امید مستوفی راد / دکتری جغرافیای سیاسی – پژوهشگر صنایع دستی
از همین ابتدا می شود در کلام و رفتارش فهمید که می داند صندلی ها بسیار بی رحمند و میزها فراموشکار! و دلبستگی اش را به جای اتاق و ماشین و محافظ و چه و چه … ، به آدمها و اطرافیانش پیوند می زند. شاید قضاوتی زود هنگام باشد اما به نظر می رسد عمق استراتژی بسترهای فرهنگی را به راحتی می فهمد و به رسم احترام، به روزهای تلخ و ناکارآمد این وزارتخانه سیلی نمیزند.
در برداشت اول صالحی امیری انسانی جدی و بی تعارف است بدون نیاز به شوآف های رسانه ای و جریان سازی های بی خیر و حاصل. اینکه از کدام سمت سیاست وارد درگاه این وزارتخانه شده است را در گوشه ای از ذهنمان بایگانی می کنیم تا روزی که نیاز به واکاوی آن باشد .اگر چه دیگر طرح این مباحث خیلی هم در فضای سیاسی این روزها اعتبار چندانی ندارد.
آقای صالحی امیری! این نکته را همین ابتدا به شما بگویم که نشستن بر صندلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مسئولیت سنگینی است این وزارتخانه زخم های عمیقی بر تن دارد هر کدام از حوزه هایش داستان غم انگیزی دارند که شاید برای همیشه ناگفته بماند اما خدا را چه دیدید شاید در روزها و ماه های پیش رو با وقایع آن روبرو شوید.
به اختصار بگویم که گردشگری و توسعه صنعت توریسم، لازمه اش امنیت جهانی است که فکر نمی کنم شما نقش قابل توجهی در تکمیل این پازل سیاسی داشته باشید. میراث فرهنگی نیازمند تقویت اقتصاد و درآمد زایی برای تکمیل فرایندهای حفاظتی و مرمت و در نهایت بهره برداری برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است وصنایع دستی که در چهار راه سرگردانی حیران است و نمی داند به کدام سوی قدم بردارد.
علاوه بر این، مشکلات ساختاری این نهاد فرهنگی –اقتصادی ظاهرا لاینحل است ، نه درآمد چندانی برای دولت دارد و نه حتی کارایی لازم برای تقویت پیوندهای فرابخشی در کشور را دارد.
آقای صالحی امیری! کاش در این روزهای نخستین آمدنتان با پرهیز از هرگونه عجله و شتاب فقط و فقط شنونده باشید اصلا هم نگران نباشید این وزارتخانه یکسال هم اگر درش را ببندند هیچ اتفاقی برایش نمی افتد و البته شاید بسیاری از هزینه های دولت را هم کاهش دهد.
فقط و فقط بشنوید منتهی نه از افرادی که برای شما برنامه نوشتند تا کارتان را در مجلس شورای اسلامی راه بیندازند و کماکان بر طبل تکرار و بیهودگی بکوبند و برای تصاحب چند روز بیشتر صندلی هایشان، به شما نوشابه انرژی زا تعارف کنند.
فقط و فقط بشنوید اصلا لازم نیست تا چند ماه آینده کاری بکنید همین افراد حرفهایشان که تمام شود و این رودخانه گل آلود از تلاطم که باز بماند شفافیت سنگهای با ارزش از ته رودخانه نمایان خواهند شد آن وقت است که خواهید توانست از این رودخانه عظیم ،جرعه ای آرامش به خلق خدا و همکاران پاک دستتان که این روزها در فرو دست نشسته اند بنوشانید.
آقای صالحی امیری! می دانم که نباید وظیفه جنابعالی داشتن تخصص در سه حوزه مرتبط با این وزارتخانه باشد چرا که هیچ کسی نمی تواند اقیانوس العلوم باشد اما از همین امروز به مدیریت و راهبری دقیق و آگاهانه شما دل بسته ایم.
آقای صالحی امیری! لازم است بدانید که در این وزارتخانه که فقط عنوان وزارتخانه را یدک میکشد اگر بخواهد کاری انجام شود نیازی به بوق و کرنا کردن نیست. این وزارتخانه از بازگویی تکرارها خسته است ادا و اصول نمی خواهد، شما باید داستان این وزارتخانه را از نو بخوانید شاید تا الان هر آنچه گفته اند دروغ باشد.
شما باید در همین ابتدا بدانید که اینجا ساز و کارش مبتنی بر مدیر سالاری است و پست های مدیریتی بعد از کشمکشها و خون و خونریزی های بیشمار به دست می آید و اساس شایستگی و دانایی در آن رعایت نمی شود اگر دایی ات نماینده مجلس نباشد یا همشهری و فامیل فلان معاون نباشی باید سالها در یک اتاقک کارشناسی که اغلبشان شبیه رختشوی خانه های بمبئی هستند با حقوقی ناچیز روزگارت را خط خطی کنی.
شما باید در همین ابتدا بدانید که فعالان صنایع دستی، میراث داران فرهنگی کشور و تمامی حوزه های مرتبط با گردشگری چقدر مظلومند، چقدر حرمت خبرنگاران و رسانه های مرتبط با این حوزه شکسته شده است. چقدر افراد کم تجربه با روابط خانوادگی و عشیره ای با دریافتی های عجیب و غریب در اینجا مسئولیت می گیرند.
جناب آقای صالحی امیری! میدانید که اعتماد لازمه ی ترقی و پیشرفت است. فعالان این گستره ی فرهنگی اقتصادی، پرواز اعتماد را از یاد برده اند و اگر این اعتماد ترمیم نشود همراهی آنان با شما جز زجر و درد چیزی به همراه نخواهد داشت. دو عنصر گمشده ی صداقت و شفافیت را به اینجا بازگردانید. افراد بله قربان گو را از دایره دفترتان دور بیندازید که چیزی جز ضرر برای کشور و اهداف این وزارتخانه در بر نخواهند داشت.
ما بیشتر از آنچه به شیپور تبلیغات صدا و سیما نیاز داشته باشیم به همگرایی، همسویی، صداقت و شفافیت نیازمندیم. می دانید بنایی که با دروغ ساخته شود سست و بی ارزش است و روزی فرو خواهد ریخت.
جناب آقای صالحی امیری! ما گذشته را فراموش نمی کنیم اما مثل همیشه می بخشیم شما خوب میدانید که بزرگی انسان به افاده نیست بلکه به اراده است ما قول می دهیم همراه با شما و در کنار شما تا رسیدن به روزهای خوب بایستیم.
پناه می برم به حضرت حافظ که می فرماید:
می خور که هر که آخر کار جهان بدبد
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت