کد خبر: 051002147332
جامعه و فرهنگروزنامه

استرس شغلی و اثرات مخرب آن

زهرا رحیمی/ استاد دانشگاه

استرس شغلی زمانی نمود پیدا می­ کند که خواست‌های محیط کار و فشارهای مرتبط با آن بیش از میزانی است که فرد از عهده انجام آن برآید. در این زمینه ویژگی­ های فردی، شرایط کار و اثر متقابل این دو سهمی اثرگذار دارند.

تجربه ناخوشایند استرس می­ تواند ناشی از عوامل متعدد باشد. به طور مثال اینکه شخص نگران حجم ﮐﺎرهای محول شده باشد، به کیفیت محصول کار خود و توانایی تأمین نظر مدیر سازمان اطمینان نداشته باشد، مشکلاتی که مادران کارمند دارند و ﻣﺸﮑﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، اﻧﺘﻈﺎرات و ﺗﻮﻗﻌﺎت ﺳﺎزﻣﺎن از ﮐﺎرﻣﻨﺪان و حتی ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ­های ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژیک و ﻧﮕﺮاﻧﯽ از ﮐﻬﻨﻪ ﺷﺪن ﻣﻌﻠﻮﻣﺎت و اﻃﻼﻋﺎت خود، تمام این عوامل اگر با ﻇﺮﻓﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﻋﺼﺒﯽ و رواﻧﯽ فرد سازگار نباشد، فشار روانی در پی دارد که استرس نامیده می شود.

میزانی از استرس، محرک انجام کار است. در واقع سطحی از استرس که موجب انگیزش و تلاش فرد می شود، افزایش عملکرد او را در پی دارد. اما استرس زیاد شغلی منجر به فرسودگی شغلی می­ شود و اثرات مخرب روانی به بار می ­آورد.

درماندگی زمانی اتفاق می­ افتد که فرد مسیری برای تجدید قوا نداشته باشد. در چنین شرایطی چندان بعید نیست که به جای مکانیزم دفاعی و مقاومت، مسیر فرار و فاصله گرفتن از تهدید را انتخاب کند.

این فاصله گرفتن، مکانیسمی است که امروزه کارمندان بسیاری را با انبوهی از مسئولیت­ های تلمبار شده به حال خود رها کرده است. جامعه­ ای که به دنبال سلامت روانی است نمی ­تواند نسبت به این دست پدیده ­ها بی اعتنا باشد. لذا آگاهی­ بخشی فردی و نیز سازمانی می تواند اقدامی موثر باشد.

لذا ابتدا باید دقیقا ریشۀ استرس از جمله عوامل استرس ­زای فردی مثل ابهام در روش شغلی و روشن نبودن انتظارات از فرد، سنگین بودن نقش، تعارض در اهداف فردی، ناکافی بودن مهارت خود شخص و کم تجربگی، بالا رفتن سن فرد شاغل و … را شناسایی کرد و سپس با حمایت مشاوره­ ای سازمان مربوطه به کاهش آن اقدام نمود.

نقش مدیران در حمایت از کارمندان و کاهش استرس آنها بسیار قابل توجه است.این حمایت­ ها باید در ابعاد مختلف نظیر پشتیبانی روانی، افزایش دانش شغلی و مهارتی و حتی آموزش مهارت های فردی نظیر مهارت های ارتباطی، مدیریت زمان، کار با فناوری و … گسترش پیدا کند.

شفاف­ سازی خط‌ مشی‌های سازمانی و فرایندهای کاری نیز می­ تواند در تعدیل انتظارات متقابل کارفرما، کارمند و ارباب رجوع موثر باشد. زمینه­ سازی برای احساس امنیت شغلی و امکان ارتقاء در شغل، توأم با نظام ارزیابی مستمر و عادلانه نیز از عواملی است که می­ تواند با افزایش اشتیاق کاری، از استرس شغلی بکاهد و کیفیت کار را با ضریب اطمینان بیشتری تضمین کند.

در حال حاظر مفهوم «ساعت کاری» تا حد زیادی رنگ باخته است. به طوری­ که در هر ساعتی از شبانه روز و هر روزی از هفته، درخواست ­های کاری و انتظارات مخاطب و کارفرما قابل طرح است و آرامش و سلامت خاطر افراد را مورد تهدید دائمی قرار داده است. به همین لحاظ توان مدیریت فضای مجازی و مدیریت زمان اهمیتی دوچندان پیدا کرده است.

از سوی دیگر این موضوع زمینه را برای اهمال­ کاری چه در محیط های آموزشی و چه در محیط های کاری فراهم کرده است.

در چنین شرایطی ورود سازمان مربوطه و ارزیابی کیفی منصفانه به همراه تنظیم آیین ­نامه­ هایی برای شفاف سازی ساعت های محدودی که کارکنان موظف به پاسخ­گویی می­ باشند می­ تواند به آرامش روانی کارکنان و نیز تسهیل فرایند پیگیری توسط ارباب رجوع منجر شود.

در شرایطی که سازمان­ ها به هر دلیل حمایت لازم را از کارمندان خود نداشته باشند، آگاه ­سازی افراد نسبت به تقویت مهارت های شخصی برای کنترل و مقابله با استرس اهمیت می­ یابد.

به تعبیر دیگر افراد باید خود را دریابند و مسیرهای جایگزین یا موازی را برای تجدید قوای خود شناسایی کنند.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا