم شود. البــته با توجه به موضوع تحریمها باید بپذیریم در محدودیتهایی قرار گرفتهایم که از بیرون به ما تحمیل شده است؛ محدودیتهایی که نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم و این موضوع فشارهایی را وارد کرده است اما در زمینه اقتصاد یک سری نکات منفی داریم که باید مرتفع و در مقابل به نقاط مثبت خود بیشتر تکیه کنیم.
به گزارش وود مکنزی، اتاقهای بازرگانی که برای جذب سرمایهگذاران خارجی و مشارکت با تولیدکنندگان ایرانی تلاش میکنند، اما موانع سیاســی و برخورد یکجانبـــه کشورهای بزرگ، موجب شده است که اینگونه تــلاشهــا به نتیجه مورد نظر دست نیابند. توجه داشته باشــیم که انتظار مردم ایران از دولتها و کشورهای علاقهمند بــه تـــوسعه روابط تجاری و نیز هیئــتهایی که برای توافق و توسعه روابط اقتصادی به ایران میآیند (همانند اجلاس اخیر اوراسیا در تهران ) اقـــدامات عملی است که تاثیری مستقیم و عینی در اقتصاد ایران داشته باشد.
«مرین سامرست»، سردبیــر نشریه اقتصادی مانـی، در مقالهای با عنوان: «آیا ایران واقعا یکی از بهترین کشورهای دنیا برای سرمایهگذاری است» در روزنامه فاینشیال تایمز لندن به این سوال پاسخ داده و نوشته است: علاقه به سرمایهگذاری در ایران بهشدت افزایش یافته است و کنفرانسهای متعددی در این مورد برگزار میشود، از جمله کنفرانسی که چند روز پیش روزنامه فایننشال تایمز درباره فرصتهای سرمایهگذاری در ایران و رونق اقتصادی و ثبات در کشور برگزار کرد. از همه مهمتر ثبات سیاسی به مفهوم سیاستهای پایدار برای توسعه را به طور مشروح مطرح کرد. کارشناسان و متخصصان سرمایهگذاری ایران را کشوری جوان و بسیار باسواد معرفی کردهاند که حدود ۶۰ درصد جمعیت آن زیر ۳۵ سال اســت و مهاجران ایرانی نیز ثروتمند، کارآفرین و علاقهمنــد به کشورشان هستند. در این باره تاکــید میشود که حدود ۶۸ درصد کسانی که وارد دانشگاه میشوند، زنان هستند و هر سال حدود ۲۳۵ هزار مهندس جدید فارغالتحصیل میشود . علاوه بر این ، این جمعیت جوان اشتیاق و افری به فناوری اطلاعات (IT) دارد و مشابه هر نوع شرکتی را که در غرب فعالیتی متحولانه و جالب در حوزه IT دارد، در ایران هم میبینید.
چندی پیش و پس از روی کار آمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا، وزیر بازرگانی بریتانیا هم ایران بعد از تحریمها را بزرگترین فرصت در بازارهای نوظهور طی ربع قرن اخیر دانست. او در مقالهاش به دیدگاه «دومینیک بورکور»، کارشناس مسایل ایران در شرکت مدیریت مالی «شارلمان کپیتال» اشاره میکند و میگوید : ایران میتواند تولید ناخالص داخلی خود را در آینده نزدیک ۶ تا ۸ درصد افزایش دهد و هر چه را برای این کار لازم است در اختیار دارد. تردیدی نیست که تحریمها ظرفیت عظیمی را بلا استفاده گذاشته است، ایران اکنون از ۴۲ درصد تولیدی خود استفاده میکند . ایران ترکیب جمعیتی مناسب دارد با بدهی کم. بدهی خالص دولت فقط چهار درصد است (به قول یکی از خبرگان اقتصادی، این همان چیزی است که جورج آزبورن وزیر خزانهداری بریتانیا خوابش را میبیند ) و شرکتها و مصرفکنندگان هم بدون بدهی هستند. اقتصاد ایران در همین وضعیت محدود و نامناسب خود بزرگتر از اقتصاد استرالیا و به طرز شگفتانگیزی متنوع است.
