کد خبر: 220604220461
اقتصادبازاربازارها و خدمات مالیتولید و بازرگانیروزنامه

اقتصاد گیگ و آینده مدیریت نیروی کار 

دکتر سمیه صائب‌نیا؛ کارشناس بازاریابی و توسعه کسب و کار

دکتر سمیه صائب‌نیا

در جهان امروز، جایی که سرعت تغییرات بازار و تکنولوژی از نوسانات شاخص بورس هم تندتر شده، مدل کهن «استخدام مادام‌العمر» که همراه با میز ثابت، ساعت ورود و خروج، و فیش حقوقی ماهانه تعریف می‌شد، به‌سرعت جای خود را به مدلی تازه می‌دهد: اقتصاد گیگ. الگویی که در آن «شغل» به معنای آشنای گذشته، جای خود را به «کار در قالب پروژه» داده است.

برخلاف تصور برخی مدیران سنتی، این موج ناشی از مد روز یا بحران موقت نیست؛ بلکه یک تغییر بنیادین در پارادایم بازار کار است. مهم‌تر اینکه، این موج به دلیل پیشرفت فناوری، توسعه پلتفرم‌های دیجیتال و تغییر انتظارات نسل تازه نیروی کار، دوام خواهد داشت و مسیر استخدام و مدیریت را دگرگون می‌کند.

اقتصاد گیگ دقیقاً چیست؟

به زبان ساده، این مدل نوعی بازار کار موقت و پروژه‌ای است که به جای تکیه بر نیروهای ثابت، از شبکه گسترده‌ای از کارگران مستقل، فریلنسرها و پیمانکاران تخصصی استفاده می‌کند. وویژگی‌های مهم آن را می توان چنین برشمرد:

– استقلال کاری: کارگران گیگ خودشان انتخاب می‌کنند چه پروژه‌ای و چه زمانی کار کنند.

– پروژه‌محوری: نقش‌ها جای خود را به مأموریت‌های کوتاه‌مدت داده‌اند.

– انعطاف‌پذیری: مناسب هم برای کارفرما و هم مجری پروژه.

– پلتفرم‌محوری: بازیگرانی چون Upwork، Fiverr، Uber یا حتی نمونه‌های بومی مانند Snapp این همکاری‌ها را ممکن می‌کنند.

– تنوع گسترده مشاغل: از برنامه‌نویسی و طراحی گرافیک گرفته تا مشاوره حقوقی، خدمات تحویل کالا، آموزش مجازی و حتی مراقبت‌های پزشکی از راه دور.

 فرصت‌های طلایی برای سازمان‌ها

اقتصاد گیگ فقط راهی برای ارزان‌کردن منابع انسانی نیست، بلکه می‌تواند به مزیت رقابتی پایدار تبدیل شود.

۱. دسترسی جهانی به استعدادها: سازمان‌ها دیگر محدود به جغرافیای محل دفتر خود نیستند. یک استارتاپ تازه‌کار در تهران می‌تواند تحلیل داده‌اش را به متخصصی در لندن بسپارد و طراحی محصولش را به تیمی در استانبول.

۲. انعطاف در مقیاس‌پذیری: ظرفیت سازمان می‌تواند همزمان با نوسان تقاضا بالا و پایین شود؛ بدون بار مالی نیروهای ثابت. فروشگاه‌های آنلاین، نمونه‌ای روشن از این مدل هستند که در فصل حراج، ده‌ها نیرو اضافه می‌کنند و بعد از پایان موج فروش، به وضعیت عادی برمی‌گردند.

۳. بهینه‌سازی هزینه‌ها: پرداخت فقط بابت خروجی تحویل‌شده، به‌جای دستمزد ثابت، هزینه‌های سربار را کاهش می‌دهد؛ از اجاره دفتر تا بیمه‌های سنگین.

