
مسعود شریعت زاده؛ مدیر مسئول
در سالهای اخیر، بحران آب به یکی از اصلیترین دغدغههای ملی در ایران بدل شده است. هر تابستان که فرا میرسد، اسمهایی مانند “خشکسالی” و “کاهش فشار آب” به تیتر یک خبرگزاریها و موضوع مکالمات روزمره شهروندان تبدیل میشود.
سازمان آب نیز برای مدیریت محدودیت منابع، کاهش فشار آب در شبکه توزیع را به عنوان راهکاری فوری و در عین حال پرچالش برگزیده است ـ راهکاری که فقط به کم شدن آب خروجی از شیر خلاصه نمیشود، بلکه پیامدهایی فراتر از انتظار برای خانوارها و اقتصاد نیز به همراه دارد.
کاهش فشار آب، به ظاهر یکی از سادهترین روشها برای حفظ ذخیره منابع در مواقع کمآبی است. اما حقیقت این است که این اقدام، در عمل بسیاری از خانوادهها را به ویژه در طبقات بالای ساختمانهای مرتفع، عملاً از دسترسی به آب سالم و کافی محروم ساخته است.
با افت فشار، آبی که باید به بهداشتیترین شکل ممکن به خانههای مردم برسد، در مخازن و لولهها رسوب کرده، کیفیت خود را از دست میدهد یا اصلاً به طبقات بالا نمیرسد.
در نتیجه، خانوارهای زیادی مجبور به خرید آب بستهبندی، هزینه نصب پمپ یا حتی تحمل ساعات طولانی بیآبی میشوند. این چرخه، فشار اقتصادی مضاعفی بر دوش شهروندان، بهویژه اقشار آسیبپذیر، میگذارد.
از گرمای تابستان تا کاهش کیفیت زندگی
کمآبی و افت فشار آب، تنها شیرآلات خانهها را هدف نمیگیرد؛ صنایع کوچک، کارگاههای تولیدی، رستورانها و حتی فروشگاههای مواد غذایی نیز از این وضعیت آسیب میبینند. در گرمای تابستان که نیاز به سیستمهای سرمایشی مانند کولرهای آبی به اوج میرسد، کاهش فشار آب عملاً این امکانات را از شهروندان دریغ میکند.
بازتاب مستقیم این موضوع، کاهش بهرهوری نیروی کار، رشد نارضایتی اجتماعی و افت سطح رفاه عمومی است. در مناطق محرومتر، پیامدها دوچندان است و گاهی حتی به بحرانهای بهداشتی و بروز بیماریهای مرتبط با آب منجر میشود.
اکنون سؤال اساسی اینجاست: با فرض تداوم خشکسالی و رشد جمعیت، آیا سیاستهای انقباضی از جنس کاهش فشار آب، میتواند راهحل پایداری برای مدیریت منابع آب کشور باشد؟ تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد جواب منفی است. راهبردهای موفق بر سه محور استوار بودهاند: ارتقای بهرهوری، مشارکت مردم و سرمایهگذاری در فناوری.
۱. ارتقای بهرهوری مصرف آب
بیش از ۶۰ درصد منابع آبی ایران در کشاورزی مصرف میشود که متأسفانه بخش بزرگی از آن هدر میرود. اصلاح الگوهای کشت، آموزش و ترویج فناوریهای نوین آبیاری و مدیریت مصرف در صنایع میتواند حجم قابل توجهی از فشار را از دوش شبکه شهری بردارد.
۲. آموزش و مشارکت مردم
در بسیاری از شهرهای دنیا، آموزش همگانی و مشارکت شهروندان در کاهش مصرف، نقش مهمی در مدیریت بحران ایفا کرده است. شکلدهی به رفتار مصرفی با ابزارهای انگیزشی و جریمهای میتواند تأثیرگذار باشد. نصب کنتورهای هوشمند، ارائه آمار شفاف و پیشبینیپذیری روند اطلاعرسانی، از جمله اقدامات کارآمد در این حوزه است.
۳. سرمایهگذاری در زیرساخت و فناوری
فرسودگی شبکه آب شهری، بخشی از مشکل را تشدید میکند. نشت آب در لولهها و از کارافتادگی تجهیزات قدیمی، باید با یک برنامه ملی نوسازی و استفاده از فناوریهای نوین برطرف شود. سرمایهگذاری در شیرینسازی، بازچرخانی فاضلاب، احداث مخازن جدید و منابع جایگزین مانند آب باران در بسیاری از کشورها توانسته بحران را تا حد زیادی مهار کند.
جمعبندی
کاهش فشار آب، شاید به عنوان مسکّنی موقت قابل پذیرش باشد، اما تداوم این سیاست، هزینههای اجتماعی، اقتصادی و حتی بهداشتی فراوانی در پی دارد. ضرورت دارد نهادهای مسئول، با رویکردی چندبُعدی، به جای فشار مضاعف بر شهروندان، به دنبال راهکارهای ساختاری و آیندهنگر باشند.
سرمایهگذاری هدفمند، جلب مشارکت عمومی و حرکت به سمت آبمحوری هوشمند، ضامن تابآوری ایران در مواجهه با تابستانهای گرم و کمآب آینده خواهد بود.