به گفته یکی از اقتصاددانان معروف جهانی، این تصور اشتباه است که رونق اقتصادی در ایران فقط به این دلیل خواهد بود که این کشور یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز دنیا را دارد. نفت و گاز فقط ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران را در دهه دوم قرن بیست و یکم دنیا را دارد. نفت و گاز صنعتی گسترده و پایهگذار سایر صنایع در کشور است ولی امروزه به دلیل توسعه فناوریها، مبنای رشد همهجانبه توسعه اقتصادی است. حدود ۳۰ درصد حوزه اقتصادی در بازار سهام ایران فعال هستند و صنعـت خودرو میتواند دومین منبع تولید ناخالص داخلی ایران باشد. این تصور که بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی ایران به صنایع نظامی اختصاص دارد، هم نادرست است. فقط ۲.۷ درصد تولید ناخالص داخلی به امور نظامی می رسد.
اقتصاددان معروف اروپایی، خانم سامرست وب، پس از ذکر این مزایا به برخی از مخاطرات سرمایهگذاری در ایران هم اشاره میکند: اینکه پیشرفت گروههای سیاسی و اقتصادی زودگذر باشد یا اینکه گروه سیاسی دیگری کنترل را به دست بگیرند.
موضوع تحریمها نیز دیگر نخواهد توانست اجماعی بینالمللی برای تحریم ایران درست کند؛ اما تنشهای منطقهای از دیگر عواملی هستند که ریسک سرمایهگذاری را در کشور بالا میبرد. از طرف دیگر، مسئولان کشور ضرورت دارد در خصوص نشانههایی نظیر فروپاشی خانواد، تبعیض جنسیتی، اعتیاد و گستردگی فساد نهایت تلاش خود را به کار ببندند تا امید را در فراهمآوری سرمایهگذاریهای مطلوب در کشور تقویت کنند. البته قیمت نفت هم از عوامل مهم در ترغیب سرمایهگذاران خواهد بود چرا که درست است نفت ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد، اما اکنون می توان گفت که یکسوم عایدی دولت از نفت است؛ بنابراین بین نفت بشکهای بیست دلار با بشکهای شصت دلار تفاوت بسیار وجود دارد.
با این حال تحلیلگران بین المللی اعتقاد دارند که می توان مخاطرات را به یک دلیل نادیده گرفت؛ چرا که سود بازارهای ایران پس از لغو تحریم ها حداقل می تواند ۲۰ درصد رشد کند؛ در حالی که نسبتها قیمت به درآمد ۵۵ درصد است و سود سهام بیش از ۱۶ درصد خواهد بود . به عنوان مثال شرکت ارتباطات سیار ایران بیش از ۹.۵ میلیون مشترک دارد و نسبت قیمت به درآمد آن ۳.۵ برابر است که با نرخ امروز سرمایهگذاری در آن بیش از ۱۸ درصد سود دارد .
با چنین قیمتهایی ایران باید یکی از بهترین فرصتهای سرمایهگذاری کنونی در دنیا باشد؛ هرچند که موسسه مشاوره اقتصادی «کنترل ریسک» چندی پیش با انتشار گزارشی اعلام کرد که با وجود اجرای توافق جدید هستهای ایران و آژانس بین المللی انرژی، ریسکهای بازار های ایران همچنان پا برجاست. البته به غیر از خطر اعمال دوباره تحریمها (ناشی از توافق نکردن ۱+۵ ) ساختار غیرشفاف مالکیت و مداخلههای غیر قابل پیشبینی نهادهای حاکمیتی در اقتصاد، از عوامل دیگری هستند که میتواند به عنوان مخاطرات اقتصادی ایران همواره مطرح باشند.
به هر صورت دولت آینده برای عبور از بحرانها و فارغ از گرایشهای سیاسی، لازم است برای عبور از مشکلات متعدد که پیش پای خود خواهد داشت بر سه محور رشد اقتصاد، ثبات اقتصادی و رفاه اجتماعی متمرکز شود و الزامات مرتبط با این سه محور کلیدی را مشخص و اعلام کند. عبور از بحران و دستیابی به سه هدف کلیدی مورد اشاره، مستلزم تغییر رویکرد در سیاستگذاری، شکلگیری اجماع در هدف و ابزار و نیز بهرهگیری از تمامی ظرفیتهای کشور است تا ایران بتواند بهشت فرصتهای سرمایه گذاری حداقل در منطقه باشد .