«عصراقتصاد»بررسی می کند؛ سرنوشت مبهم دلار در جهان
گروه اقتصاد-دلارزدایی به وضعیتی اشاره دارد که کشورها بنا به دلایلی اقدام به حذف دلار بهعنوان ارز اصلی در اقتصاد خود میکنند. کمرنگ شدن نقش دلار در یک اقتصاد نیازمند شناسایی کارکردهای دلار در اقتصاد و براساس آن اتخاذ راه حلهای مناسب برای یافتن جایگزین است. عمدتاً دلار در کشورها سه کارکرد اصلی «واسطه مبادله»، «ذخیره ارزش» و «سنجش ارزش» را دارد.
جایگزینی دلار با سایر ارزها که طی دهههای گذشته چند بار از سوی کشورهای گوناگون انجام شده است، به دلایلی همچون مقابله یا مهار سیاست استفاده از دلار به عنوان ابزار تحریم، تسهیل مبادلات ارزی بر مبنای پول ملی شرکای تجاری، ناپایداری و افزایش بدهی آمریکا و نگرانی از بروز بحران بانکی در جهان صورت میگیرد.
استفاده از دلار به عنوان سلاح، بزرگترین تهدید برای موقعیت آن به عنوان یک ذخیره ارزی جهانی است. به عنوان مثال زمانی که ۶۰۰ میلیارد دلار از ذخایر روسیه در عرض چند روز مسدود شد، این سیگنال به کشورهای دیگر ارسال شد که ایالاتمتحده میتواند از تحریم و به تبع آن ارز خود به عنوان ابزاری برای تحقق اهداف سیاست خارجی استفاده کند.
در نتیجه این اقدام، برخی کارشناسان عنوان میکنند که احتمال دارد کشورهای بیشتری نسبت به موضوع تسلط ایالاتمتحده آمریکا محتاط شوند و برخی بهآرامی ترکیب ذخایر ارزی خود را از دلار آمریکا به سایر ارزها تغییر دهند.
امیرحسن کاکایی، عضو هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت درباره پایان حاکمیت دلار به مهر گفت: دنیا در حال تحول است. این تحول کاملاً ساختاری است و ما بهزودی با دنیایی جدید روبهرو خواهیم شد که قواعد بازی در آن کاملاً فرق خواهد کرد. البته قاعده بازی نه یک بازی شطرنج جدید با قواعد و نظم از پیش تعیینشده، بلکه شبیه بازی جومانجی است که با هر تاسی که بازیکن میاندازد، یک اتفاق کاملاً غیرمنتظره میافتد. حتی میتوانم بگویم که این قاعده بازی جدید در حد قواعد حاکم برای جنگ گلادیاتورها در یونان قدیم است که تقریباً قاعده نداشت.
وی افزود: امروز میتوانیم با قاطعیت بگوییم که چین و آمریکا بهعنوان دو قطب اصلی اقتصادی و نظامی، در حال رو در رو شدن هستند. چین فقیر و عقبمانده در سال ۱۹۷۸ میلادی با سرمایه غربیها بهویژه آمریکا شروع به رشد کرد.
اما امروز کشوری است که نه تنها بزرگترین تولیدکننده جهان است، بلکه بزرگترین بازار مصرفی دنیا را نیز در اختیار دارد. بهعبارتی تقریباً از نظر اقتصادی یک سیستم خودکفا و پایدار را در اختیار دارد. بدینترتیب افسار اقتصاد چین دیگر در دست غربیها نیست، ضمن اینکه هیچگاه افسار سیاستش هم از دست سیاستمدارانش خارج نشد.
بدینترتیب آمریکاییها هم اکنون موقعیت را موقعیت جنگی میدانند و آماده یک جنگ اقتصادی تمام عیار میشوند. البته امیدوارم که این جنگ به جنگ نظامی نکشد. اما قطعاً جنگ نظامی روسیه و البته تهدیدات در آبهای چین و موضوع حاکمیت بر تایوان مسئله مهمی است که جنگ تجاری را جدیتر و عمیقتر و غیرقابل بازگشت کرده است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: البته از آن طرف هم خود آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که ادامه همکاری بیچون و چرا با چین، موجب از دست رفتن اقتدار علمی، فنی و اقتصادی هم خواهد شد و هم اکنون بهطور کامل کاهش قدرت اقتصادی در آمریکا لمس میشود.
بههمین لحاظ آمریکا که کاملاً طرفدار تجارت جهانی و آزاد بود، امروزه کارآفرینان خود را بهشدت تشویق به سرمایهگذاری در سرزمین مادر و حتی نهی از سرمایهگذاری در چین میکند.
از دوستان دانشگاهی خود در آمریکا شنیدهام که ظاهراً در مورد همکاریهای دانشگاهی هم موانعی ایجاد شده و برنامهها بهگونهای است که طی ۵ سال آینده بهشدت تعداد دانشجوی چینی در آمریکا کاهش یابد و در عین حال ممنوعیتهای جدی از تحقیقات در زمینههای خاص برای چینیها ایجاد شده است.