روانشناسی صنعتی و سازمانی: راهکاری برای بهرهوری، رضایت شغلی و سلامت سازمان

دکتر متین آلاحمد؛ مشاور سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران
در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، جایی که موفقیت یک سازمان به شدت به منابع انسانی آن وابسته است و نقش منابعانسانی بیش از هر زمان دیگری حیاتی به نظر میرسد.
علم روانشناسی صنعتی و سازمانی نه تنها به افزایش بهرهوری و کارایی کمک میکند، بلکه با تمرکز بر رضایت شغلی و سلامت روانی کارکنان، به رشد و پایداری بلندمدت سازمان نیز میانجامد.
امروزه با توجه به شرایط اقتصادی که در جایجای کشور مشهود است انتظار میرود که بیشترین تاثیر این شرایط در دل نیروی انسانی سازمان بروز نماید؛ بالاخص نیروی کارگری و کارمندی که بیشتر از هر بخشی در سازمان دستخوش فشارهای مالی و روانی هستند و از سمتی دیگر با فرصتهای درآمدزایی روزمره به مانند تاکسیهای اینترنتی برای این قشر و نوع کسب درآمد و تسویه روزانه این مجموعهها یک حس خوب را در رانندگان ایجاد میکند که همین امر منجر به خروج فرد از سازمانها بالاخص کارگاهها و کارخانجات میشود لیکن شخص بعد از مدتی متوجه هزینههای این شغل که شامل مخارج خودرو و همچنین هزینه های سوخت، تخلفات و هزینههای دیگر است، میگردد؛ لیکن عادت به این روال شغل خروج را برای او و بازگشت به محیط مشاغل صنعتی و سازمانی را سخت مینماید.
پیرو این موارد لازم است سازمانها بخشی از درآمد خود را صرف استفاده از ظرفیت روانشناسان صنعتی و سازمانی در دل سازمانهای خود نمایند. روانشناسی صنعتی و سازمانی یک تفاوت بارز با گرایشهای دیگر روانشناسی دارد و آن رویکرد رشد محور در کنار رویکرد اصلاحی است.
روانشناسی صنعتی و سازمانی اساساً به دو بخش اصلی تقسیم میشود:
بخش صنعتی (Industrial): این بخش بیشتر به مسائل مرتبط با مدیریت منابع انسانی در فضای صنعتی و روابط کارگری و کارفرمایی میپردازد. در فضای صنعتی تمرکز به جذب نیروهای مجرب در بخش کارگری است و بخش بدنه کارگری سازمان عموما دارای تجربه بالای اجرایی و عموما از اقشار کم سواد جامعه هستند و روانشاس صنعتی سازمانی تمرکز بر استخدام، انتخاب صحیح کارکنان، طراحی برنامههای آموزشی و توسعهای موثر، ارزیابی عملکرد و طراحی مشاغل به گونهای دارد که هم با تواناییهای فردی سازگار باشد و هم نیازهای سازمان را برآورده کند. هدف اصلی این بخش، ایجاد یک سیستم مدیریتی کارآمد و منصفانه است که افراد مناسب را در جایگاههای مناسب قرار دهد و از اختلافات درون سازمانی و نارضایتیها رفتاری جلوگیری نماید.
بخش سازمانی (Organizational): این بخش بر روی رفتار کارکنان در سازمانهای غیر صنعتی و بیشتر ستادی تمرکز دارد. عموما پرسنل کارمندی داخل سازمانها از سطح سواد بالاتری نسبت به فضای صنعت برخوردارند و مسائلی مانند انگیزش کارکنان، رهبری و مدیریت، فرهنگ سازمانی، ارتباطات در محیط کار، کار گروهی و مدیریت استرس شغلی در این حوزه بیشتر مورد بررسی قرار میگیرند.
هدف این بخش ایجاد محیطی سالم، مثبت و انگیزشی است که به کارکنان اجازه میدهد تا حداکثر پتانسیل خود را به کار گیرند و احساس تعلق به سازمان داشته باشند و با توجه به بالاتر بودن سطح سواد این افراد عموما در روابط بینفردی حرفهایترهستند و روابط غیر رسمی عموما از پیچیدگی بیشتری برخوردار است و نقش روانشناس صنعتی و سازمانی برای مدیریت این موارد بسیار کلیدیتر و تخصصیتر است.
اهمیت روانشناسی صنعتی و سازمانی در ساختار سازمانی از چند جنبه کلیدی قابل بررسی است:
● بهبود فرایندهای انتخاب و استخدام
یکی از بزرگترین چالشهای هر سازمانی، یافتن فرد مناسب برای شغل مناسب است. روانشناسی صنعتی و سازمانی با استفاده از آزمونهای روانسنجی، مصاحبههای ساختاریافته و تکنیکهای مصاحبهای، به سازمانها کمک میکند تا داوطلبانی را شناسایی کنند که نه تنها دارای مهارتهای فنی لازم هستند، بلکه از نظر شخصیتی و ارزشی نیز با فرهنگ سازمان سازگارند. این رویکرد به کاهش هزینههای استخدام و نرخ خروج نیروی انسانی سازمان کمک شایانی میکند.
● افزایش انگیزه و رضایت شغلی
کارمندان ناراضی و بیانگیزه میتوانند به سلامت کل سازمان آسیب برسانند. روانشناسان صنعتی و سازمانی با تحلیل عواملی مانند طراحی شغل، سیستم پاداش و تشویق، و سبک رهبری مدیران، راهکارهایی برای بهبود انگیزه و رضایت شغلی ارائه میدهند. این امر نه تنها به افزایش بهرهوری منجر میشود، بلکه روحیه همکاری و وفاداری کارکنان را نیز تقویت میکند. همچنین با جلسات مشاوره فردی با پرسنل سازمان بخش زیادی از فشار پرسنل را تخلیه میکنند و رابط خوب برای پرسنل سازمان و بدنه مدیریت سازمان با حفظ محرمانگی میشوند.
● بهبود عملکرد و بهرهوری
روانشناسان صنعتی و سازمانی با شناسایی موانع عملکردی و طراحی برنامههای آموزشی هدفمند در جهت توسعه مهارتهای سخت و مهارتهای نرم پرسنل، به کارکنان کمک میکنند تا مهارتهای خود را بهبود بخشند. همچنین، با استفاده از نظامهای ارزیابی عملکرد منصفانه و سازنده، به کارکنان بازخوردهای مناسبی ارائه میدهند که به رشد فردی و حرفهای آنها کمک میکند. این اقدامات مستقیماً به بهبود عملکرد کل سازمان منجر میشود.
مدیریت تغییر و توسعه سازمانی
در دنیای امروز، سازمانها به طور مداوم با تغییرات تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند. روانشناسان صنعتی و سازمانی به سازمانها کمک میکنند تا این تغییرات را به گونهای مدیریت کنند که مقاومت کارکنان به حداقل رسیده و فرآیند توسعه سازمانی به شکل مؤثر و بدون تنش انجام شود. آنها با بهبود ارتباطات داخلی و ایجاد یک فرهنگ سازمانی انعطافپذیر، سازمان را برای مواجهه با چالشهای آینده آماده میکنند.
در نهایت، روانشناسی صنعتی و سازمانی دیگر یک مزیت رقابتی نیست، بلکه یک ضرورت است. سازمانی که به سلامت روانی و رضایت شغلی کارکنانش توجهی ندارد، در درازمدت نمیتواند در بازار رقابتی باقی بماند. این رشته با ایجاد یک پل ارتباطی بین اهداف سازمان و نیازهای کارکنان، به ایجاد محیطی میانجامد که در آن هم افراد رشد میکنند و هم سازمان به اهداف خود میرسد. در واقع، سرمایهگذاری بر روانشناسی صنعتی و سازمانی، سرمایهگذاری بر ارزشمندترین دارایی هر سازمان، یعنی نیروی انسانی، است. این امر نه تنها به افزایش بهرهوری و سودآوری کمک میکند، بلکه به ایجاد یک سازمان پایدار، انسانی و موفق در دنیای مدرن میانجامد.