ارواح پیک موتوری

راضیه حسینی؛ روزنامه نگار
آرامستان بیشتر، سهم جنوب شهریها!
جعفر شربیانی عضو شورای شهر تهران از ساخت آرامستان جدید در جنوب تهران انتقاد کرد، وی ادامه داد: «ارزانبودن زمین در جنوب شهر و تملک راحتتر باعث شده تا شهرداری برای ساخت آرامستان، مجدداً سراغ جنوب شهر برود، این در حالی است که بهشتزهرا در این منطقه واقع شده و نباید مجدد آرامستانی در این منطقه احداث شود.»
قبرستان یا همان آرامستان، از قدیم ندیمها جایی خوفناک و وحشتانگیز بوده است. در واقع این مکان الهامبخش فیلمها، بازیها و کتابهای بسیاری بوده و هست. اخیراً هم که اتاقهای فرار به این مجموعه اضافه شده، و یکی از بهترین سناریوهای دم دستشان همین قبرستان است.
حالا شما فکر کنید با این تم و پیشزمینه، اصلاً امکان دارد در شمال شهر تهران قبرستان احداث شود؟ جایی پر از نور، زرقوبرق، صدا و تصویر! مکانی برای لذتبردن از زندگی لاکچری. اصلاً مردم در آن مناطق وقت ندارند به مردهها فکر کنند، از بس جذابیتهای زندگی فراوان است. از خودروهای چند میلیاردی، تا خانههای گرانتر از بورلی هیلز!
خود اموات در آن مناطق معذب میشوند و رویشان نمیشود نصف شبها بیرون بیایند و کسی را بترسانند. نهایتاً شاید بروند داخل یکی از ماشینها لاکچری و کمی دور دور کنند.
اما در عوض جنوب شهر پر است از المانهای نزدیک به قبرستان. خانههای ناایمن و فرسوده که هرآن و با فقط خبر زلزله، فرومیریزد. خاموشیهای مکرر و قطعی برق که بهترین موقعیت را برای اموات و ارواح فراهم میکند. مشکلات مختلف مالی که جان مردم را به لب رسانده و بعضیها آرزوی مرگ میکنند.
آدمهایی که آنقدر سخت کار میکنند گاهی اموات دلشان برایشان میسوزد و کمکشان میکنند. مثلاً شاید پشت موتور یک پیک موتوری بنشینند و به جایش چند تا سفارش ببرند، صاحب موتور را هم بگذارند کمی در قبرستان استراحت کند.
اگر جنوب شهر موتوریهایی را دیدید که سوار ندارند؛ ولی حرکت میکنند تعجب نکنید، اینها همان ارواح مهربان هستند.
با این اوصاف بهتر است هیچوقت به آرامستان در شمال شهر فکر نکنید. بگذارید لااقل ارواح کمک دست جنوب شهریها باشند و با آنها همدردی کنند!