
سکینه مهرآئی، گروه انرژی – در آستانه گذار جهانی به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، ذخیرهسازی انرژی بهعنوان گلوگاه اصلی و تعیینکننده در مسیر پذیرش گسترده این منابع شناخته میشود.
بدون سامانههای ذخیرهسازی کارآمد، حتی بزرگترین ظرفیتهای خورشیدی و بادی قادر به تأمین پایدار شبکه نیستند، موضوعی که امروز هم دغدغه کشورهای پیشرفته و هم چالش اقتصادهای نوظهور از جمله ایران است.
بر اساس گزارش تازه مؤسسه Precedence Research، ارزش بازار جهانی سامانههای ذخیرهسازی انرژی در سال ۲۰۲۵ به ۲۸۸٫۹۷ میلیارد دلار خواهد رسید و روند رشد آن شتابان ادامه مییابد.
فقط در سال ۲۰۲۳، سرمایهگذاری در باتریهای شبکهای رکوردی بیش از ۳۵ میلیارد دلار به ثبت رسانده است (منبع: آژانس بینالمللی انرژی – IEA). این ارقام بیانگر اهمیت راهبردی این فناوریها در آینده انرژی جهان هستند.
فناوریهای ذخیرهسازی انرژی در دو محور اصلی در حال تحول هستند: باتریهای حالت جامد و باتریهای جریان. باتریهای حالت جامد با استفاده از الکترولیت جامد، علاوه بر افزایش تراکم انرژی، سطح ایمنی بیشتری ارائه میدهند و خطرات ناشی از آتشسوزی یا نشت مواد را به حداقل میرسانند. مطالعات و آزمایشهای اخیر نشان میدهد که تولید انبوه این نوع باتریها میتواند هزینههای نگهداری را کاهش دهد و طول عمر سیستمها را بهطور قابل ملاحظهای افزایش دهد.
در سوی دیگر، باتریهای جریان با بهرهگیری از دو محلول فعال، انرژی را ذخیره و در زمان نیاز آزاد میکنند. این فناوری بهویژه برای کاربردهای شبکهای در مقیاس بزرگ مناسب است، زیرا امکان تنظیم ظرفیت و مدت زمان تخلیه با تغییر اندازه مخازن وجود دارد.
ترکیب این دو رویکرد نوآورانه نشاندهنده آیندهای است که در آن ذخیرهسازی انرژی نهتنها پایدارتر، بلکه انعطافپذیرتر و اقتصادیتر خواهد بود.
رشد بیسابقه بازار ذخیرهسازی انرژی جهان فرصتهای عظیم ایجاد کرده است اما ایران به دلیل نبود فناوری و سرمایهگذاری، از رقابت نوآورانه جهانی عقب مانده است
این دو فناوری هرچند در مرحله تجاریسازی متفاوتاند، اما پیشبینی میشود تا نیمه دوم دهه جاری سهم مهمی در بازار جهانی داشته باشند.
هیدروژن سبز که از طریق الکترولیز آب با استفاده از انرژی تجدیدپذیر تولید میشود، اکنون یکی از برجستهترین روشهای ذخیره غیرمستقیم انرژی برق محسوب میشود. با تبدیل مازاد تولید برق خورشیدی و بادی به هیدروژن، امکان ذخیرهسازی بلندمدت فراهم شده و بخشهای سختکربنزدایی نظیر فولادسازی و حملونقل سنگین امکان بهرهگیری از سوخت پاک خواهند داشت. کشورهای اروپایی و آسیایی میلیاردها دلار برای زیرساختهای تولید، حمل، و ذخیره هیدروژن سرمایهگذاری کردهاند.
ذخیرهسازی حرارتی یکی از کمهزینهترین و پایدارترین روشها برای موازنه عرضه و تقاضای انرژی است. از مخازن آب گرم گرفته تا سیستمهای نمک مذاب، این فناوریها بهویژه برای نیروگاههای متمرکز خورشیدی ارزشمند هستند. آنها انرژی حرارتی را در ساعات اوج تابش ذخیره میکنند و در مواقع نیاز آن را به بخار و در نهایت برق تبدیل مینمایند.
ایران، آغاز مسیر دشوار
ایران با وجود برخورداری از ظرفیتهای عظیم انرژی خورشیدی در مناطق مرکزی و توان بالقوه باد در شمال شرق و سواحل جنوبی، هنوز فاصله زیادی تا بهرهگیری کامل از این فرصتها دارد. مهمترین مانع، نبود سامانههای ذخیرهسازی پیشرفته و گسترده است که بتواند تولید ناپایدار انرژیهای پاک را به توان پایدار شبکه تبدیل کند.
در حوزه باتریهای شبکهای، تاکنون تنها پروژههایی محدود و کوچک اجرا شده است. بسیاری از نیروگاههای خورشیدی روستایی به دلیل عدم وجود سیستم ذخیره، در ساعات غیر آفتابی از مدار خارج میشوند و ظرفیت بالفعل آنها بیاستفاده میماند.
هیدروژن سبز، هرچند در محافل علمی و پژوهشی کشور جایگاه یافته، اما همچنان در سطح طرحهای آزمایشی باقی مانده و به مرحله صنعتیسازی نرسیده است. نبود سرمایهگذاری بخش خصوصی و نبود سیاستهای حمایتی منسجم، بزرگترین چالش برای توسعه این بخش محسوب میشود.
ذخیرهسازی حرارتی نیز تقریباً در حاشیه فراموشی قرار دارد؛ فناوریهای موجود محدود به نمونههای تحقیقاتی بوده و حتی در صنایع بزرگ نیز مورد بهرهبرداری جدی قرار نگرفته است. این وضعیت نشان میدهد که برای ورود ایران به رقابت جهانی ذخیرهسازی انرژی، نیاز به یک برنامهریزی کلان، جذب سرمایهگذاری، و انتقال فناوری وجود دارد.
متخصصان باور دارند که ورود ایران به زنجیره جهانی توسعه این فناوریها علاوه بر کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، میتواند جایگاه صادراتی کشور در حوزه تجهیزات و سوختهای پاک را تقویت کند.
نیاز به سیاستگذاری جامع
کارشناسان اقتصاد انرژی تأکید دارند که توسعه ذخیرهسازی باید همگام با استقرار نیروگاههای تجدیدپذیر پیش رود. این موضوع نیازمند سیاستگذاری کلان، سرمایهگذاری مشترک بخش خصوصی و دولتی، انتقال فناوری از طریق همکاریهای بینالمللی، و تربیت نیروی انسانی متخصص است.
با توجه به روند رشد بازار جهانی و فشار روزافزون برای کاهش آلایندگی، ذخیرهسازی انرژی دیگر یک انتخاب تکنولوژیک نیست بلکه الزام راهبردی برای پایداری شبکه و امنیت انرژی است. کشورها، از پیشرفتهترین اقتصادیها تا بازارهای نوظهور، دریافتهاند که بدون حل این گلوگاه، گذار به انرژی پاک نیمهکاره خواهد ماند.
این گزاره، هم هشداری است برای ایران تا فرصتهای فناورانه و بازار جهانی را از دست ندهد، و هم پیام امید که با برنامهریزی، سرمایهگذاری و انتقال دانش، میتوان به بازیگری جدی در عرصه انرژی پاک تبدیل شد.