اگر ببر نازل میشد چه؟
اقدام عجیب صدا و سیما در ویژه برنامه عید قربان، آوردن گوسفند به استودیو.
راضیه حسینی
باید از خداوند سپاسگزار باشیم که برای حضرت ابراهیم گوسفند نازل کرد. شما تصور کنید اگر به جای این حیوان آرام و اهلی، ببر یا پلنگ نازل میشد، مجریان صدا و سیما چه خاکی بر سر میریختند؟
فکر کنید وسط اجرای زنده و در حالیکه باید لبخند به لب داشته باشند و کلی جملات امیدوارکننده بگویند، ببری وارد میشد، آنها با همان لبخند، که کمی تعجب و شگفتزدگی هم به آن اضافه شده به دندانهای ببر خیره میشدند. مهمانان و حاضرین در برنامه هم خودشان را به دست تقدیر میسپردند و همگی با کف مرتب به ببر عزیز خوشآمد میگفتند.
شانس با مجریان عزیزی که کماکان حضور در صدا و سیما را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهند، یار است که هنوز مسئولی به فکر بزرگداشت حضرت یونس نیفتاده. البته جای نگرانی نیست. بالاخره هر کاری سختیها و جذابیتهای خودش را دارد. صدا و سیما هم که پر ازانواع جذابیتهاست.
شاید بد نباشد برای مجریان تلویزیونی دورههای ویژهای تدارک دیده شود. مثلاً گذرندان واحدی در سیرک. هر فردی که تمایل به حضور در صدا و سیمای جذاب را دارد، باید چند ماهی را در سیر بگذراند تا به صورت کامل با انواع حرکات محیرالعقول آشنا شود.
بالاخره این هم نوعی از جذب مخاطب است. اگر در آینده دیدید یکی از مجریان تلویزیون آتش از دهان خود بیرون آورد و آن یکی با طناب بالا و پایین پرید، اصلاً به گیرندههای خود دست نزنید. تعجب نکنید و خودتان را نیشگون نگیرید. خواب نیستید.
در کمال صحت و سلامت عقلی شاهد شیوههای نوین جذب مخاطب هستید. لطفاً تا میتوانید تلاش کنید و جذب شوید. معلوم نیست برنامهی بعدی چه خواهد بود؟
اگر به طور تصادفی با خبرنگاران صدا وسیما در خیابان برخورد کردید، حتماً اعلام کنید که خیلی برنامههای جذابی ارائه شده و ما صبح تا شب فقط شبکههای تلویزیونی را نگاه میکنیم و اصلاً دیگر سراغ نمایش خانگی و پلتفرمهای کسلکنندهی اینترنتی نمیرویم.