اجاره به سبک جزء از کل
بازار اجاره سالانۀ «پارکینگ» در ساختمانهای جنوب تهران/ ۵ میلیون پیش؛ ۲ میلیون تومان اجاره.
راضیه حسینی
اجارۀ پارکینگ در برخی مناطق، پیشازاین هم انجام میشد، ولی نه بهصورت سالانه و در وسعت بالا. البته که ایرادی هم ندارد، مالک راضی و صاحب ماشین هم راضی است، دیگر به باقی ربطی ندارد. امیدواریم بازار اجاره در حد همین پارکینگ باقی بماند و به تکههای دیگری از خانه بسط پیدا نکند.
مثلاً روزی خبر اجارهدادن سقف خانه، حیاط، راهپله، باغچۀ سمت راستی، گلدان پنجمی از چپ، جاکفشی و … را نخوانیم. کسی چه میداند؟ حتی شاید روزی خانهها هم ساعتی اجاره داده شوند. میتوان نام این نوع اجاره را گذاشت «جزء از کل»
مثلاً ممکن است درِ آپارتمان را باز کنید و ببینید عدهای در قسمتی از پارکینگ جشن تولد گرفتهاند، تعدادی در انباری مشغول جابهجاکردن کیسههایی سیاهرنگ هستند، دو، سه نفر در راهپله نشستهاند و تخمه میشکنند. درحالیکه چند پوست تخمه روی کفشتان میریزد میپرسید: «اینجا چهکار میکنید؟» میگویند: «کوچه سرد بود، سوز میاومد، راهپله خودمون هم قبلاً اجاره داده شده بود. اینجا رو ماهی یه تومن گرفتیم. بد نیست، فقط اگه رفتوآمد کمتر شه بهتره.»
همینطور که به سمت واحد خودتان میروید متوجه میشوید از سقف صداهایی میآید. به سمت پشت بام میروید و میبینید عدهای مشغول پهن کردن لباس هستند و تعدادی هم چادر زدهاند. یکی هم از این پشت بام به آن پشت بام میپرد و یکی دیگر ازش فیلم میگیرد.
به سمت خانه خودتان میروید. همین که در واحد را باز میکنید، یکهو برف شادی تا مریتان وارد میشود و یک چیزی جلوی صورتتان میترکد و کلی خردهریز براق در هوا پخش میشود. اول فکر میکنید تولدتان است و خانواده سورپرایزتان کردهاند، اما بهسرعت متوجه میشوید که سورپرایز یک عده غریبه را خراب کردهاید و حالا باید از آنها عذرخواهی کنید که بدون اطلاع وارد خانهتان شدید.
همینطور که هاجوواج ماندهاید، پدر و مادرتان از انتهای آشپزخانه دست تکان میدهند و میگویند: «نگران نباش اتاق تو رو اجاره ندادیم. میتونی بری توش.»
بالاخره چرخ روزگار باید هرطورشده بچرخد، مسئولان که سالهاست فراموش کردهاند روزگار چرخی دارد و زندگی مردم به گردش آن بسته است. خودمان باید فکری کنیم تا از پس زندگی برآییم.