آقای ایمنی مسئول بد مصرفی گاز نیست!
فرزین سوادکوهی
هر دولتی در ایران مجبور است دستکم سالی ۱۰۰ میلیارد دلار یارانه انرژی بپردازد. پول هنگفتی که اگر به زخم توسعه اقتصادی و صنعتی کشور زده می شد امروز مردمی بسیار ثروتمندتر می داشتیم. هزینه هنگفتی که ما را هر روز فقیر تر می کند چرا که هر دولتی روی کار بیاید برای تامین و پرداختش نه راه پس دارد و نه راه پیش.
عصراقتصاد-شکی نیست که این هزینه در نهایت مستقیم یا غیر مستقیم به گرده تک تک ما ایرانی ها آوار خواهد شد و این در حالیست که ما ایرانی ها با ۸۰ میلیون نفر جمعیت ۲ درصد از انرژی دنیا را داریم مصرف می کنیم و عملا فقط یک درصد از سهم تولید ناخالص داخلی جهان (GDP) را به خود اختصاص داده ایم.
معنی این گزاره آنست که ما انگار هیچ مولفه ای در بهره وری انرژی را در هیچ دوره ای مد نظر خود قرار نداده ایم و در این میانه از گاز به عنوان یک حامل انرژی ارزان خدادی مان بیش از دیگر حامل ها سو استفاده کرده ایم.
حالا باید از خود بپرسیم ما در حالی که با خود قرار گذاشته ایم که تا پایان برنامه هفتم توسعه، مصرف انرژی کشور را باید ۱۸ درصد کاهش دهیم آیا با این دست فرمان راه به جایی خواهیم برد؟ ناگفته پیداست که جواب بطور قطع منفی است.
براستی چرا باید شرکت ملی گاز ایران که متولی تامین گاز مصرف کنندگان است،همزمان باید مسئول بهینه سازی مصرف مصرف کنندگان هم باشد؟ و فرهنگسازی هم بکند؟ و با خواهش و تمنا از مردم بخواهد و آنها را تشویق کند محصولی را که آماده کرده است را کمتر مصرف کنند؟ این با کدام منطق اقتصادی و عقلی جور در می آید که شرکت تولید کننده از مصرف کننده بخواهد که محصولش را کمتر مصرف کند؟درست عین کاری که تولید کنندگان دخانیات از سیگاری ها می خواهند؟!
کارشناسان رسما اعلام کرده اند اجرای طرحهای مدیریت تقاضا و بهینهسازی مصرف، تنها راه پرکردن فاصله میان عرضه و تقاضای گاز است که متاسفانه برای اجرایی کردن آن به ۱۰۴ میلیارد دلار سرمایه گذاری طی ۵ سال نیازمندیم.پولی که نه تنها الان آن را نداریم بلکه چه بسا حالاحالا ها هم نمی توانیم آن را به راحتی تامین کنیم.
ما بر سر حرف هایمان نماندیم. شدت مصرف انرژی ما در این سال ها می بایست به نصف کاهش پیدا میکرد، که نکرد.و از بد روزگار، ما نه تنها به اهداف ابلاغی و تکلیفی مورد نظر نرسیدیم، بلکه برعکس آن هم گام برداشتیم و هدف را به سال ۱۴۲۰ موکول کردیم.یعنی داریم برای خودمان زمان می خریم که خراب کاریمان را درمان کنیم که طبعا به مصداق کار امروز را به فردا افکندن، این اقدام را به امری محال تبدیل می کنیم.
بد مصرفی شریک جرم زیاد دارد
ما به درست یا غلط طی دو دهه گذشته به تمام مناطق کشور گازرسانی کرده ایم و حال بابت تامین آن به مشکلاتی عدیده برخورده ایم و در این میان بد مصرفی گاز هم به استخوانی در گلویمان تبدیل شده است.
باید بپذیریم که هم اینک عدم بهره وری بخش مصرف، یکی از دلایل جدی ناترازی گاز در کشور است که یا برای برون رفت از آن در غفلتیم و یا برای رفعش کار درخوری انجام نمی دهیم.آن هم در شرایطی که قضیه بغرنج تر از این حرف ها شده و هر زمان هم که آن را شروع کنیم باز هم دیر کرده ایم.
شیوه بد مصرفی در بخش های خانگی و صنعتی لزوما گناهی نیست که به حساب مردم نوشته شود.وقتی قدرت انتخاب از مردم گرفته شود و آنها نتوانند از تجهیزات صنعتی و یا گرمایشی خانگی راندمان بالا و کم مصرف با قیمت مناسب درآمدشان استفاده کنند و از طرفی غیبت آموزش های لازم برای اصلاح الگوی مصرف و فرهنگسازی در مصرف بهینه احساس شود چه توقعی به بهبود شرایط می توان داشت؟ در بدمصرفی همه به نحوی شریک جرمند.
وسایل گرمایشی خانگی و بویژه موتورخانههای اداری، خانگی، تجاری و آموزشی و پکیج های مدام روشن، کوره های صنعتی قدیمی و پرمصرف و کم بازده، گرمکن های کارخانه ای کم تاثیر خط تولید محصولات دست به دست هم داده اند که مصرف گاز بطور شگفت آوری بالا برود.مصرف بی محابایی که تو گویی نقطه پایانی برای آن وجود ندارد .
از سوی دیگر خطاهای استراتژیک برنامه ریزان نیز در این میان مزیدی بر علت شده است.سیاست فرهنگ سازی مصرف گاز، بهینه سازی و نوسازی تجهیزات خانگی و صنعتی متاسفانه رفع بد مصرفی گاز،به خطا به گردن تامین کننده گاز افتاده است.در یک قلم مشاهده می کنیم که بام تا شام،اصلاح و ترمیم عایقکاری موتورخانه های اداری و خانگی، تنظیم مشعل و نصب رسوبگیر سختی آب و کارهایی از این دست بیخود و بی جهت به عهده شرکت ملی گاز افتاده که اساسا در فلسفه وجودی اش کار دیگری باید انجام دهد.
چرا شرکت ملی گاز ایران ملزم شده است میلیاردها تومان بودجه را صرف ساختن انیمیشن آقای ایمنی بکند و کاری که مثلا سازمان نظام مهندسی ساختمان و وزارت راه و شهر سازی و شهرداری ها و استاندارد و دیگر نهادهای مسئول باید انجام بدهند را به تنهایی به عهده بگیرد؟
براستی چرا باید شرکت ملی گاز ایران که متولی تامین گاز مصرف کنندگان است،همزمان باید مسئول بهینه سازی مصرف، مصرف کنندگان هم باشد؟ و فرهنگسازی هم بکند؟ و با خواهش و تمنا از مردم بخواهد و آنها را تشویق کند محصولی را که آماده کرده است را کمتر مصرف کنند؟ این با کدام منطق اقتصادی و عقلی جور در می آید که شرکت تولید کننده از مصرف کننده بخواهد که محصولش را کمتر مصرف کند؟درست عین کاری که تولید کنندگان دخانیات از سیگاری ها می خواهند؟!
ضرورت شناسایی متولیان اصلی اصلاح الگوی مصرف گاز
اساسا چرا شرکت ملی گاز ایران ملزم شده است میلیاردها تومان بودجه را صرف ساختن انیمیشن آقای ایمنی بکند و کاری که مثلا سازمان نظام مهندسی ساختمان و وزارت راه و شهر سازی و شهرداری ها و استاندارد و دیگر نهادهای مسئول باید انجام بدهند را به تنهایی به عهده بگیرد؟ به شرکت گاز چه مربوط که فلان منیفولد تزریق گاز گرم کن بهمان کارخانه در دوردست ترین نقطه کشور، اتلاف انتقال دارد؟شرکت گاز خیلی هنر بکند بتواند با بودجه اش اتلاف و نشتی های گازی شبکه های خودش را مرتفع کند.
آیا باید تقبل هزینههای مستمر مصرف گاز و استهلاک موتورخانه و کاهش دادن آلایندههای زیستمحیطی مربوط به شرکت ملی گاز باید باشد؟ مگر این کارها متولی دیگری ندارد؟ مگربد مصرفی تقصیر شرکت گاز است؟
اما در هرحال در پی تعهداتی که به عهده شرکت گاز نهاده شده می توان اقدامات مثبتی مانند اخذ پذیرش گواهی صرفهجویی گاز طبیعی در بورس انرژی نخستین عرضه آن برای طرح بهسازی موتورخانهها و اتصالات مفصلی که می تواند تشویقی برای صنایع به بهینهسازی مصرف انرژی تلقی شود و تدوین دستورعمل تأمین مالی پروژههای بهینهسازی با صدور و معامله گواهی صرفهجویی را به فال نیک گرفت.چاره چیست؟ فعلا تاوان بد مصرفی را خود تامین کننده گاز دارد می دهد.
همچنین تدوین اطلس بهینهسازی و معرفی قطبهای بهینهسازی مشترکان در صنایع انرژیبر ازجمله سیمان، فولاد و کشاورزی با هدف ارائه بستههای سرمایهگذاری در بازار بهینهسازی انرژی و محیطزیست، احیای ماده ۲۶ و ۵۷ قانون اصلاح الگوی مصرف بهمنظور هدایت صنایع به رعایت معیار مصرف انرژی استاندارد و تدوین سند راهبردی مدیریت انرژی و کربن نیز ا دیگر اقدامات متولی تامین گاز کشور است که در این سال ها شاهد آن هستیم.
با اینجال نمی توان از نهاد متولی گاز رسانی توقع داشت مشکل بدمصرفی را یک تنه برطرف کند.باید به یاد داشته باشیم که بد مصرف ها لزوما پرمصرف ها نیستند.وقتی الگوی مصرف به هر دلیلی رعایت نشود این اقتصاد پرچالش و ناسور کشور است که ضربه خواهد خورد.ضربه ای که می تواند همه ما را بیش از پیش در گرداب فقر فرو ببرد.