اگه رفتی دیگه برنگرد (طنز)
راضیه حسینی
نماینده مجلس درمورد ادامه کار مدیرانی که فرزندانشان در خارج هستند:
«بعضی به حرف پدرشان گوش نمیدهند
باید دید مسئول، کار فرزندش را تایید می کند یا نه؟»
فرزندان مسئولان در ایران به دو دسته تقسیم میشوند.
دسته اول، حرفگوشنکنها:
مکالمات بین پدر و فرزند به این شکل انجام میگیرد:
پدر: «فرزندم نرو. منو رو حساب کی میخوای ول کنی بری؟ یه ذره هم به فکر ما باش…من میگم نرو… ولی اگه رفتی دیگه برنگرد.»
فرزند نگاهی غمآلود به پدر میکند. زور میزند کمی اشک از چشمهایش سرازیر شود، ولی نمیشود. سرآخر هم میگوید:«باید برم» و میرود.
نسل بدی شدهاند. اصلاً به حرف پدر و مادر گوش نمیکنند. هر کاری دلشان بخواهد انجام میدهند. مهاجرت میکنند. برای خرید سیسمونی به خارج از کشور میروند. برای حرفهای پدر بیچاره تره هم خرد نمیکنند.
پدرها و مادرهای مظلوم هم نمیتوانند به زور متوسل شود. اصلاً زور و تهدید و ارعاب روش درست تربیت نیست. نمیتوانند بگویند: «باید کاری که ما میگیم رو انجام بدی. وگرنه…» این نوع رفتار با متدهای آموزشی جدید به هیچ وجه سازگار نیست. ممکن است فرزند دچار ضربه روحی شود.
کجا چنین رفتاری از مسئولان ما دیدهاید؟ اجبار؟ امکان ندارد. کجای شیوه مدیریت و مملکتداریشان از راهکار زور استفاده کردهاند؟ شما یک نمونه نشان بدهید.
بهتر است منصف باشیم و هر وقت دیدیم مسئولی فرزندش خارج از کشور است اول ازش بپرسیم: «آیا شما این کار فرزندتان را تأیید میکنید؟»
از آنجایی که مسئولان ما سرشان برود حاضر نیستند یک کلمه دروغ بگویند، مطمئن باشید حقیقت را خواهند گفت. مثلاً ممکن است یک مسئولی بگوید: «بله من کاملاً کار فرزندم رو تأیید میکنم… حتی خودم تشویقش کردم که بره.»
«خب پس لطفاً استعفا بدید»
«بله بله حتماً. اتفاقاً متنش رو هم آماده کردم.»
در واقع قدرت و صندلی ریاست آنقدر برایشان بیاهمیت است که حتی ممکن است قبل از عزیمت فرزند دلبندشان به خارج ابتدا متن استعفای خود را ارائه بدهند.
و اما دسته دوم. بچههای حرفگوش کن:
پدر: «فرزندم نرو.»
فرزند:«باشه بابا جان. نمیرم. ولی همینجا رو لطفاً برام اروپا کن.»
به اینها میگویند فرزندان حرفگوشکن و باهوش.