بازار سرمایه در میان ابهام مذاکرات

فاطمه حاج علی
بازار سرمایه در اولین روز کاری خرداد ۱۴۰۴ با حال و هوایی متزلزل اما امیدوار آغاز به کار کرد.
در روز شنبه ۳ خرداد، تأثیر اخبار مبهم و رمزالود مذاکرات هستهای در رم بین عراقچی و ویتکاف، دو چهره کلیدی مذاکرات، به وضوح در معاملات دیده شد. این گفتوگوها که شبیه جدالی تن به تن میان دو گلادیاتور بود، گرچه چندان خوشبینکننده به نظر نمیرسید، اما دستکم بازار را از سقوط آزاد باز داشت و همچنان امیدهایی برای بازگشت به روند صعودی وجود داشت.
در این میان، سهم فولاد با عملکرد قابل توجه خود نقش هرکول بازار را ایفا کرد و جو مثبتی به کل معاملات بخشید. همچنین سهمهای بانکی، خودرویی و چند نماد کوچک و بزرگ دیگر نیز در کنار هم تلاش کردند تا بازار روز نسبتا مثبتی را ثبت کند. با این حال تحلیلگران هشدار میدهند که این فضای مثبت شکننده است و هر لحظه ممکن است اخبار جدید، فاز بازار را تغییر دهد.
بازار در هفتههای گذشته روند اصلاحی آرام و فرسایشی را تجربه کرد، به ویژه در نمادهای مرتبط با مذاکرات هستهای. روزهای سهشنبه و چهارشنبه گذشته تحت تأثیر خبرهای منفی سیاسی و نگرانی از شکست مذاکرات، شاهد فشار فروش شدید و صفهای فروش فشرده بودیم.
اما صندوقهای حمایتی در روز چهارشنبه توانستند تا حدی بازار را متعادل کنند. پس از آن، انتشار خبر شرکت دوباره در مذاکرات و تلاش عمان برای میانجیگری باعث چرخش معنادار فضا شد. طرفین مذاکرات به موارد اختلافی جدی برخورد کردهاند اما تمایلی به شکست رسمی مذاکرات ندارند و به دنبال راهکارهایی برای عبور از بنبست هستند.
با این حال، روایت آمریکاییها هنوز منتشر نشده و فعالان بازار چشمانتظار آن هستند. بنابراین هرگونه انتشار خبری مبنی بر روند مثبت یا منفی مذاکرات، تأثیر چشمگیری بر روند بازار خواهد داشت. در حال حاضر، بازار با احتیاط و خوشبینی توأم عمل میکند و جریان پول بیشتر به سمت نمادهای کوچک و بنیادی گرایش یافته است.
از سوی دیگر، رفتار دلار در برابر اخبار مذاکرات جالب توجه بود؛ برخلاف انتظارها، نرخ دلار واکنش شدید و هیجانی نشان نداد و بیشتر نقش تماشاچی را ایفا کرد. این رفتار منطقی دلار به عنوان یک بازار هوشمند، میتواند به فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران درس مهمی بدهد: واکنش بیش از حد هیجانی به اخبار سیاسی، ممکن است منجر به تصمیمات نادرست شود.
یکی از نکات بسیار مهم و هشداردهنده در این روزها، بررسی صورتهای مالی شرکتهای بزرگ پتروشیمی و فولادی است. این شرکتها که در گذشته لیدر بازار سرمایه محسوب میشدند، امروز با مشکلات جدی مواجهاند که بخش عمدهای از آن ناشی از بیتدبیری دولتها است.
صورتهای مالی نشان میدهد که در زمستان گذشته این شرکتها با کمبود گاز مواجه بودند و مجبور شدند گاز را با قیمتی بسیار بالا، نزدیک به قیمتهای اروپایی، خریداری کنند. این موضوع در واقع نوعی «دزدی» مستقیم دولت از جیب سهامداران است که توان دفاع از خود را ندارند.
این ناترازیها و مشکلات مالی، هشدارهای مهمی برای اقتصاد کشور هستند که دولتها تاکنون تمایلی به حل آنها نشان ندادهاند. کارشناسان معتقدند ادامه این روند میتواند باعث بروز یک بحران بزرگ اقتصادی شود؛ بحرانی که تنها با شجاعت در تصمیمگیری و اصلاحات اساسی قابل کنترل خواهد بود. در غیر این صورت، تبعات آن دامنگیر کل اقتصاد و به ویژه بازار سرمایه خواهد شد.
در پایان، باید تأکید کرد که بازار سرمایه در این شرایط پیچیده و پرتنش، نیازمند هوشمندی، صبر و انتخابهای دقیقتر است. سرمایهگذاران باید با نگاه بنیادی و تحلیل دقیق صورتهای مالی شرکتها، از هیجان و تصمیمات عجولانه دوری کنند و آماده باشند تا با تحولات سیاسی و اقتصادی در روزهای آینده به شکل منطقی و منضبط مواجه شوند. خرداد ۱۴۰۴ بدون شک ماهی پرچالش برای بورس و اقتصاد کشور خواهد بود.