کد خبر: 031203194639
بازارها و خدمات مالیتولید و بازرگانیروزنامه

بازاریابی داستانی، سراپرده پیدایش برند

مریم بهشت پسند زیبا؛ تحلیلگر بازار

بازاریابی داستانی تمرین ساخت مجموعه ای از روایت های ثابت است که به موقعیت برند شما در طول زمان کمک می کند.

داستان هایی که می گویید حول محور مشتریان، مشکلاتی که برای آنها حل می کنید، و همچنین فرهنگ و تجربه شرکت شماست. از طریق طرح، شخصیت و کنش در حال افزایش، می توانید یک ارتباط واقعی بین شرکت خود و مخاطبان هدف خود ایجاد کنید.

بازاریابی داستانی مهم است زیرا به مشتریان درک درستی از شخصیت شما و ارزش های شما می دهد. وقتی مشتریان احساس کنند که برند شما را می شناسند، به احتمال زیاد در کسب و کار خود به شما اعتماد خواهند کرد.

بهترین راه برای جلب این اعتماد این است که به آنها نشان دهید چقدر به آنها اهمیت می دهید. داستان گویی همچنین قدرت تغییر دیدگاه ها را دارد. به عنوان مثال، اگر در مورد یک شرکت خاص تصور منفی دارید، اما در مورد پیشینه و ارزش های آنها بیشتر بدانید، این احتمال وجود دارد که تصور شما تغییر کند.

زمانی که داستان سرایی به درستی انجام شود، یکی از مؤثرترین راه‌ها برای کسب‌وکارها برای جلب توجه مخاطبان هدف و ارائه پیام‌های بازاریابی باقی می‌ماند.

ارزش ها و هدف برند:

گام بعدی این است که ارزش ها و هدف برند خود را مشخص کنید. داشتن یک ایده روشن از این عناصر به شما کمک می کند تا داستان هایی بسازید که اهداف اصلی برند شما را برجسته کند.

ارزش های برند: این ۴ تا ۵ ارزش هستند که برای شرکت شما مهم هستند و شما را از رقبا متمایز می کنند. ارزش های برند شما باید واضح و مختصر باشد. به عنوان مثال، آدیداس ارزش های برند خود را به عنوان عملکرد، اشتیاق، صداقت و تنوع فهرست می کند.

هدف برند: این یک جمله است که ارزش دقیقی را که به مشتریان خود ارائه می دهید را توصیف می کند. به عنوان مثال، هدف از نام تجاری سبک زندگی در فضای باز پاتاگونیا “ساخت بهترین محصول، ایجاد آسیب غیر ضروری و استفاده از تجارت برای محافظت از طبیعت است.”

عناصر کلیدی بازاریابی داستانی

اکنون شما ایده روشنی از شخصیت، ارزش ها و هدف خود دارید، زمان آن رسیده است که داستان خود را شروع کنید. در اینجا سه عنصر ضروری برای ساختن یک داستان قانع کننده به آن نیاز دارید.

۱. برنامه ریزی کنید

قبل از هر چیز، باید اهداف کسب و کار خود را مشخص کنید و اطمینان حاصل کنید که داستان های شما با آنها همسو هستند. از این مطلب بگذرید و محتوای فوق العاده ای خواهید داشت، اما تاثیری در نتیجه نخواهد داشت.

چگونه این کار را انجام می دهید؟

در نظر بگیرید که می خواهید مخاطبان شما با شنیدن داستان شما چه فکر یا احساس کنند. شاید هدف نهایی شما افزایش درآمد، تقویت رهبری فکری یا افزایش ترافیک ارگانیک باشد.

هدف شما هر چه باشد، آن را همراه با منابع موجود که می تواند به شما در دستیابی به آن کمک کند، یادداشت کنید.
2. واقعی باشید

در ارتباط با این، باید مطمئن شوید که داستان های شما معتبر هستند. به قول قدیمی ها، اگر برندها صحبت می

کنند، باید قدم بزنند. هر چیز دیگری ساختگی – یا بدتر از آن، دستکاری به نظر می رسد. بنابراین ضروری است که داستان ها صادق باشند.

شما همچنین باید ثبات را هدف قرار دهید. مخاطبان شما باید منتظر پیام های خاصی از برند شما باشند و در مورد آینده هیجان زده شوند. این امر به ایجاد اعتماد و ارتباط عاطفی با مخاطبان شما کمک زیادی می کند.

چگونه این کار را انجام می دهید؟

به ارزش ها و اهداف شخصی خود فکر کنید. این مرحله به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه تجربیات شما به ماموریت و اهداف شرکت شکل می دهد.

دانستن تاریخچه شرکت شما نیز برای داستان برند شما بسیار مهم است . چه کسی شرکت را راه اندازی کرد و چشم انداز اولیه آن چه بود؟ با چه چالش هایی روبرو بوده اید و چه دستاوردهای مهمی تاکنون داشته اید؟ با در نظر گرفتن همه اینها، می‌توانید داستان‌های خود را مستقیم و باریک نگه دارید.

۳. یک قهرمان پیدا کنید

داستان ها باید از صفحه خارج شوند. بدون صدا و شخصیت منحصر به فرد که در تلاش های داستان سرایی شما نقش داشته باشد، توجه کسی را جلب نخواهید کرد.

بخشی از این کار این است که مطمئن شوید مخاطب شما می تواند خود را به جای «شخصیت اصلی» – یا قهرمان – در داستان شما قرار دهد. اگر آنها خود را در عمل ببینند، پیام با شدت بیشتری طنین انداز می شود.

هنگامی که توجه آنها را جلب کردید، وقت آن است که مخاطبان خود را به عمل تحریک کنید . باید زمانی وجود داشته باشد که مخاطب شما به معنای داستان شما و اینکه چه اقدامی را به آنها می گویید متوجه می شود.

چگونه این کار را انجام می دهید؟

داستان های خوب انواع مسیرها را دنبال می کنند. با این حال، یک ساختار داستان سرایی محبوب ، The Hero’s Journey نام دارد . اغلب برای ساختار داستان های علمی تخیلی، فانتزی و ترسناک استفاده می شود و به یک ساختار داستان سرایی برتر تبدیل شده است زیرا دقیقاً آنچه را که مخاطبان می خواهند ارائه می دهد.

اول، رویدادی وجود دارد که شخصیت “قهرمان” را به ماجراجویی فرا می خواند. سپس یک تعارض یا اقدامی رخ می دهد و به دنبال آن یک راه حل یا پاداش وجود خواهد داشت.

عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا