اطلس تجارت ایران؛ فرصتی که بیمه نباید از دست بدهد

سیدطهحسین مدنی؛ رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند
گاهی در اقتصاد، پروژههایی متولد میشوند که اگر بهوقت و بهدرستی فهمیده نشوند، سالها بعد به فهرست «فرصتهای ازدسترفته» میپیوندند.
اطلس تجارت ایران، یکی از همین موجودات کمیاب است؛ یک سامانه دادهمحور که میتواند نقشه تجارت کشور را با جزئیات مسیرهای حملونقل، استانداردهای بینالمللی، شرایط تولید، و حتی ریسکهای سیاسی و لجستیکی، پیش چشم فعالان اقتصادی بگذارد. اما نکته جالب اینجاست که در میان بازیگران مختلف تجارت، شاید هیچکس به اندازه صنعت بیمه از این پروژه نفع نبرد—البته اگر خود بیمه بفهمد که چه گنجی روبهروی اوست.
در ذات بیمه، مدیریت ریسک و قیمتگذاری بر اساس امکان وقوع حادثه است. این کار، اگر با داده دقیق، بهروز و جامع انجام شود، از «حدس» به «پیشبینی علمی» تبدیل میشود. همینجاست که اطلس تجارت میتواند وارد میدان شود.
برای مثال، شرکت بیمهای که بداند در یک مسیر کشتیرانی خاص، در سه سال گذشته چند بار کشتیها با تأخیر یا حادثه مواجه شدهاند، میتواند نرخ بیمهنامه حمل دریایی را دقیقتر تعیین کند. این یعنی پایان تخفیفهای کلی و افزایش سودآوری، بدون آنکه مشتری احساس اجحاف کند.
نگاهی به تجربههای بینالمللی نشان میدهد این حرف بیشتر از یک ایده روی کاغذ است. نمونه آفریقایی ATIDI را در نظر بگیرید: نهادی منطقهای که ریسکهای سیاسی و تجاری را پوشش میدهد و تا امروز بیش از ۸۵ میلیارد دلار تجارت و سرمایهگذاری را تضمین کرده است. یا همکاری TradeAtlas با پلتفرم ارزیابی ریسک Cytora که دادههای تجارت جهانی را مستقیم به مدلهای بیمه دریایی تزریق میکند؛ نتیجه، تصمیمگیری سریعتر و دقت بالاتر در پذیرش یا قیمتگذاری بیمهنامهها بوده است.
در ایران، بیمهگرها معمولاً بر اساس پروندههای گذشته خود و نهایتاً گزارشهای پراکنده رسمی، ریسک را میسنجند. مشکل اینجاست که چنین جامعه آماری محدود است و هر حادثه یا تغییر روند بزرگ میتواند تحلیلها را بههم بریزد. حالا تصور کنید همین بیمهگرها در بستر اطلس، به دادههای جامع، لحظهای و چندمنبعی از تجارت ایران و جهان دسترسی داشته باشند؛ از وضعیت بنادر و گمرکات گرفته تا تغییرات یکشبه تعرفهها یا مسیرهای جایگزین صادرات.
این همافزایی یک اثر جانبی مهم دارد: کاهش موانع ورود برای کسبوکارهای کوچک و متوسط. الان بسیاری از این شرکتها بهدلیل نرخ بالای بیمه یا محاسبات اغراقآمیز ریسک، از تجارت خارجی میترسند. اما وقتی قیمت بیمه نتیجه تحلیل دقیق دادهها باشد، بعضی مسیرها یا کالاها که به اشتباه پرریسک فرض شدهاند، ارزانتر بیمه میشوند و همین، پای SMEها را به بازار جهانی باز میکند.
فراتر از این، اطلس میتواند به بیمهها اجازه دهد مدلهای خدماتی نوینی بسازند: بستههای تشویقی برای تجاری که مسیرهای بهینه حملونقل را انتخاب میکنند، یا جریمه برای کسانی که برخلاف توصیه دادهها، در دورههای پرریسک حملونقل میکنند. چنین ابزارهایی در کنار بازی رقابتی بیمهگرها، هم بازار را شفافتر میکند، هم به ارتقای استانداردهای لجستیک و تجارت کمک میکند.
با این حال، همه چیز به کیفیت اجرای اطلس بستگی دارد. یک سامانه نصفهنیمه که فقط به چند گزارش کلی بسنده کند، نه بیمهها را جذب میکند و نه تجار را. آنچه لازم است، تعهد نهادی به بهروزرسانی مداوم دادهها، یکپارچگی منابع، و سازگار کردن فرمت اطلاعات با ابزارهای تحلیلی بیمههاست. به زبان ساده، اطلس باید برای یک کارشناس بیمه مثل جدول ضرب برای یک دانشآموز باشد: همیشه دمدست، دقیق و بیابهام.
البته چالشهای ساخت چنین پروژهای کم نیست؛ از ملاحظات امنیتی و تحریمها گرفته تا مقاومت بازیگران سنتی که از شفافیت دادهها هراس دارند. اما نکته اینجاست که خود اطلس، اگر درست طراحی شود، میتواند بخشی از همین نگرانیها را رفع کند. تحریمها اغلب از نبود دید کامل به جریان تجارت کشور بهره میبرند. وقتی این دید از طریق سامانهای متمرکز و امن ایجاد شود، نهتنها واکنش سریعتر ممکن میشود، بلکه اعتماد داخلی و خارجی هم بهبود پیدا میکند.
در نهایت، باید گفت اطلس تجارت ایران میتواند برای صنعت بیمه، همان نقشی را بازی کند که رادارهای پیشرفته برای یک خلبان ایفا میکنند: دیدن طوفانها و تغییر مسیر پیش از برخورد. این، شانسی نیست که هر روز به در خانه بیمهها بیاید. اگر این صنعت بخواهد از نقش «پرداختکننده خسارت» عبور کند و به جایگاه مشاور و شریک تجار برسد، باید همین حالا برای ادغام فرآیندهای خود با اطلس برنامهریزی کند. وگرنه وقتی رقبا با دادههای بهتر، قیمتهای دقیقتر و خدمات هوشمندتر سراغ همان مشتریان بیایند، حسرت این خطای راهبردی دیگر با هیچ بیمهنامهای جبران نخواهد شد.
اطلس تجارت ایران میتواند صنعت بیمه را از یک بازیگر منفعل به شریک راهبردی تجار بدل کند. تلفیق دادههای دقیق با مدلهای ارزیابی ریسک، شفافیت، سودآوری و کاهش موانع ورود را به همراه دارد. بیمههایی که زودتر این همگرایی را بپذیرند، مزیت رقابتی پایدار و سهم بیشتری از آینده بازار خواهند داشت.