بگذارید پروانه ها بال بزنند، تا طوفان گردشگری به پا شود…
سمیرا محمدی، دانشجوی دکتری، مدرس و پژوهشگر در رشته گردشگری
گردشگری یکی از ابزارهای مهم توسعه در جهان شناختهشده است. بسیاری از کشورهای جهان در سیاستها و برنامههای کشورشان، به گردشگری به عنوان ابزاری مؤثر برای ادامه روند توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی توجه خاصی مبذول میکنند.
کشور عزیزمان نیز، در سال های اخیر، به اهمیت صنعت گردشگری به عنوان یک صنعت فرابخشی و تاثیرگذار پیبرده است.
شاید بتوان به جرات گفت، که در تمامی کتب، مقالات، تحقیقات و یادداشتهای مربوط به صنعت گردشگری همیشه سخن از اثرات مهم توسعهای گردشگری به میان امده و در نهایت در تمامی آنها نیز، به ضعف گردشگری در ایران و نداشتن جایگاه بایسته و شایسته این صنعت، در کشورمان اشاره شده است.
در این بین، تحریرهای بسیاری را هم شاهدیم که مسائل، چالش ها و مشکلات این صنعت را در ایران به صورت تخصصی تر مورد بررسی قرار داده اند. اما سوال این است که، با این همه اگاهی! چرا بازهم صنعت گردشگری ایران پیشرفت انچنانی ندارد؟ پاسخ به این سوال از جنبه های مختلفی امکانپذیر است.
شاید برای شروع بررسی مشکلات این صنعت و دستهبندی کردن این مسائل و چالشها در ۴ بخش (دولتی، خصوصی، ملی و بینالمللی) پاسخ و تحلیل خوبی باشد، اما با توجه به تشکیل دولت سیزدهم و روی کار آمدن وزیر جدید در وزارت گردشگری، بررسی مسائل و مشکلات موجود در بخش دولتی در صنعت گردشگری، بیشتر ضروری مینماید.
نه در سالهای اخیر، بلکه از چندین سال قبل، بارها و بارها خواندیم و نوشتیم که بخش دولتی، در زیرساختها، برنامه استراتژیک، بلند مدت و راهبردی، مطالبه گری به حق، سیاسی شدن، ناهماهنگی بخش دولتی و خصوص، بیثباتی و تغییرات گسترده مدیران، در نهایت نیروی انسانی متخصص ضعف دارد.
اری. اما شاید این بار بهتر است، چشمها را شسته و جور دیگری کمبود نیروی متخصص در گردشری بنگریم.
با شنیدن اثر پروانه ای، بسیاری از ما به یاد توضیح کلاسیکی میافتیم که از دوران کودکی شنیدهایم: بال زدن یک پروانه در نقطهای از جهان، میتواند طوفانی را در نقطهی دیگری بیافریند! معمولاً بحث هم به همین نقطه تمام میشود و گوینده و شنونده، پس از این مثال زیبای قانع کننده، به سراغ بحثهای دیگر میروند.
اما برای اینکه اثر پروانهای در یک سیستم قابل مشاهده باشد، وضعیت هر لحظه از سیستم، باید تابعی از وضعیت لحظهی قبل آن باشد. بدون شک، صنعت گردشگری یکی از حساسترین و آسیبپذیرترین صنایع نسبت به وضعیت لحظهای محسوب می شود. پس پروانه های صنعت گردشگری چه کسانی هستند؟ بله نیروی انسانی متخصص در زمینه گردشگری، که با بال زدن یکی از انها شاید، اینده گردشگری کل کشور متحول شود.
شاید کمی اغراق امیز باشد، اما برای توضیح بهتر، باید گفت، امروزه در صنعت گردشگری با عدم حضور یا کمبود نیروی انسانی متخصص، در ارگانهای دولتی رو به رو هستیم.
عدم گستردگی عادلانه دانشگاه های دارای رشتهی مدیریت گردشگری در سراسر کشور (به جز مقاصد گردشگری) را که نادیده بگیریم، به بیکاری اکثر فارغ التحصیلان این رشته میرسیم.
اینجاست که با سیلی از جوانان با تحصیلات عالی رو به رو هستیم، که یا در بخشهای نامربوط به حوزهی گردشگری فعالیت میکنند و یا هر سال امیدوار به استخدامیای با عنوان “رشته مدیریت گردشگری” هستند، که هیچ گاه و در هیچ ارگانی، برگذار نشد! بعد از تبدیل شدن سازمان گردشگری به وزارت گردشگری نیز، بارقه های امیدی در دل فارغ التحصیلان این رشته روشن شد، که انهم با شرط نداشتن بار مالی وزارت عجین شد و همان بارقه های امید نیز در دل این جوانان خاموش شد.
