کد خبر: 250702140716
جهانروزنامه

جنگ پوتین یا روسیه؟

حسین دهشیار/ استاد دانشگاه

از زمان شکل‌گیری آمریکا، بعد از یکی دو دهه به این باور رسیدند که ارزش های امریکایی و نهادهای امریکایی دارای اولویت اول این کشور در سیاست گذاری ها است.

از همان زمان هر جامعه و سیستم سیاسی که ارزش های امریکا و نهادهای امریکا و ساختار قدرت سیاسی حاکم امریکا را دشمن فرض کند و در صدد نابودیش براید، دشمن امریکا فرض می شود و امریکا در صدد نابودی آن برخواهد آمد.

از نیمه های سده ۱۸ و پس از آن مقطع تاریخی، امریکایی ها این مسئله را بخشی از هویتشان و بخشی از فرهنگشان قلمداد کردند. و هر چه این کشور از نظر اقتصادی قدرتمندتر و توانمندتر شد، این باور قوی‌تر و مستحکم‌تر و نهادینه‌تر در میان نخبگان آمریکایی گشت. بنابراین هر کشوری در راستای به چالش کشیدن این ویژگی‌های بنیادین گام بردارد باید نابود شود.

آنچه اهمیت دارد و منطقی به نظر می رسد این نکته است که وقتی شما از نظر اقتصادی قدرتمند باشی زمان دیگر برای شما مطرح نیست. دغدغه زمانی برای نابودی دشمن بالاخص اگر دشمن شما ضعیف تر باشد وجود ندارد. مثلا قزافی در سال ۶۹ به قدرت می رسد و ۲۰۱۱ از بین می رود. حزب بعث در سال ۶۸ به قدرت می رسد و صدام حسین در ۲۰۰۳ از بین می رود.

زمانی که اتحاد جماهیر شوروی به وجود آمد کمونیسمی که لنین در ۱۹۱۷ به روسیه آورد دو ستون عمده داشت: ۱) نابودی اقتصاد سرمایه داری و جایگزینی آن با اقتصاد برنامه ریزی شده و ۲) جایگزینی لیبرالیسم با کمونیسم. یعنی دو ستون اصلی و ارزشی نظام در امریکا لیبرالیسم و سرمایه داری که لنین دم از نابودی آن زد.

دشمنی با آمریکا جزو اهداف این کشور قرار گرفت و ایالات متحده در آن زمان نابودی آن را هدف قرار داد. در ۱۹۱۸ که هنوز برلین کاملاً مستقر نشده و سیستم نظام کمونیستی راه نیفتاده بود و در کشور بلشویک ها و روس های سفید در تلاش برای استقرار قدرت در شوروی داشتند، ویلسون رئیس جمهوری آمریکا در ۱۹۱۸دستور استقرار ۵ تا ۱۰ هزار سرباز آمریکایی در روسیه را می دهد.

آنها با هدف ممانعت از به قدرت رسیدن بولشویک ها به رهبری لنین وارد روسیه می شوند. آنها آمدند تا اجازه ندهند نظامی علیه ارزش ها و نهادهای آمریکایی به قدرت برسد. هرچند که با عدم موفقیت روسیه را ترک می کنند.

پس از پایان جنگ جهانی دوم و به قدرت رسیدن ترومن، یک اجماع نظر در امریکا حاکم می شود که بر اساس آن برای نابودی کمونیسم هر تلاشی از نظر اخلاقی منطقی است زیرا برخلاف ارزش ها و منافع امریکاست.

در سال ۱۹۹۱ امریکا تمام تلاش و بنیه اقتصادی و سیاسی فرهنگی خود را پای کار می آورد و در نهایت بعد از ۷۰سال شوروری را نابود می‌کند و روسیه تشکیل می شود. رهبران جدید روسیه خود را لیبرال و اروپایی‌الاصل معرفی می کنند.

دولت آمریکا تعدای متخصص را به روسیه گسیل می دارد تا مبانی لیبرالیسم را به روس‌ها انتقال دهند. هرچند که با عدم موفقیت آنها، شاهد ظهور پوتین هستیم.

به هرحال غرب به روسیه قول می دهد تا تحت هیچ شرایطی به گسترش ناتو اقدام نکند و ادعا می‌کند با روس ها اختلاف ارزشی ندارد اما بعد از چندی به گسترش ناتو اقدام می کنند.

بسیاری در غرب با این اقدام مخالف بودند از جمله چنان و کسینجر با گسترش ناتو مخالفت کردند. اما امریکایی ها عامدا و آگاهانه با توجه به ظرفیت های فرهنگی، اعتقاد داشتند روس ها همچنان خطر محسوب می شود بنابراین باید هر چه سریعتر محدود شود.

اوکراین وقتی استقرار پیدا می کند دو جناح همیشه با هم دعوا داشتند. جناح طرفدار غرب و جناج طرفدار روسیه. یادمان باشد اوکراین برای دو قرن بخشی از روسیه بوده است. اوکراین و روسیه یک سرزمین بودند و از نظر خونی و بسیاری از ویژگی ها یکی هستند. اوایل ۲۰۱۴ جناح غرب پیروز می شود و جناح طرفدار شرق را بیرون می کند. سه گزینه برای اوکراین وجود داشت.

اوکراین می توانست حایل بین روسیه و غرب باشد، اوکراین می توانست یک پایگاه یا قرارگاه برای غرب باشد و سوم اوکراین یک پل بین غرب و روسیه باشد.

دولتمردان اوکراین بدون توجه به ملاحظات تاریخی و محیطی و این مسئله که دولتمردان غربی نیرویی برای دفاع از اوکراین در صورت تهاجم روسیه گسیل نخواهند داشت، تقاضای عضویت در ناتو را می دهند.

اما هرگونه حمایت غرب صرفا محدود به ارسال تسلیحات خواهد بود. لذا اهمیتی ندارد که در روسیه چه کسی به قدرت برسد، فرهنگ، تاریخ و هویت روس ها فارغ از هر شخصی که در کرملین به قدرت برسد حکم می کند تا اجازه استقرار پایگاه های آمریکایی را در کنار مرزهایش ندهد.

هزینه این اشتباه استراتژیک رهبران اوکراین را مردم اوکراین می دهند و چیزی از حدود ۲۰ الی ۳۰ درصد کشور از دست می رود و دولتی دست نشانده در مناطق جدا شده روی کار می آید.

برخلاف اظهارات رسانه های آمریکایی، این جنگ پوتین نیست، جنگ روسیه است. غرب به دنبال تضعیف روسیه است و این کار را با اعمال تحریم ها و اقدامات مشابه به انجام می رساند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا