کد خبر: 140503168379
روزنامهعصر انقراض (طنز)

ابد و یک روز با قورباغه‌هایی در جنگل آسفالت

باباخانی، کارشناس انرژی: «زمستان امسال، کسری گاز از کسری برق تابستان سخت‌تر خواهد شد.»

راضیه حسینی

لطفاً به گیرنده‌‍‌های خود دست نزنید. بله این خبر در مورد ایران است. کشوری که دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را دارد!

مدل ایران طوری است که فکر می‌کنیم اگر چند نقش از نوید محمدزاده با هم ترکیب شود به ماهیت اصلی کشورمان برسیم. از نظر منابع طبیعی، نوید محمدزاده سریال قورباغه می‌شود. توی چشم دنیا نگاه می‌کند و می‌گوید: «من دارم، به‌اندازه… غنی‌ام. غنی از همۀ دنیا»

از نظر دسترسی به این منابع و استفاده از آنها می‌شود محمدزاده فیلم ابد و یک روز، با یک زیرپوش پاره و صدای آویزان و ملتمسانه فقط از گاز و برق می‌خواهد که «نرو… مملکتو رو حساب کی می‌خوای ول کنی بری؟»

ما که بالاخره نفهمیدیم چهرۀ واقعی ایران در زمینۀ منابع طبیعی چگونه است؟ شاید یک نوید محمدزاده در سریال جنگل آسفالت پشت همۀ قضایا باشد. شاید هم هنوز نقش اصلی، ساخته نشده است. نقشی که بالاخره چهرۀ واقعی ایران را نشان می‌دهد. کشوری که همه چیز دارد و هیچ‌چیز ندارد. کشوری که خودش هم نمی‌داند منابعش کجا می‌رود؟ انگار باقی کشورها منابع را با تشت جمع می‌کنند و ایران با آبکش!

کاش یک کارگردان پیدا شود. ایران را بسازد و بالاخره نشان دهد جنگل‌ها کی آسفالت شدند؟ سمیه چرا رفت و قورباغه‌ها چرا ابوعطا می‌خوانند. یکی پیدا شود اول تا آخر داستان ایران را بسازد. از روزگاری که همه چیز داشت، تا روزگاری که باز هم همه چیز دارد ولی هیچ‌چیز نیست. از گم‌شدن منابع و پول و وام و دکل و… تا پیداشدن کمبودها و نداری‌ها و قطعی‌ها.

به نظرمان این فیلم خوب فروش می‌کند. همۀ ایران پی دیدنش به سینما می‌روند. همه با اشتیاق و کنجکاو منتظر کشف رازها و باز شدن گره‌ها می‌مانند. فقط لطفاً نگذارید اصغر فرهادی کارگردان فیلم شود. تا حالا هر چه از داستان ایران دیده و شنیده‌ایم مدل پایان باز بوده است. یک‌بار بگذارید ببینیم واقعاً چه می‌شود.

نمایش بیشتر
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا