صنعت فولاد سیبل کمبودها و ناترازیها /بر هم خوردن تعادل زنجیره فولاد با قطعیهای مکرر برق و گاز
![صنعت فولاد](https://asre-eghtesad.com/wp-content/uploads/2025/02/صنعت-فولاد.jpg)
زینب غضنفری
ناترازی انرژی دولت را مجبور کرد که محدودیتهای مصرفی شدیدی را برای صنایع کشور اعمال کند و این محدودیتها سال به سال بر شدت آن افزوده شد و سال جاری قطعیهای برق و گاز به صورت مکرر و طولانی مدت اتفاق افتاد.
در چنین شرایطی مجالی برای تولید باقی نمیماند و اثرات افت تولید داخلی بر اقتصاد کشور جبران ناپذیر و بسیار سنگین است.
این موضوع به حدی جدی شده که به مهمترین چالش صنعت فولاد در سالهای اخیر تبدیل شده و علاوه بر مسائل و مشکلات دیگر، این صنعت با چالش شدید انرژی نیز دست و پنجه نرم میکند. قطعیهای برق و گاز در سال جاری بهگونهای بی سابقه شدت یافته و در نتیجه آن، به طور تقریبی میتوان گفت که تولیدکنندگان فولاد در کشور بیش از یک فصل از تولید خود (معادل ۲۵ درصد) را از دست دادند و یک بررسی سر انگشتی نشان میدهد که ناترازی انرژی خسارتی بالغ بر ۴ میلیارد دلار به صنعت فولاد کشور وارد کرده است.
آمار و ارقام منتشر شده حاکی از آن است که در ماه دسامبر (آذر – دی) به دلیل ناترازی شدید انرژی تولید فولاد خام ایران با افت ۸.۲ درصدی به ۲.۶ میلیون تن رسید. بررسی گزارش فعالیت شرکتهای حاضر در بازار سرمایه نیز مؤید این موضوع است و این شرکتها در این مدت با کاهش فعالیت ۲۰ تا ۸۰ درصدی روبهرو شدهاند.
پوشش ظرفیت اسمی صنعت فولاد به موجب این قبیل چالشها هر ساله در حال کاهش است و هم اکنون این ظرفیت نزدیک به ۶۲ درصد است که پایینترین حد پوشش ظرفیت در تاریخ صنعت فولاد ایران بهشمار میرود؛ این در حالی است که پیش از این، پوشش ظرفیت بیش از ۷۵ درصد بود.
ناترازیهای انرژی با توقف خطوط تولید، زمان تولید محصولات فولادی را بالا برده و موجب از دست رفتن محصولات در مراحل مهم و اختلالات زیادی در تحویل محصول به مشتریان شده است.
افت تولید، تعادل در زنجیره فولاد را به هم زده و موجب ناترازی در عرضه و تقاضا شده که دود این ناترازی به چشم مصرف کننده نهایی محصولات فولادی که مردم هستند میرود؛ چرا که عدم همخوانی میزان عرضه با تقاضا موجب رشد قیمتها میشود.
قعطیهای مکرر برق و گاز بر تحویل محصول به مشتری اثر منفی گذاشته و تولیدکنندگان قادر نیستند مطابق با تعهد خود محصولات را عرضه و به دست مشتریان داخلی و خارجی خود برسانند. با پیچیده شدن شرایط و کمبود عرضه و سیراب نشدن سمت تقاضا، قیمتها افزایش مییابد و تورم بر تورم است که افزوده میشود.
زمانی که تولیدکننده محصول خود که یا محصول میانی است و به عنوان ماده اولیه در ادامه زنجیره مصرف میشود یا محصول نهایی است و وارد بازار میشود را نتواند در زمان مقرر تولید و به فروش برساند، زنجیره از تعادل خارج میشود و مصرف کننده محصولات میانی فولاد نمیتوانند خوراک کارخانه خود را تامین کنند.
در این صورت، سمت عرضه دو چندان افت میکند و مصرف کننده نهایی نیز از این موضوع متضرر میشود. ضمن آن که در این مدت و در صورت تاخیر در تحویل سفارش، مشتریان خارجی شرکتها از دست میروند و جذب شرکتهای رقیب میشوند.
شرکتهای فولادساز زمان اورهال خطوط تولید خود را به زمان خاموشیها منتقل کردهاند تا به نوعی مدیریت زمان کرده باشند و در زمان خاموشیها به بهبود کیفیت و ظرفیت تولید بپردازند. البته این موضوع در سالهای گذشته مزیت و کارایی داشت اما؛ امسال به حدی قطعیها طولانی بود که چندین بار اورهال هم جوابگو نبود و به هیچ وجه امکان مدیریت بهینه زمان وجود نداشت.
مجموع چالشها و مشکلات متعددی که شرکتهای فولادساز در این سالها با آن درگیر بودهاند، که حالت دفاعی گرفتهاند و به اصطلاح صنعت فولاد وارد «فاز پایداری» شده است. زمانی که یک صنعت خود را در چنین وضعیتی میبیند بدین معنا است که بخشی از امید خود به توسعه را از دست داده و تلاشها بر آن است که در برابر مشکلات بسیاری که وجود دارد، حداقل در موقعیت فعلی باقی بمانند و چندان مجالی برای توسعه نمیبینند.
صنعت فولاد که با سرمایهگذاری نزدیک به ۴۰ میلیارد دلار ایجاد شده را نباید به راحتی سیبل کاستیها و ناترازیها کرد و نباید اجازه داد این صنعت مادر دچار افول شود.