اینک گروهی از سیل عظیم، در بخش خصوصی (مانند اژانس های مسافرتی، هتل ها و یا تورها و …) فعالند و گروهی دیگر به عنوان پژوهشگر، پژوهش هایی را انجام میدهند، که عاقبتشان کشوی میز یا فقسه های کتابخانه هاست، گروه بعدی، دست به دعا هستند، برای ازمون استخدامی با نامی از رشته گردشگری و در نهایت گروه دیگر، نادم و پشیمان از انتخاب این رشته. این دلیلیست برای برخی از جوانان و خانوادههایشان، که راغب به تحصیل یا فعالیت در این رشته نباشند.
از طرفی وقتی به ادارات میراث فرهنگی در شهرستانها و مراکز استانها، پا بگذاریم، هر رشته و تخصصی را پیدا میکنیم، بعلاوه یک و یا چند متخصص گردشگری! دورههای ضمن خدمت و اموزش گاه گاه کارمندان اداره میراث نیز، خصوصا در استانها و شهرهای کوچک، با اساتید غیر متخصص برگزار میگردد. شاید در ابتدای امر، به کارگیری و جذب یک و یا چند نیروی جوان متخصص در رشتهی گردشگری، به نظر دردی را درمان نکند، اما اثر پروانهای اینجا معنا پیدا می کند.
در محیط کار پویای گردشگری، برای ایجاد و حفظ توان رقابتی، دولت باید نیروهای متخصص را جذب و به مدیریت تواناییهای ایشان بپردازد. استفاده از نیروهای متخصص امری مهم جهت رسیدن به اهدافی مانند رقابت در عرصههای جهانی، صرفه اقتصادی طرحها، استفاده حداکثر از منابع ملی، ارزآوری بیشتر و… میباشد.
در این میان به کارگیری عناصر ایدههای نو، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی به عنوان ویژگی اصلی این نیروهای متخصص به ضرورتی اجتناب ناپذیر مبدل گردیده است، چرا که اگر نظام پیشنهادات در گردشگری و ارگان های مربوطه، از تفکر خلاق و نوآور استفاده نماید، دسترسی به اهداف و آرمانهای مربوطه بسیار آسانتر خواهد گشت.
درحقیقت برای قرارگرفتن در برابر محیط پررقابت و متغیر امروزی، شاید تنها راه رهایی از بسیاری از مشکلات در زمینه دولتی گردشگری، به کارگیری نیروهای انسانی کارآمد و شایستهای باشد که دارای تفکر خلاقانه، نواورانه و انقلابی بوده و با به کارگیری این تفکر، زمینهای برای ایجاد سازمانهای نوآور کارآفرین و پاسخی به تغییرات شدید و پرشتاب محیطی فراهم نمایند.
جذب و به کارگیری یک جوان متخصص در رشتهی گردشگری، علاوه بر فواید ذکر شده، دانشگاهها و اموزشگاه های سراسر کشور و حتی مناطق حاشیه ای را، به جذب دانشجو و اساتید، در این رشته علاقهمند مینماید، این موضوع علاوه بر شاغل نمودن فارغ التحصیلان با تحصیلات عالی (ارشد و دکتری) به عنوان مدرس دانشگاه، خانوادهها را اشنا و مشتاق به ادامه تحصیل فرزندانشان در این رشته می نماید.
به کارگیری نیروی انسانی متخصص به سان همان بال پروانه ایست، که در نهایت طوفان تخصص و ایده، کارافرینی، پیشرفت گردشگری کشورمان و پویایی همه جانبه فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی متاثر خواهد بود.
جذب نیروی متخصص در گردشگری، در ادارات و سازمان های میراث فرهنگی، در سراسر استانها و شهرستانها، علاوه بر حل مشکلات منطقه ای و گستردگی گردشگری در سراسر کشور حتی در مناطق حاشیه ای، از متمرکز شدن ان در مقاصد گردشگری جلوگیری می کند.
ایده های نو را به گردشگری وارد می نماید و در نهایت صنعت را هدفمند و در مسیر پیش میبرد.
لذا لازم است علاوه بر رفع و رجوع مشکلات در تمامی بخشها، در راستای تاکید رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور محترم بر مفهوم جوانگرایی، وزیر انقلابی گردشگری، نسبت به جذب و به کارگیری نیروی انسانی جوان و متخصص و انقلابی، اقدام جدی را صورت دهند.