۴. تمرکز بر هسته ارزش‌آفرینی: امور جانبی به بیرون سپرده می‌شود و انرژی مدیریتی صرف نوآوری، برندینگ یا توسعه محصول می‌شود.

چالش‌های کم‌تر دیده‌شده

اما باید توجه داشت که فرصت‌ها اگر با مدیریت ضعیف همراه شوند، می‌توانند به تهدید بدل شوند تهدیدهایی همچون:

۱. هماهنگی و کنترل کیفیت دشوار: همکاری با ده‌ها فریلنسر از نقاط مختلف جهان، بدون ابزار پیشرفته مدیریت پروژه و معیارهای کیفیت، یک قمار است.

۲. وفاداری شکننده: کارگر گیگ همیشه آماده رفتن است. همین امروز با شماست و فردا شاید پروژه رقیب را انتخاب کند. انتقال تجربه و دانش در چنین شرایطی به سادگی ممکن نیست.

۳. ریسک‌های حقوقی و مالیاتی: مرز میان «کارمند» و «پیمانکار مستقل» باریک است. اشتباه در طبقه‌بندی می‌تواند به جرایم مالیاتی و دعاوی حقوقی ختم شود؛ اتفاقی که برای چند استارتاپ فناوری در آمریکا پرهزینه تمام شد.

۴. امنیت و محرمانگی اطلاعات: وقتی پروژه‌ای حساس را به فردی در هزار کیلومتر آن‌طرف‌تر می‌سپارید، باید اطمینان داشته باشید که داده‌های شما در لپ‌تاپ شخصی او محفوظ می‌ماند.

چه باید کرد؟ استراتژی‌های بقا و رشد

مدل نیروی کار ترکیبی (Hybrid Workforce) پاسخی کلیدی به شرایط امروز است:

– تعریف نقش‌های شفاف: مشخص شود چه وظایفی را فقط کارمند ثابت باید انجام دهد و کدام‌ها را کارگر مستقل.

– مدیریت روابط به جای مدیریت صرف وظایف: کارگران گیگ باید همان‌قدر در جریان اهداف پروژه قرار گیرند که نیروهای ثابت.

– سخت‌گیری در قرارداد و انطباق قانونی: بندهای محرمانگی، مالکیت معنوی و زمان تحویل باید دقیق و غیرقابل تفسیر باشد.

– سرمایه‌گذاری در فناوری مدیریت: از ابزارهایی مانند Trello و Slack تا پلتفرم‌های پیشرفته مدیریت نیروی کار پراکنده.

– ارتقای مهارت‌های مدیریتی نوین: رهبری تیم‌های مجازی، مدیریت عملکرد راه‌دور و ایجاد انگیزش بدون حضور فیزیکی.

نگاهی به آینده

اقتصاد گیگ، خواه مدیران خوششان بیاید یا نه، در حال تبدیل شدن به بخش اصلی بازار کار است. سازمان‌هایی که زودتر خود را با این مدل وفق دهند، می‌توانند هم هزینه‌هایشان را بهینه کنند، هم استعدادهای کمیاب را جذب کنند و هم سرعت واکنششان به بازار را بالا ببرند.

برنده‌های آینده، نه آنهایی هستند که همه کارها را با تیم تمام‌وقت انجام می‌دهند، و نه آنان که به کل تیم داخلی را حذف می‌کنند؛ پیروز واقعی کسی است که بتواند بهترین ترکیب از استعداد داخلی و خارجی را بسازد، ترکیبی که هم چابک باشد و هم هویت سازمان را حفظ کند.

همان‌طور که انقلاب صنعتی کارخانه‌ها را از اسب به ماشین برد، اقتصاد گیگ نیز سازمان‌ها را از کارمند ثابت به همکاری سیال سوق خواهد داد؛ و این گذار، اگر آگاهانه و هوشمندانه مدیریت شود، می‌تواند سکوی پرش به آینده‌ای رقابتی‌تر باشد.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا