افت ۶ میلیارد یورویی ارزش تجارت ایران و ایتالیا / رم نفت آفریقا را جایگزین ما کرد
رئیس اتاق مشترک ایران و ایتالیا گفت: حدود ۱۴ سال پیش ارزش تجارت ایران و ایتالیا بیش از ۷.۵ میلیارد یورو بود و صادرات ایران به ایتالیا بر واردات آن غلبه داشت اما با تشدید تحریمها این رقم به یک میلیارد یوروی کنونی افت کرده و از این یک میلیارد یورو دوسوم آن شامل مواد غذایی و مواد دارویی است که ایران از ایتالیا وارد میکند، ایتالیا دیگر از ایران نفت نمیخرد و برای تامین نفت موردنیاز خود به کشورهای افریقایی روی آورده است.
احمد پورفلاح، رئیس اتاق مشترک ایران و ایتالیا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا از اهمیت جذب سرمایههای خارجی در توسعه اقتصادی کشور گفت و توضیح داد: حتی کشورهایی که از نظر اقتصادی در ردههای بالا هستند و نه تنها مشکل تامین سرمایه ندارند بلکه در دیگر سرزمینها نیز سرمایهگذاری کردهاند جذب سرمایه را در اولویت امور قرار میدهند.
وی افزود: دامنه دستاوردهای برآمده از جذب سرمایه خارجی تنها به امور اقتصادی محدود نمیشود و میتواند به کسب دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، رفاهی و فناورانه برای کشورها بینجامد و سرمایهگذار خارجی علاوه بر سرمایه با خود فناوری، تخصص و تجربه میآورد.
پورفلاح ادامه داد: سرمایه جذب نقطهای میشود که زایا و قابل تاثیر و امنیت داشته باشد، همچنین بازگشتپذیر باشد و هر زمان سرمایهگذار بخواهد سرمایه خود را به نرخ روز به پول تبدیل کند این امکان برای او مهیا باشد. با این حال، متاسفانه در کشور ما هیچ یک از این پیشنیازها فراهم نیست و من به عنوان شخصی که پنج دهه است مدیریت واحدهای تولیدی را در بخش خصوصی بر عهده دارم میتوانم بگویم که در ایران صنعت و تولید آمیخته به چالش و دردسر است و سلامت حرفهای تولیدکننده را به ورطه ورشکستگی سوق میدهد.
چنین مسائلی گویای این است که در کشور ما سرمایهگذاری بخش خصوصی در تولید و در واحدهای صنعتی کوچکمقیاس و متوسط مقیاس سودآور نیست مگر در یک یا دو رشته صنعتی که به دلیل تخصیص ارز ارزانقیمت و یا قرار نداشتن در شمول تحریمها توانستهاند در این شرایط تولید خود را با سودآوری پیش برند و یک سرمایهگذار خارجی تمام این امور و وضعیت سرمایهگذاران داخلی را پیش از ورود سرمایه رصد میکند.
رئیس اتاق مشترک ایران و ایتالیا تصریح کرد: علاوه بر اینها این موضوع نیز قابلتوجه است که نوسان نرخ ارز سبب کاهش ارزش سرمایه سرمایهگذار میشود، در نتیجه اینها سرمایهگذاری خارجی هنوز در کشور ما صورت نگرفته و اعداد چندهزار میلیاردی هم که درباره جذب سرمایه خارجی به ایران اعلام میشود تنها تا مرحله انعقاد تفاهمنامههای اولیه پیش رفته است.
وی خاطرنشان کرد: به باور من کارآیی جذب سرمایه در کشور ما بالاتر از فروش نفت و حتی صادرات غیرنفتی است زیرا در صادرات چه نفتی و چه غیرنفتی به این دلیل که مجبور به معامله در تنگنای تحریم هستیم باید برای جذب و حفظ مشتریان با قیمتهایی پایینتر از قیمتهای بینالمللی معامله کنیم که این موضوع از حاشیه سود تاجر ایرانی میکاهد.
پورفلاح اضافه کرد: در واقع سیاست باید پشتیبان اقتصاد باشد و در بسیاری از اقتصادهای توانمند جهان این اقتصاد است که سیاست را راهبری میکند اما در کشور ما اوضاع برخلاف این است و این سیاسیون هستند که برای اقتصاد تعیین تکلیف میکنند.
رئیس اتاق مشترک ایران و ایتالیا اظهار کرد: حتی چالشهای فرامرزی ما در تجارت خارجی و جذب سرمایهگذار خارجی نیز برآمده از شرایط داخل کشور است، ما باید به افایتیاف بپیوندیم در غیر این صورت دلیلی برای جذب سرمایه خارجی وجود ندارد چون هیچ سرمایهگذاری با کشوری که چنین چالشی دارد وارد همکاری نمیشود و خود را درگیر دادگاههای بینالمللی نمیکند، همچنین اگر به سازمان تجارت جهانی نپیوندیم یکی از پارامترهای مهم در جذب سرمایهگذار را از دست دادهایم زیرا برای سرمایهگذار دسترسی ایران به بازارهای خارجی اهمیت زیادی دارد و قطع بودن رابطه ایران با جهان به ورشکستی سرمایهگذار میانجامد.
پورفلاح گفت: حدود ۱۴ سال پیش ارزش تجارت ایران و ایتالیا بیش از ۷.۵میلیارد یورو بود و صادرات ایران به ایتالیا بر واردات آن غلبه داشت اما با تشدید تحریمها این رقم به یک میلیارد یوروی کنونی افت کرده و از این یک میلیارد یورو دوسوم آن شامل مواد غذایی و مواد دارویی است که ایران از ایتالیا وارد میکند، ایتالیا دیگر از ایران نفت نمیخرد و برای تامین نفت موردنیاز خود به کشورهای افریقایی روی آورده است؛ با این حال ایتالیا همچنان مشتاق به افزایش همکاریهای اقتصادی با ایران است اما از آنجا که عضو اتحادیه اروپاست چارهای جز پیروی از سیاستهای اتحادیه را ندارد، به هر حال اتاق مشترک ایران و ایتالیا در رم همچنان برقرار است و پرواز مستقیم از ایران به ایتالیا انجام میشود.
وی افزود: ایران ۱۰درصد از منابع طبیعی زیرزمینی جهان را در اختیار دارد در حالی که جمعیت آن ۳درصد از کل جمعیت جهان را دربرمیگیرد بنابراین پتانسیل چشمگیری برای توسعه در این سرزمین نهفته است اما بهرهمندی از این پتانسیل به ایجاد شرایط موردنیاز برای بالفعل شدن آن نیاز دارد.