کد خبر: 27119915895
دسته‌بندی نشده

تغییر دیپلماسی دینی سعودی ها و وظیفه ما

سیف الله یزدانی

گرچه بر اساس اعتقادات مذاهب چهارگانه اهل تسنن، اهل بیت رسول اکرم (ص) مورد احترام و تکریم هستند ، اما آنچه که حداقل دریک قرن اخیر دیده شده است رفتارهای خصمانه بسیاری از مفتیان درباری بعضی از این مذاهب بوده ، که به تفرقه های شدید منتهی شده است.

سعودی ها تا این اواخر دیپلماسی دینی خود را با کمک  رسانه های مدرن و تبلیغاتی تا جایی پیش برده اند که گفته می شود بعضی از اقمار آنها حتی خون شیعه را نجس اعلام کرده اند .حتی  در یک سال اخیر فتوی هایی عجیب و غریبی از جانب مفتیان وهابی سعودی در مورد مال و جان شیعیان صادر شده است. برخورد سلفی های تروریست درعراق وسوریه ازاین هم افراطی تربوده ، درتشجیع عوامل خود افراط گری های زیادتری را بروز داده اند.

اما این روزها شاهد اظهارات جالب و کم سابقه ای از علماء اهل تسنن در کشورهای حاشیه ای خلیج فارس در خصوص تکریم اهل بیت علیهم السلام و توجه به عاشورا و شهادت ابا عبدالله الحسین علیه السلام هستیم تا جاییکه یکی از علمای آنها اظهار میکند هر کس از شهادت حسین بن علی (ع) غمگین نباشد کافر است.

این اظهارات را چگونه باید تحلیل کرد؟

آیا علماء اهل تسنن جدیدا به اسناد و مدارک معتبر(از دید خودشان)دست یافته اند که حقیقت کربلا را به آنها نشان می دهد؟

آیا علمای اهل تسنن در این کشورها از سیطره حاکمانشان خارج شده اند و میتوانند خارج از اراده حکام اظهار نظر منصفانه آن هم در برابر دوربین

تلویزیون رسمیشان بکنند؟

البته تحلیلی که در ذیل آمده یک ارزیابی فردی است و طبیعتا ارزیابی آن با مسئولین وزارت امور خارجه و دیپلماسی کشور است:

 

در ماه های گذشته شاهد گرایش و رفت وآمدهای عمار حکیم و مقتدی صدر به عربستان سعودی بودیم و گفته می شود که سعودی ها برای تقویت رابطه خود با دو جریان سیاسی وابسته به افراد فوق دست و دلبازی هایی هم داشته اند که نشان می دهد ترمیم روابط سعودی با دو جریان شیعی عراقی برایشان ارزشمند و مهم است، حال باید سوال کرد، که این ارزشمندی یک برخورد سلیقه ای است و یا پشتوانه تحلیلی و برنامه ریزی شده دارد؟

واقعیت این است که  اولا گروههای شیعی در کشورهای منطقه، در حال حاضر عاقل ترین و مقبول ترین گروههای اسلامی را تشکیل میدهند و حتی غربی ها به این باور رسیده اند که از نظر انسانی این گرو ه ها قابل اتکاترند.

دوم اینکه این گروه ها روز به روز در جریانات سیاسی و تصمیم گیری های منطقه ای پر نفوذتر و تاثیر گذارتر می شوند و سعودی ها هژمونی خادم الحرمین شان در منطقه  و جهان اسلام را در حال تضعیف می بیند.

سوم: مراسم سالیانه اربعین حسینی عملا به یک گردهمایی بی نظیر منطقه ای تبدیل شده است که با سخت گیری های سعودی ها در مراسم حج، مراسم اربعین عملا از آن هم سبقت گرفته است و تبدیل به کنگره بزرگ شیعیان شده، که از نظر بین المللی می تواند آثار قدرتمندی برای نفوذ شیعیان باشد.

چهارم: موفقیت ایران دراجرای برجام و افزایش تحرک مثبت دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین مرکز هماهنگی شیعیان روز به روز سعودی ها را از رشد هژمونی ایران نگران کرده است.

پنجم:این که حاکمان جدید سعودی ها با توجه به تغییر ولیعهد و تغییرات اجتماعی جدید ، به دنبال اصلاح وجهه خاندان آل سعود هستند تا ولیعهد جدید را با نگاهی مدرن و امروزی بر تخت بنشانند.

بنابراین برای سعودی ها زمان آن فرا رسیده که به هر نحوی که بتوانند خود را وارد حیاط خلوت ایرانیان کنند . در این راستا ست که حکام سعودی به مفتیان و علمای خود اجازه می دهند که با تکیه بر منابع غنی اهل تسنن در تکریم اهل بیت  علیهم السلام  نسبت به ترمیم رابطه آل سعود با شیعیان اقدام نمایند.

حال در صورت درستی این تحلیل ، تکلیف چیست؟

آیا باید نسبت به تخطئه اقدامات علمای اهل تسنن بپردازیم و گرایش های اهل تسنن به طرف اهل بیت را با نگاهی منفی و  حذفی مقابله  کنیم؟
بی تردید برخوردهای دفعی با توجه به گستره کشورهای اهل سنن و قدرت های مالی و ارتباطاتی کشورهای حاشیه خلیج فارس ، واگذاری زمین بازی به توطئه های سعودی ها خواهد بود.

بنابراین لازم است نهادهای مختلف دیپلماسی و تبلیغات اسلامی کشور به صورت برنامه ریزی شده و هوشمند به استقبال این جریان درآیند و برنامه وحدت بین مسلمین که قریب به چهار دهه تلاش رهبران ایران بوده است را هدف اصلی خود قرارداده ، جریانی که می تواند منشاء توطِئه باشد را قدرتمندانه به سوی هم گرایی سوق دهند.

طبیعتا این تلاش از ظرافتهای بسیاری برخوردار است و احتمال اینکه توسط توطئه گران سعودی بدل کاری شود را دارد و باید مدیریت این جریان فراتر از روشهای عادی و متداول باشد.

بیشتر بخوانید
عصر اقتصاد
دکمه بازگشت به بالا