برو کار میکن
«جوانان با حقوق ۹ الی ۱۰ میلیون تومان تمایلی برای کار ندارند.»
راضیه حسینی
از بس تنبل شدهاند. نمیدانیم چرا با این حقوق بالا تمایلی برای کارکردن ندارند؟ اگر بتوانند شبانهروز را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنند و در هر قسمت سر یک کار با حقوق ۱۰ میلیونی بروند، آخر ماه ۴۰ میلیون دارند که میتوانند بهراحتی خانهای برای اجاره پیدا کنند.
البته همان اول که نمیشود، باید چند ماهی پول جمع کنند و بعد از آن، اگر قیمتها بالاتر نرفت، موفق به اجاره شوند. حالا درست است شاید نتوانند در خانه زندگی کنند و حتی شب را هم به صبح برسانند، ولی در عوض خیالشان راحت است که جزو آمار شاغلان هستند و خانهای اجارهای هم دارند! این خودش یک موفقیت بهحساب میآید.
درست است شاید هرگز نتوانند در آینۀ سرویس بهداشتی خانهشان نگاهی به خود موفقشان، بیندازند و لبخند بزنند. شاید حتی گاهی آدرس خانهشان را فراموش کنند و بین تعویض شغل دوم به سوم، یا سوم به چهارم اصلاً اسمشان را هم از یاد ببرند، اما مهم نیست. میدانند که در حال تلاش برای آیندهاند.
آیندهای که مال آنهاست. امیدوارند سیسال بعد، بازنشسته شوند و بالاخره بتوانند در خانهای که اجاره کردند زندگی کنند و یک شب با آرامش بخوابند.
سیسال که چیزی نیست. قد یک چشم برهمزدن است. اگر در این بازی پیروز شدند و به بازنشستگی رسیدند، خیالشان جمع میشود که لااقل دیگر نیاز نیست چند شغل همزمان داشته باشند. میتوانند چهارتا را به دو تا تقلیل دهند و تا وقتی زندهاند در آرامش بیشتری کار کنند!
جوان ایرانی! از همین فردا رادیو را روشن، و باانرژی شروع کن. اول با یک شغل، بعد کمکم به شغل دوم و سوم و … برس و زندگیات را بساز. به آینده امیدوار باش و سعی کن تا جایی که میتوانی اخبار مربوط به بازنشستگان را دنبال نکنی. اخبار مربوط به جوانان را که اصلاً دنبال نکن.
سراغ میانسالان هم نرو. کلاً بهتر است فقط به کار فکر کنی و پیگیر هیچ خبری نباشی. فقط صبح به صبح رادیو را روشنکن، به صدای مجری باانرژی که خورشید را هم از خواب بیدار میکند گوش کن، و بعد برو پی کارت!